صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

عاشورانامه/ منبر دوم/ محرم ۱۴۴۶ | ورود به خیمه‌گاه حسین(ع)

  • کد خبر: ۲۳۸۰۲۲
  • ۱۸ تير ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۰
دوم محرم، روز ورود کاروان سیدالشهدا (ع) به کربلای معلی است.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین ابراهیم بهاری | شهرآرانیوز؛ روز دوم محرم برای همه آنهایی که در جلسات و هیئات حضرت حسین‌بن‌علی (ع) حاضر می‌شوند و مصائب اهل‌بیت (ع) را ذکر می‌کنند، روزی است که ورودیه به کربلا را می‌خوانند؛ روز دوم در محرم سال ۶۱هجری‌قمری، حضرت اباعبدا... الحسین (ع) وارد خاک کربلا شدند.

فضیلت زمین کربلا

بدانید این زمین خیلی برتری دارد. در روایاتی آمده است که کربلا حتی بر کعبه هم برتری دارد؛ البته کربلا مثل کعبه، اعمال خاص ندارد؛ یعنی ممکن است جایی مقدس باشد، اما اعمال و آداب واجب نداشته باشد؛ همان‌طور که حضرت خضر (ع) از جهاتی از حضرت موسی (ع) داناتر بود، اما مردم موظف بودند پیرو حضرت موسی (ع) باشند.

امام‌سجاد (ع) فرمودند: «خدای متعال ۲۴هزار سال قبل از اینکه زمین کعبه را خلق کند و آن را حرم قرار دهد، زمین کربلا را آفرید و آن را حرمی امن و مبارک گردانید و هرگاه خدا بخواهد کره زمین را بلرزاند و حرکت دهد (شاید کنایه از صحنه قیامت باشد)، زمین کربلا را همراه با تربت درحالی‌که نورانی و شفاف است، بالا می‌برد و در بهترین باغ‌های بهشت قرار می‌دهد؛ جایی که در آن افرادی جز انبیای مرسل یا پیامبران اولوالعزم سکونت نمی‌کنند. این زمین در میان باغ‌های بهشت می‌درخشد. نور این زمین، چشم‌های اهل بهشت را تار می‌کند و با صدای بلند می‌گوید: «من زمین طیب و طاهر و مبارکی هستم که سیدالشهدا (ع) و سرور جوانان اهل بهشت را در دل خود جای دادم».

این روایت را مرحوم علامه‌امینی (ره) نقل کرده و بسیار مهم است؛ البته مرحوم ابن‌قولویه قمی هم در کامل‌الزیارات به این روایت اشاره می‌کند. امام‌صادق (ع) هم می‌فرمایند: «زمین کعبه در مقام فخر به مکان‌های دیگر می‌گوید: کدام زمین مثل من است درحالی‌که خدا خانه‌اش را بر پشت من گذاشته و مردم را از هر جای عالم دعوت کرده است به‌سمت من بیایند و حرم امن خدا روی من قرار گرفته است و مردم دور من می‌چرخند و طواف می‌کنند؟

اینجا بود که خدا وحی کرد: ساکت باش! به عزت و جلالم قسم! آنچه فضیلت می‌دانی، در قیاس فضیلتی که به زمین کربلا بخشیدم، مثل قطره‌ای است مقابل آب دریا... اگر خاک کربلا نبود، این فضیلت برای تو نبود و خانه‌ای را که تو به آن افتخار می‌کنی خلق نمی‌کردم، پس آرام باش و سرکشی و فخرفروشی درباره زمین کربلا نداشته باش، وگرنه تو را در آتش فرومی‌برم!».

شفای هر درد

خاک کربلا آن‌قدر عظمت دارد که خوردن همه خاک‌ها حرام است، الا خوردن خاک کربلا که نه‌تن‌ها حرام نیست، بلکه خوردن آن مستحب هم است. خداوند می‌گوید: «منِ خدا شفای هر دردی را در خاک قبر حسین‌بن‌علی (ع) قرار دادم». از امام‌صادق (ع) سؤال کردند این خاکی که گفته می‌شود، چقدر گستره دارد؟ حضرت فرمودند: «چهار فرسخ از هر طرفِ قبر حسین‌بن‌علی (ع)».

وقتی اباعبدا... (ع) وارد کربلا شدند، لحظه‌ای ایستادند و سؤال کردند: «اینجا کجاست؟»، پیرمردی پاسخ داد: «اینجا را غاضریه می‌گویند». حضرت پرسیدند: «آیا نام دیگری هم دارد؟» عرض کرد: «بله، اینجا را نینوا هم می‌گویند». حضرت پرسیدند: «آیا اسم دیگری هم دارد؟». پاسخ داد: «بله، به اینجا کربلا هم می‌گویند». سپس حضرت سیدالشهدا (ع) فرمودند: «اعوذ با... من کرب و بلا» و به اهل‌بیت و یارانشان فرمودند: «جایگاه ما اینجاست. از مرکب‌ها پیاده شوید. اینجا محل ریخته شدن خون یکایک یاران و عزیزان من خواهد بود. اینجا محل فرود ملائکه خواهد بود».

یکایک مخدرات به‌ویژه حضرت زینب کبری (س) با جلالت و عظمت پیاده شدند. الان که کنار مضجع شریف و گودی قتگاه با فاصله یکی‌دو متری هستم، سخت است به این ماجرا اشاره کنم که وجود مبارک زینب کبری (س) را با چه جلالتی پیاده کردند، اما روز یازدهم وقتی ایشان همه را سوار بر ناقه کردند، رو به‌سمت علقمه کردند و فرمودند: «غیرت بنی‌هاشم! عباس! باورت می‌شود روزی خواهرت این‌چنین غریب بین نامحرمان باقی بماند و این همه چشم نامحرم خیره شوند که دختر علی (ع) چطور سوار بر مرکب می‌شود؟». خیلی به حضرت زینب (س) سخت گذشت؛ خروجی سخت، تلخ و دردناک. 

به خدا می‌سپارمت

در لحظه خروج از کربلا به اباعبدا... (ع) خطاب کردند: «دارم از کربلا می‌روم. دارم بدنت را ر‌ها می‌کنم. چاره‌ای ندارم؛ چون چاره نیست. می‌روم و می‌گذارمت/‌ای پاره‌پاره تن به خدا می‌سپارمت!». این خیلی سنگین است، اما وسط این ذکر مصیبت می‌خواهم یادآوری کنم گاهی این تقدس برای آدم‌ها هم می‌تواند به‌وجود بیاید. اگر کربلا مقدس شد، نه برای خاک آن بود، بلکه برای وجود مقدس سیدالشهدا (ع) و یارانشان بود. اگر پیراهن یوسف (ع) چشمی را شفا داد، برای آن بود که بر تن یوسف (ع) نشست. 

گاهی بعضی افراد رفتار‌هایی می‌کنند و قدم‌هایی برمی‌دارند که به چنین تقدس و پاکی‌ای می‌رسند. خوش به حال آنهایی که طوری زندگی و مراقبت می‌کنند که خانه و خود و زندگی و خانواده‌شان به تقدس خاصی می‌رسد. امید است روز دوم محرم، دل‌های همه ما به نور اهل‌بیت (ع) نورانی شود و روزی خیل مشتاقان در همه این کره خاکی که آرزوی گذاشتن پا در کربلا را دارند، بیایند و به مضجع شریف اباعبدا... الحسین (ع) عرض ارادت و مرقد شاه کربلا را زیارت کنند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.