اگر همه روزهای قدس را هم مناسکی و تقویمی دیده ایم، حق نداریم امسال هم با همان نگاه تقویم را ورق بزنیم؛ اول تجاوز آشکار رژیم جعلی و موقت به کنسولگری ایران که در حکمِ خاکِ وطن است و شهادت فرزندان ایران زمین و دوم اینکه به گواهِ خون شهیدان، این روز قدس، همین روز قدس که در پیش داریم، به یقین، سرخترین و متمایزترین روز قدس از ابتدای نام گذاری و تقویم شدن تا امروز است.
فلسطین کم مصیبت ندیده است، کم بلا از سر نگذرانده است، اما به جرئت میتوان گفت هرگز مثل امروز دچار توحش تمام ساحتی کودک کشها نبوده است. هیچ گاه اصحاب کثیف صهیون چنین دندان در گلوی این ملت ستم دیده و بلاکش نزده بوده اند. این روز قدس را باید ویژه در نظر آورد. هر دقیقه اش را باید به نام ۴۵ شهید نفس کشید و فریاد زد؛ ۴۵ انسانی که در این شش ماهه با مظلومیت تمام، مرگ را زیستند و به شهادت رسیدند؛ ۴۵ زندگی پرپر که آغاز برخی از آنها با پایانش فاصلهای نداشت.
نوزادهایی که به دنیا آمدند، اما از دنیا بیرون رانده شدند در بیمارستانهای غزه. توجه داشته باشیم که در این جنایت، نه فلسطین که همه انسانها هر دقیقه ۴۵ بار میمیرند و زنده میشوند و باز میمیرند. این تبیین صریح قرآن است و کلام خدا در آیه ۳۲ سوره شریفه مائده که «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا؛ هر کس انسانی را جز برای حق [قصاص]یا بدون آنکه فسادی در زمین کرده باشد، بکشد، چنان است که همه انسانها را کشته است.»
بر همین اساس، صهیونیستها در این شش ماه، نه فقط ۳۳ هزار فلسطینی که ۳۳ هزار بار همه انسانها را کشته اند. این نه فقط نسل کشی اهالی غزه که نسل کشی انسانیت و ریشه کن کردن زندگی است که پیش روی ما رقم میخورد. هلوکاستِ واقعی اینجاست نه در داستانهایی که صهیونیستها نوشته اند تا جامه مظلومیت بپوشند و چشم جامعه را کور کنند. در برابر چشم بسته قدرتهای جهانی، مردم، اما میبینند انفجار مرگ را، میبینند گله رها شده گرگهای صهیونیست در کوچه باغهای زیتون را، میبینند مرگ چگونه خنجر بر حنجر زندگی میکشد.
گفتیم گرگ، اما گرگ هم به گرگی این همه خون ریز نیست. هیچ دد و دامی این همه توحش ندارد که در نتانیاهو و تفنگ به دستانش موج میزند. آنان باورشان شده که حیات دیگران به دست آنان است؛ باورشان شده است که «زاده شده اند برای کشتن»؛ باورشان شده است که «فلسطینی زاده میشود برای مردن»؛ برای اینکه حس خون ریزی آنها را اشباع کند.
با این باور باطل است که چکمه پوشان وحشی پا بر حق زندگی مردم میکوبند. دریغا که ترازوی عدالت جهان بسیار نامیزان است. راز نامیمونی این روزهای ستم آباد نیز در همین است. این نظم باطل را باید برهم زد تا زندگی به قرار و جامعه به قوام برسد.
الیس الصبح بقریب؟!