مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ نام «فتحآباد» در مشهد امروز با «گُل» عجین شده است. کمتر مشهدیِ علاقهمند به گل وگیاه است که بازار گل فتحآباد را در حاشیه بولوار خیام مشهد نشناسد و سری به آن نزده باشد؛ مکانی که میشود در آن علاوه بر گلوگیاه، به لوازم باغبانی و تزیینی هم دسترسی پیدا کرد.
بااینحال خوب است بدانید که بازار گُل، نه در محدوده اصلی اراضی فتحآباد، بلکه در حاشیه آن قرار دارد و آنچه بیشتر با زمینهای فتحآباد قدیم تطبیق پیدا میکند، «میدانبار فتحآباد» است که ما امروزه آن را با نام «میدانبار سپاد» میشناسیم. در مشهد قدیم یا بهتر بگوییم در «بلوک میانولایت» که بخش اعظم مزارع و روستاهای اطراف مشهد را در بر میگرفت، فتحآباد مزرعه بزرگی بود که بهدلیل گستردگی و حاصلخیزی شهرت داشت و بر سر راه مشهد به سمت غرب قرار گرفته بود؛ مزرعهای که زائران و مسافران، هرروز از حدود آن میگذشتند و شاید از قنات پرآب آن برای راهشان توشه برمیداشتند.
در این قسمت از سلسلهگزارشهای «محلات مشهد» قصد داریم به گشتوگذاری تاریخی در پیشینه فتحآباد بپردازیم و تا حد ممکن، سرگذشت این مزرعه قدیمی را که امروزه بخشی از شهر مشهد است و بخشهایی از آن را با نام محله «نوید» میشناسند، با تکیه بر اسناد و «عقل تاریخی» مرور کنیم.
وجه تسمیه فتحآباد معلوم نیست، اما میدانیم که دستکم از دوره صفویه این مزرعه را با همیننام میشناختهاند. در وقفنامه مدرسه علمیه نواب -در بالاخیابان مشهد- که ظاهرا توسط مؤسس و بانی مدرسه، میرزا ابوصالح نوابرضوی، در سال ۱۰۸۶ قمری (۱۰۵۴ خورشیدی)، یعنی حدود ۳۵۰سال قبل تنظیم و بر روی سنگ حکاکی شده است، نام مزرعه فتحآباد به چشم میخورد و از آن با عنوان یکی از موقوفات مدرسه نام بردهاند: «مزرعه فتحآباد در بلوک مزبور مَعَ (همراه) باغات که بر ۹ زوج دایر است بالتَّمام». منظور از «بلوک مزبور» در وقفنامه مدرسه نواب، «بلوک تبادکان» است که در بخش دیگری از وقفنامه به آن اشاره کردهاند.
بااینحال در اسناد دورههای بعد، فتحآباد در بلوک تبادکان قرار نمیگیرد و آن را بخشی از «بلوک میانولایت» به حساب میآوردهاند، چنانکه در «کتابچه میانولایت»، مربوط به دوره ناصرالدینشاه قاجار، درباره فتحآباد میخوانیم: «قدیم النسق است. در سه فرسخی شهر واقع است. زراعت و باغات این مزرعه از قنات مشروب میشود. ۱۰ خانوار رعیت دارد از کُرد و تاجیک. هوایش معتدل است و نوکر دیوان هم ندارد.» نکته مهمی که باید درباره مزرعه فتحآباد مدنظر قرار دهیم، آن است که اسم فتحآباد در بلوک میانولایت دوران ناصرالدینشاه، به دو مکان مجزا اطلاق میشد.
فتحآباد دوم که از مکان آن فعلا اطلاعی نداریم، «در یک فرسخی» مشهد قرار داشت و در آن «دوازده خانوار کُرد و تاجیک» زندگی میکردند. رضا نقدی هم که «کتابچه میانولایت» را در مجموعه «جغرافیا و نفوس خراسان در عصر ناصری» تصحیح و منتشر کرده است، در پاورقی مربوط به فتحآباد دوم، با عبارت «در آمارنامه نیست» از مشخصنبودن مکان و موقعیت جغرافیایی این مزرعه خبر داده است. بااینحال هیچ بعید نیست که در تنظیم کتابچه قصوری رخ داده باشد و این دو مزرعه در واقع یک مزرعه بوده باشند. نکته دیگری که باید درباره سابقه تاریخی فتحآباد بدانیم، مربوط به گستره موقوفه بودن آن است.
اشاره کردیم که در وقفنامه میرزا ابوصالح نوابرضوی، مزرعه و باغات فتحآباد «بالتَّمام» وقف مدرسه نواب دانسته شده است؛ بااینحال مرحوم عبدالحمید مولوی در مقاله «مدرسه قدیمه دینیه نواب» (مجلهنامه آستانقدس، شماره۴، دوره۶، سال۱۳۴۴)، از کتابچه قدیمی اوقاف -متعلق به مرحوم محمدعلی میرزا رُکنی- سخن به میان میآورد که در آن کتابچه، ضمن بیان موقوفات مدرسه نواب، چنین آمده است: «مزرعه باغ فرهادجرد تبادکان و فتحآباد، نوزده سهم از بیست سهم».
باتوجهبه این گزارش و البته اعتقاد به صحت وقفنامه سنگی مدرسه نواب، میتوان چنین فرض کرد که محدوده مزرعه فتحآباد در گذر زمان دچار تغییراتی شده و حدود و مرزهای آن چندباری جابهجا شده است.
بههمیندلیل، احتمالا بخشهایی از اراضی فتحآباد دوره قاجار و پس از آن، در زمان تنظیم وقفنامه میرزا ابوصالح نوابرضوی اصولا بخشی از زمینهای شناختهشده این مزرعه نبوده است. شاهد ما بر این مدعا سندهای موجود در مرکز اسناد آستانقدسرضوی است که در برخی از آنها، صحبت از موقوفه آستانقدس بودنِ بخشهایی از اراضی فتحآباد به میان آمده است. بحث درباره این موضوع را همینجا ناتمام میگذاریم و تکمیل آن را به انجام تحقیقات جامعتر در این زمینه موکول میکنیم.
که اراضی فتحآباد بخشی از موقوفه آن است
قدیمیترین سندی که نگارنده این سطور در مجموعه سندهای موجود -بهغیر از سند مشهور وقفنامه مدرسه نواب- درباره مزرعه فتحآباد یافت، سندی مربوط به سال۱۲۵۱ قمری (۱۲۱۴ خورشیدی)، یعنی ۱۸۹سال پیش و در دوران حکومت محمدشاه قاجار است. در این سند که با شماره۲۹۶۲۱ در مجموعه مرکز اسناد آستانقدسرضوی نگهداری میشود، به پرداخت مواجب و حقوق کارکنان وابسته به آستانقدسرضوی در ماه محرم سال۱۲۵۱ (اردیبهشتماه۱۲۱۴) از محل درآمد موقوفه مزرعه فتحآباد اشاره شده است.
درباره مسئله پرداخت حقوق از محل درآمد مزرعه فتحآباد طی دهههای بعد نیز اسناد متعددی وجود دارد؛ بهعنوان نمونه سند شماره۳۰۰۳۶، مربوط به سال ۱۲۹۶ قمری (۱۲۵۸ خورشیدی) و دوره ناصرالدینشاه قاجار که در آن به پرداخت حقوق خادمان حرمرضوی از محل درآمد مزرعه فتحآباد اشاره شده یا سند شماره۱۵۲۴۷، مربوط به سال۱۳۰۰ قمری (۱۲۶۲ خورشیدی) که دارای چنین مضمونی است.
از سوی دیگر، سندی با شماره۵۲۹۵۳ مربوط به سال۱۲۹۲ قمری (۱۲۵۴ خورشیدی) در اختیار داریم که در آن به دریافت وقفنامه موقوفات میرزاسعیدخان مؤتمنالملک انصاری در مزرعه فتحآباد توسط «ملا ابوالقاسم»، کتابدار آستانقدسرضوی، اشاره شده است. مجموعه این اسناد حکایت از آن دارد که بخشهایی از مزرعه فتحآباد، بهعنوان اراضی وقفی آستانقدسرضوی محسوب میشده است و درآمد آن را صرف هزینههای جاری آستان میکردهاند.
از شواهد تاریخی چنین بر میآید که فتحآباد نیز مانند دیگرمزارع اطراف مشهد، دارای قلعههای اختصاصی خود بوده است. در متن سند کتابچه «میانولایت» از «قلعهکهنه» مزرعه فتحآباد سخن به میان آمده است که میتواند نشانهای از تعدد قلعههای مزرعه مذکور باشد. ۱۰ خانواری نیز که در این کتابچه بهعنوان ساکن مزرعه معرفی شدهاند، در همین قلعهها اقامت داشتهاند.
بهاینترتیب، روزگار اهالی فتحآباد نیز، مانند اهالی دیگرمزارع اطراف مشهد سپری میشد و آنها در قبال کار و فعالیت زراعی، از مستأجر اراضی فتحآباد مبلغی را بابت مواجب و حقوق دریافت میکردند. بعید به نظر میرسد که روابط کاری میان زارعان با مستأجران، در قالب شرعی «مزارعه» شکل گرفته باشد؛ بااینحال، کار در این مزرعه آباد که افزون بر اراضی زیر کشت گندم و جو، باغات مصفایی هم داشت، گاه با چالشهایی جدی روبهرو میشد؛ چالشهایی که اسباب زحمت زارعان را فراهم میکرد و حجم محصول تولیدی را کاهش میداد. یکی از این چالشها، تأمین و حفظ آب قنات مورداستفاده در اراضی فتحآباد بود. در گستره مزارع فعال در غرب و شمال باروی مشهد، قناتهای متعددی جریان داشت که هرکدام از آنها نیازمند مراقبت دائمی، لایروبی و حفظ و حراست از منابع بود.
بسیار پیش میآمد که میان اهالی دو مزرعه بر سر مسئله «آبدزدی» درگیریهایی سنگین بهوقوع میپیوست و این موضوع به ویژه در خشکسالیها، بیشتر نمود پیدا میکرد. در میانه دهه۱۳۰۰خورشیدی ماجرای دستاندازی به منابع آب مزرعه فتحآباد، چندبار باعث درگیری و شکایت اهالی و مستأجر این مزرعه به آستانقدسرضوی شد.
مجموعه مکاتباتی که ذیل سند۶۴۲۰ در مجموعه اسناد آستانقدسرضوی نگهداری میشود و مربوط به سال۱۳۰۵ خورشیدی است، از «افتادن آب قنات فتحآباد در قنات کلاته بوغا» و وارد آمدن خسارت به قنات فتحآباد حکایت میکند. در این دهه، کمآبی گاهوبیگاه گریبان مزارع اطراف مشهد را میگرفت و باعث افت شدید محصول و تأخیر در پرداخت مالالاجاره میشد.
در سال۱۳۰۴ خورشیدی «محمدتقی شهابی»، ملقب به «ناظمدفتر» که مستأجر مزرعه فتحآباد بود، در نامهای به مدیر امور املاک آستانقدس، موضوع تأخیر در آمادهشدن خرمنهای گندم برای پرداخت حقالاجاره آستانقدس را مطرح کرد و ماجرای کمآبی را بهعنوان عامل این مسئله پیش کشید (سند شماره۶۴۳۴۲ در مجموعه اسناد آستانقدسرضوی). دو سال بعد از این تاریخ، در سال۱۳۰۶، حاجی میرزاابوطالب قائممقامی در نامهای به محمدولی اسدی، نایبالتولیه وقت آستانقدسرضوی، از خسارت سنگین به قنات مزرعه فتحآباد سخن گفت و خواستار کمک فوری برای رفع آن شد.
اسدی در پاسخ به این درخواست، «علیاکبر مقنیباشی» را مأمور رفع خرابی قنات و احیای آن کرد (سند شماره۶۴۶۸۶ در مجموعه اسناد استانقدسرضوی). اهمیت مزرعه فتحآباد تنها در تولید گندم و محصولات باغی نبود. این مزرعه انبار بزرگی داشت که برای نگهداری فراوردههای زراعی و باغی مورداستفاده قرار میگرفت؛ انباری که برای ترمیم و حفظ آن، هزینه و ردیف بودجه جداگانه و مشخصی در نظر گرفته بودند (سند شماره۱۲۸۲۳ در مجموعه اسناد آستانقدس رضوی، مربوط به سال۱۲۹۳ قمری (۱۲۵۵ خورشیدی).
سیمای مزرعه قدیمی و پرمحصول فتحآباد امروزه بهشکلی گسترده تغییر کرده است، بهگونهایکه درک ماهیت کشاورزی و نقش آن در تأمین منابع غذایی شهر مشهد ممکن نیست. بااینحال، شاید وجود میدانبار سپاد تاحدی نقش انبارهای غلات قدیمی را در این منطقه به ذهن متبادر کند؛ هر چندکه برای بروز این تبادر، نیاز به معرفی دقیق تاریخ و پیشینه هویتی مزرعه فتحآباد داریم.