به گزارش شهرآرانیوز، ما ایرانیها سنتهای زیبای بسیاری داریم که با گره خوردن به آموزههای دینی مان پشتوانه فرهنگی غنی تری پیدا کرده اند. از پهن کردن سفره هفت سین و دید وبازدید نوروزی تا مراسم چراغ برات و دیدار اهل قبور. سنتهایی که در آن فرق چندانی بین زندگان با درگذشتگان نیست. به عبارت دیگر، آدمهای مهم و عزیز زندگی ما چه زنده باشند و چه درگذشته، هیچ گاه از نقش و تأثیرشان در زندگی مان کم نمیشود.
افرادی که عزیزی مانند پدر و مادر، خواهر و برادر، فرزند و همسر یا حتی دوستی صمیمی را از دست داده باشند، بیشتر معنای این حرف ما را درک میکنند، چون بخش ثابتی از زندگی روزمره شان به ارتباط با این افراد گره خورده، مانند پنجشنبه و جمعههای آخرهفته که بیشتر از روزهای دیگر هفته متعلق به این عزیزان است و یادشان در آن روزها زنده میشود. درواقع، نیاز درگذشتگان به ما بیش از زنده هاست و باید به هرطریقی که میشود آنها را از خیرات و مبرات روزانه مان بهرهمند کنیم.
اشتباه نکنید؛ منظورمان فقط خیرات مالی نیست، بلکه هر خیری است که بتوان آنها را هم در آن شریک کرد. موضوعی که امروز میخواهیم قدری درباره آن باهم صحبت و چند نمونه از این خیرات را مرور کنیم. یادتان باشد، برخی افراد مانند پدر و مادر یا معلم حتی با مرگشان هم حقی که به گردن ما دارند که ازبین نمیرود.
برخی با این تصور که میتوان از هرجایی برای درگذشتگان خیرات و مبرات فرستاد و دیگر نیازی نیست که حتما بر سر مزار آنها حاضر شد، دیر به دیر به دیدار اهل قبور میروند، درحالی که درگذشتگان هم به اندازه زندهها در انتظار دیدار ما هستند و پسندیدهتر آن است که برای دیدار آنها برسر مزارشان برویم. این کار افزون بر اینکه آنها را شاد میکند، از ثواب دیدار هم بهره مندشان میکند. همچنین فرصت خوبی است تا از آنها بخواهیم برای برطرف شدن مشکلات و برآورده شدن حاجاتمان دعا کنند.
اگر قصد خیرات و مبراتی برای درگذشته مان داریم، بهتر است به جای توجه به حرف مردم و برخی رسم و رسوم اشتباه در جامعه، به فکر دستگیری واقعی از عزیز درگذشته مان باشیم، برای نمونه به جای برپایی مراسم تجملاتی چهلم و سال در هتلها و رستورانها یا خرید سنگ قبرهای چندمیلیونی میتوان یک مراسم ساده برسر مزار برگزار و هزینههای جانبی آن را به یک نیازمند هدیه کرد تا ثواب آن به درازای عمر آن نیازمند به روح درگذشته مان برسد.
مناسبتهای خاصی مانند روز پدر یا مادر و سالگردها فرصت خوبی هستند تا همه خویشان و بستگان را یکجا برسرمزار عزیزانمان جمع کنیم. با این کار هم صله رحم به جا میآوریم و هم فرصتی برای دیدار با اهل قبور برای افراد پرمشغله و فراموش کار ایجاد میشود. میتوانیم با تهیه یک آش ساده یا نذری کوچک هم، بهانه دورهمی را پررنگتر و ثواب بیشتری را برای درگذشتگانمان فراهم کنیم.
رسم است که شبهای جمعه با قرائت فاتحهای از درگذشتگان یاد کنیم. درحالی که میتوان با انجام هرکار خیری و شریک کردن آنها در ثواب آن، درگذشتگان را زود به زود یاد کرد، برای نمونه میتوانیم از همین فردا با هرکمکی که میکنیم یا قدم خیری که برای دیگران برمی داریم، فقط با یک جمله «خدایا در پاداش این کار خیر، فلانی را هم شریک کن»، آنها را به خیر بسیار برسانیم.
ما آدمها عادت داریم که با ترازوی خودمان همه چیز را اندازه بگیریم، درحالی که پیمانه و حساب کتاب خداوند به کل متفاوت از ماست، برای همین بهتر است که از این به بعد با دست و دل بازی بیشتری خرج کنیم، برای نمونه اگر میخواهیم فاتحهای بفرستیم، ثواب آن را به همه کسانی هدیه کنیم که دینی بر گردنمان دارند یا اگر کار خیری میکنیم، خیلیها را در آن شریک کنیم، چون خداوند به تعداد همه آن افراد، ثواب آن خیرات را ضرب میکند، نه تقسیم.
اگر قرار است کاری برای درگذشتگانمان انجام بدهیم یا خیرات و مبراتی بکنیم، بهتر است حواسمان به همه جوانب آن کار باشد. بر خلاف ما که درک سطحی از مسائل و اتفاقها داریم، افرادی که فوت کرده اند، با بینش تمام همه چیز را میفهمند و رفتارهای اشتباه ما بیشتر آنها را آزار میدهد، برای نمونه هزینههای زیاد برای سنگ قبر و تبدیل کردن قبرستانها به مکانهای جذاب و دیدنی با آموزههای دینی ما در تضاد است و همین رفتار به ظاهر ساده سبب آزار درگذشتگانمان خواهد شد.
اگر در همسایگی یا محله مان کسی را میشناسیم که به تازگی فوت کرده است، به ویژه کسی که وارثی هم ندارد، حتما بانی خیر شویم و برایش مراسم یادبودی در مسجد محل برگزار کنیم. نیازی نیست که برای این منظور هزینه خاصی بکنیم، همین که پس از نمازجماعت از نمازگزاران بخواهیم با خواندن فاتحهای یادی از آن فرد و رفتگان جمع بکنند، کافی است. با این کار روح رفتگان خودمان هم از آن مجلس فیض لازم را میبرند.
بر صدقه دادن، هم برای سلامتی زندهها تأکید شده است و هم شادی روح رفتگان، بنابراین یکی از راههایی که میتوان خیرات و مبراتی برای درگذشتگان فراهم کرد، صدقه است. بیشتر از صدقههای مالی، این صدقههای معنوی هستند که زمینه خیررسانی را فراهم میکنند. برای این منظور همین که هرروز به نیت یکی از رفتگانمان از کسی دستگیری یا دلش را شاد کنیم، کافی است، برای نمونه میتوانیم جای خودمان را درون اتوبوس یا مترو به فرد دیگری بدهیم یا بار سنگین یک سالمند را تا خانه اش ببریم یا کودکی را از خیابان رد کنیم.
اگر عادت داریم زیاد به دیدار اهل قبور برویم و هربار هم با خودمان خیرات و مبراتی ببریم، حتما حواسمان به نظافت و پاکیزگی فضای قبرستانها باشد. ریختن زباله در این فضاها یا بی تفاوتی به این موضوع، افزون بر اینکه چهره نازیبایی در قبرستانها ایجاد میکند، به طورحتم روح درگذشتگان را هم میآزارد. اگر درمحدوده قبرهایی که به دیدار آنها میرویم، به سطل زباله دسترسی راحتی نیست، حتما خودمان یک سطل تهیه یا پس از مراسم زبالهها را جمع آوری کنیم.
خیرات و مبرات شکلهای مختلفی دارد، میتواند مادی باشد مانند دادن صدقه و ردمظالم یا معنوی مانند خواندن نماز و گرفتن روزه. همچنین میتواند اثر کوتاه مدت داشته باشد، مانند سیر کردن یک نیازمند یا اثر بلندمدت داشته باشد مانند وقف کردن. برای همین توصیه میشود با خیراتی که اثر بلندمدتی دارند، برای سالهای طولانی خیررسانی به درگذشتگانمان را بیمه کنیم. میتوانیم در ساخت یک مسجد، مدرسه یا آبادانی شهرمان حتی به اندازه یک آجر سهیم شویم و پاداش آن را به روح رفتگانمان هدیه کنیم یا با کاشت یک درخت و وقف آن تا مادامی که مردم از آن بهره میبرند، برای رفتگانمان پاداش ذخیره کنیم.