به گزارش شهرآرانیوز شاید نام «تیمچه» در ادبیات ما ناآشنا باشد و بسیاری از ما ندانیم که این فضا، چه بوده و چه کارکردی داشته است، ولی وقتی حرف از پاساژها به میان میآید، این مفهوم خیلی به تجربیات و مفاهیم ذهنی ما نزدیک میشود. درباره ارتباط این دو با هم باید گفت تیمچهها محلی برای فعالیت اقتصادی بودند که در سال ۱۳۱۸ خورشیدی فرهنگستان زبان فارسی نام پاساژ را بر آنها گذاشت تا این معنا به واژگان زبان فارسی افزوده شود و جای خودش را میان گفتگوها باز کند. در این گزارش، سری به نمونههای اولیه پاساژها در مشهد زدهایم و درباره تیمچههای این شهر که از قدیمالایام نقش مهمی در اقتصاد و بازار آن داشتهاند، نوشتهایم.
تیمچه از نظر لغوی به معنای «کاروان سرای کوچک» یا «سرایی دارای چند دکان» است که تاجران در آن دادوستد میکنند. این سازه معمولا شامل یک حیاط میانی و حجرهها یا دکانهای مختلف در یک یا چند طبقه است که یک یا چند طاق مرتفع بر روی حیاط مرکزی دارد. درواقع، این مفهوم به یک بازار کوچک با چند تجارت خانه مشابه است که در آن متمرکز شده اند تا به کاروکسبشان بپردازند. از تیمچههای معروفی که اکنون به یکی از اهداف گردشگری تبدیل شده اند، میتوان به تیمچه مظفریه در تبریز، تیمچه حاجب الدوله در تهران و تیمچه امین الدوله در کاشان اشاره کرد؛ یادگارهایی از دوره صفویه و قاجار که ۲۴ سازه از آنها ثبت ملی شده است.
تیمچههای امیر، مظفریه، حاج محمدقلی، حاج صفرعلی و حاج ملک در تبریز، تیمچه امین الدوله، برقی، ملک، نخچیان، عتیقه فروش ها، قزوینی ها، ارباب، مشکی، سلیم، حاج محمدتقی و صباغ در اصفهان، تیمچه اکبریان در تهران، تیمچه ناسار در سمنان، صرافیان در استان فارس، تیمچه سرباز و سرپوشیده در قزوین، تیمچه بزرگ قم و تیمچههای وکیل و هراتی در یزد، از این دست هستند و جای خودشان را در فهرست آثار ملی ایران باز کرده اند.
مشهد نیز باید در این فهرست قرار میداشت و یک فهرست بلندبالا از تیمچهها و راسته بازارهای آن اکنون در میان آثار ماندگار ایران میدرخشید و با شهر اصفهان از این نظر رقابت میکرد، اما همان طور که میدانیم، چنین نیست و بسیاری از بازارها و تیمچههای کهن این شهر در طرحهای توسعه اطراف حرم مطهر رضوی به تلی از خاک تبدیل شده اند تا اکنون فقط یک نام از آنها برای ما باقی بماند.
اسناد باقی مانده نشان میدهد که در مشهد، تیمچهها بیشتر در بازارها و بازارچههای اطراف حرم قرار داشته اند و بیشتر عمده فروشان در آن تجارت میکرده اند. نام گذاری آنها نیز بسته به وجود یک حرفه یا حضور یک شخص سرشناس بوده است. مهمترین تیمچههای مشهد در دوره قاجار و پهلوی، تیمچههای چیت گران، الیاس خان، حکاکان، بانی، ضرابخانه، امام جمعه، خفافان، وزیرنظام، قتلگاه و بلورفروشان بودند.
همچنین اگر بخواهیم این تیمچهها را براساس محوری که در آن قرار داشتند دسته بندی کنیم، باید به سراغ تیمچههای قرارگرفته در فلکه حضرت، بازار بزرگ، پایین خیابان، عیدگاه و خیابان علیا برویم.
کاروانسرای وزیر نظام. مشهد. دوره پهلوی دوم
نام «شاه تقی الدین محمد رضوی» را در زمره نخستین متولیهای واقف حرم در قرن ۱۱ قمری نوشته اند؛ سردار «وقتان خان»، از امرای خراسان، ۱۰۰ تومان برای رفع نیازهای ضروری آستان قدس به او داد و این متولی، مبلغ ۶۵ تومان را خرج آستانه کرد و باقی مانده آن را به فرزندش داد تا او دو دکان و یک تیمچه در محله عیدگاه مشهد بسازد. این تیمچه، میان مقبره شیخ بهایی و دیوار شرقی مسجد گوهرشاد قرار داشت که در اطراف آن، دکانهایی ساخته بودند و محل کسب کاغذفروش ها، بلورفروشها و حلبی سازها بود. این بنا در هنگام توسعه فضای موزه و کتابخانه آستان قدس رضوی از میان رفت.
تیمچه حکاکان، یکی دیگر از تیمچههای مهم مشهد بوده است که ابتدا مقرر کرده بودند متولی باشی وقت آستان قدس رضوی در آن ساکن شود، ولی «میرزافضل ا... وزیرنظام» به جای ساخت منزل مسکونی در آن، تیمچهای برای حکاکان ساخت و منافع آن را به آستان قدس رضوی اختصاص داد. این تیمچه در صحن آزادی و در قسمت جنوبی آن قرار داشت.
وزیرنظام در سال ۱۲۷۱ قمری این بازار را ساخت و فیروزه تراشان را در آن جای داد تا نام حکاکان را به خود بگیرد؛ ساختمانی در دوطبقه و با ۳۸ دکان که طبقه نخست، ۲۸ مغازه داشت و طبقه دوم، شامل ۱۸ مغازه بود و درهای آن به طرف صحن جدید گشوده میشد. این همسایگی با حرم مطهر برای بازار یادشده، یک حسن به حساب میآمد که به آن رونق و اهمیت میداد. در زمان به توپ بستن حرم توسط روس ها، بازار هم آسیب دید و مدتی تعطیل شد. بعد از آن نیز به مرور فیروزه تراشان از آن رفتند و مدتها مخروبه ماند، تا سال ۱۳۵۰ که سالن تشریفات آستان قدس را به جای آن ساختند.
تیمچه ضرابخانه و شیخ بهایی نیز هفده مغازه داشته که در آن واکسی، انگشترساز، انگشترتراش، فیروزه تراش و ریخته گر درکنار هم کار میکرده اند. همچنین تیمچه شیخ بهایی دارای ۲۵ حجره بوده است و کسبه در آن تجارت میکرده اند. تا سال ۱۳۱۰ خورشیدی اداره بلدیه در گرداندن این تیمچه، دخالتی نمیکرد و کاسبان یک محافظ دکاکین استخدام کرده بودند که چهار ساعت از شب گذشته، درها را مسدود میکرد و از کسبه، شهریه ماهیانه میگرفتند. روشنایی و تنظیف و برف روبی هم برعهده خود صاحبان تیمچه بود.
بازار بزرگ مشهد یک راسته بوده که از کوچه سرشور شروع میشده و تا آن سوی حرم امام هشتم (ع) در خیابان طبرسی، ادامه مییافته است. تعداد زیادی از تیمچههای مشهد در این بازار حیات داشته اند؛ برای نمونه، بلورفروشهای مشهد گردهم در یکی از این تیمچهها فعالیت میکردند.
رکن الدوله در زمان والیگردی خود، این بازار کوچک را که به «تیمچه امام جمعه» شهرت داشت، از صاحبان آن به مبلغ ۶ هزارو ۵۰۰ تومان خرید و در ازای دریافت مبلغ ۶ هزار تومان، تمام حقوق خود را به آستان قدس رضوی واگذار کرد. تیمچه شال فروشان نیز در بازار بزرگ جاخوش کرده بود. شیخ فریدون خان شیخ مؤمن، آن را برای خوردوخوراک خدمه مسجد گوهرشاد وقف کرده بود و مسئولیت آن را پس از خودش به فرزندانش سپرد.
تیمچه معاونیان در این راسته نیز به معاون الصنایع تعلق داشت. سه دانگ از تیمچه محمدجعفر صراف، در بازار بزرگ دم قیصریه، متعلق به محمدحسن سرایدارتجدد بود. حاج عبدالرحیم وهاب زاده نیز مالک تیمچه رحیمیه در کوچه گندم آباد بود که در شمال آن، سرای حاج غلامرضا بلوریان و در جنوبش کاروان سرای حاج سیدمهدی قرار داشت. سیدمهدی مهدویان نیز یک تیمچه در همین کوچه داشت. تیمچه رجب سوهانچی در بازار سرشور بود و تیمچه حاج غلامرضا ضابط و تیمچه سیگاری، نیز بخش دیگری از بازار بزرگ را به خود اختصاص داده بودند.
تعداد زیادی از تیمچههای مشهد در مسیر پایین خیابان و عیدگاه قرار داشتند. تیمچه مشیرالدوله را یحیی خان مشیرالدوله، سال ۱۳۰۳ قمری در پایین خیابان، کوچه علی خان، ساخت. همچنین تیمچه حاج محمدحسن سرایدارتجدد و تیمچه حاج غلامعلی یزدی در پایین خیابان، نزدیک دروازه، تیمچه حاجیه طلعت خانم اعتمادرضایی در کوچه علی خان و بالاخره تیمچه حاج محمدجواد احمدیان در کوچه باغ حسن خان قرار داشت.
از دیگر تیمچههای این راسته، تیمچه حضرتی بود که با هفت دکان توتون فروشی، عطاری، سقط فروشی، زوارکشی، گیوه فروشی، قهوه چی و سبزی فروشی یک پاساژ کوچک را تشکیل میداد. در عیدگاه نیز تیمچه سیگاری در کوچه حسام الدین، تیمچه حاج علی اصغر خرازی صفرزادگان مقدم و تیمچه میرزاابوالفضل کمال نیا در کوچه عباسقلی خان ساخته شده بودند. همچنین تیمچه مشهور چیت گران در محله عیدگاه و در همسایگی تیمچه موقوفه تقی الدین رضوی بود.
درکنار این ها، بازار زرگرها که بازاری کوچک و قدیمی بود، به صورت دالانی کوتاه در مجاورت بست پایین خیابان قرار داشت و از طریق سه راه به صحن کهنه، صحن نو و بست پایین خیابان متصل میشد. بخشی از این بازار، موقوفه انیس الدوله همسر ناصرالدین شاه بود. بازار دو طبقه داشت که در طبقه پایین آن، بیشتر مغازههای فروش طلاجات سبک قرار داشتند و طبقه بالا به کارگاههای تراش فیروزه، ریخته گری و ساخت زیورآلات نقره و طلا اختصاص داشت.
تعدادی از پاساژهای قدیمی شهر نیز در بالاخیابان قرار داشتند که یکی از راستههای بازار مهم شهر به حساب میآمد. تیمچه حاجی وزیر درکنار قتلگاه، مقابل قبر حاجی عبدالرحیم صراف بود. در اراضی وقفی مدرسه میرزاجعفر، سه دکان و این تیمچه ساخته شد. حاجی عباس معمارباشی نیز مالک نصف تیمچهای در جنب قتلگاه، نزدیک شیشه گرخانه، بود. علاوه بر این ها، تیمچه فرهادخان معروف به تیمچه بزرگ کرباس فروشها در طرف شمال بالاخیابان، داخل بست، نزدیک مدرسه خیرات خان، به عنوان ملک موقوفه مسجد گوهرشاد ثبت شده بود. همچنین تیمچه کرباس فروشها به حاجی مهدی تبریزیان و ورثه مرحوم نقیب منسوب بود.
این تیمچه در سال ۱۳۱۸ خورشیدی ویران شد و نایب تولیه آستان قدس به معین درباری نمایندگی داد تا بقیه مدت اجاره آن را فسخ کند. یکی دیگر از تیمچههای مهم و معروف مشهد در این خیابان، تیمچه صاحب دیوان بود. موضوع از این قرار بود که میرزافتحعلی خان صاحب دیوان در دوره متولیگری خود، تیمچهای در حاشیه خیابان علیا، متصل به باغ آصف الدوله، با دوازده مغازه ساخت و اعیان آن را در سال ۱۳۱۰ قمری وقف آستان قدس رضوی کرد. چراغ برق میرمرتضی قره باغی و کارخانه قالی بافی عمواوغلی از تجارت خانههای مهم مشهد بود که در این تیمچه قرار داشت.
حاج میرزامحمدعلی رضوی، قائم مقام تولیه، یک باب کاروان سرای زواری و تیمچه زواری در کوچه میرزاشهاب داشت. این شخص به همراه حاج شیخ محمدتقی ضابطیان، مالک یک تیمچه در حاشیه بالاخیابان، روبه روی باغ نادری، بود تا نشان بدهد این متولی آستان قدس علاقه خاصی به تیمچه داری دارد. یحیی خان مشیرالدوله هم یک تیمچه در خیابان چهارباغ وقف کرد.
تیمچه مهدویان نیز در همین راسته بود که به حاج محمدابراهیم مهدویان، حاج محمداسماعیل و حاج محمدحسن مهدویان تعلق داشت. اکنون از هیچ کدام از این تیمچهها خبری نیست و جایشان را بناهای بی هویت گرفته است.