الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ حمید قربان پور هنرمند گرافیست مشهدی است که در پانزده سال گذشته علاوه بر طراحی حرفهای گرافیک، کتیبه نویسی و طراحی کتیبه نیز انجام داده است. کتیبههایی که قربان پور برای هیئتها و تکیهها طراحی میکند، مطابق با الگوهای معمولی که در ذهن مخاطب از کتیبههای محرم وجود دارد نیست.
او سعی کرده است با تلفیق هنر سنتی کتیبه نویسی و گرافیک، خلأ احساسی را که در کتیبههای چاپی و تیراژ دیده میشود، پر کند و به گفته خودش روح و لطافت کتیبههای دوره قاجار را با خط و طرحهای گرافیکی امروز پیوند بزند. در حاشیه کارگاه هنری «گلاب اشک» که در نگارخانه رضوان برگزار شد، فرصت کوتاهی دست داد تا با او درباره همین موارد گپ بزنیم. در این کارگاه که برخی آثار این هنرمند نیز در آن به نمایش درآمده بود، علاقهمندان شاهد اجرای زنده یک کتیبه توسط وی بودند.
شما در زمینه کتیبه نویسی آثار مختلفی تولید کرده اید. وجه تمایز آنها را در چه میدانید؟
من سعی کردم بیشتر کتیبههای دستی و تک نسخه کار کنم؛ یعنی برخلاف رویه معمول که کتیبهها را به صورت دیجیتال طراحی و منتشر میکنند. مزیت کار دستی نسبت به دیجیتال این است که روح دارد و یک اثر هنری محسوب میشود. این نوع طراحی و اجرای کتیبه به دلیل تک نسخه بودن ممکن است عیار هنری بیشتری نسبت به کارهای تیراژی داشته باشد و، چون با رنگ و قلم مو سروکار دارد، کار در اندازه یک کار هنری سنجیده میشود.
چه شد که به این شناخت و انتخاب رسیدید؟
من سالها روی کاغذ با قلم مو و مرکب کار میکردم و سال ۱۳۹۵ از طرف هیئت رایةالعباس (ع) دعوت شدم تا دکور حاج محمد کریمی را طراحی و اجرا کنم. در آن کارها، طراحی کتیبهها به این شکل را روی پارچه انجام دادم که استقبال بی نظیری از آن شد و تقریبا میتوان گفت همه گیر شد
. همین که آن کار آن قدر دیده شد، انگیزه ام را برای ادامه بیشتر کرد. از سویی دیدم جای این نوع کار در فضای مذهبی و آیینی ما بسیار خالی است. در واقع دیدگاه من این بود که میتوانیم اتفاق جدیدی را در طراحی دکورهای هیئتها رقم بزنیم. ازاین رو، مصمم شدم بیشتر در این زمینه کار و تحقیق کنم.
فکر میکنید آغازگر یک سبک جدید در کتیبه نویسی هستید؟
من از خودم چیزی ندارم. این را جدی میگویم، نه غلو است و نه شعار. آن اتفاقی هم که افتاد، همه چیزش متعلق به خود سیدالشهدا (ع) بود. ایده و همه چیز توسط خودشان اتفاق افتاد و من فقط مجری بودم و احساس کردم در این فضا میتوانم کار کنم؛ بنابراین خودم را صاحب این اتفاق نمیدانم، ولی تقریبا میتوانم بگویم آغازگر آن بوده ام.
کمی درباره این هنر به ما بگویید. مهمترین کاربرد کتیبه نویسی چیست و کتیبه نویسی محرمی چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
کتیبه نوعی اعلان است. شما وقتی کتیبهای را در جایی نصب میکنید، دارید یک پیام را مخابره میکنید. این اتفاق برای سیدالشهدا (ع) باید در یک قدوقامت دیگری باشد. یعنی شعایر ما این را میگوید که کارهایی را که برای امام حسین (ع) است، در یک مقیاس دیگر باید انجام بدهیم. به همین دلیل من این هنر را یک اتفاق خیلی مبارک میدانم و به نظرم نوعی جهادکردن است.
در این دستگاه هرکسی کاری میکند؛ یکی مداحی میکند، عدهای سینه میزنند، عدهای گریه میکنند، برخی چای میریزند. این هم یکی از آن اتفاقات است که میشود به آن افتخار کرد؛ چون مسبب اصلی آن خود اهل بیت (ع) هستند. از این باب من این هنر را خیلی متبرک میدانم. این هنر از وقتی متمایز شد که اسم معصومان (ع) روی متریال کتیبه نویسی قرار گرفت و مردم آن را بر سردر یا داخل خانه هایشان نصب کردند و اسم سیدالشهدا (ع) زینت خانه هایشان شد.
از این جهت من این هنر را بسیار مقدس میدانم. کتیبه نویسی هنری است که در دستگاه امام حسین (ع) خرج میشود. هنرمندان بسیاری در این راه قلم زده اند، استادان بزرگی مانند میرزاغلامرضا اصفهانی تا محمود فرشچیان. این مسیر برای هرکسی که بخواهد هنرش را در این راه خرج کند، باز است.
می توان گفت کتیبه نویسی هنری است که با عزاداری به وجود آمده است؟ یعنی از دوره صفویه به بعد رواج پیدا کرده است؟
آنچه موجود و مکتوب است و ما عکسهایی از آنها داریم، کتیبههایی هستند که از دوره صفویه به بعد روی پارچه اجرا شده اند. قبل از آن کتیبهها بیشتر در قامت آجرکاری، کاشی کاری یا گچ بری بوده است. تقریبا میشود گفت کتیبه نویسی به معنای امروزی و روی پارچه از دوره صفویه شروع شده است.
و کجاها این هنر اوج و فرود داشته است؟
در دوره قاجار در اوج خودش است. دوره قاجار یک اتفاق عجیب وغریب در هنر است. بهترین کتیبههایی که من سراغ دارم، در دوره قاجار خلق شده اند.
وضعیت امروز این هنر چگونه است؟
به نظرم الان وضعیتش خوشایند نیست؛ چراکه بیشتر تمرکز تولید کتیبهها روی فروش و تولید انبوه است. بازار بر این هنر غالب شده و تقریبا آن را از عیار و سکه انداخته است؛ بنابراین با وجود اینکه عدهای واقعا در این زمینه خوب کار میکنند، نمیتوان جایگاه خاصی برای آن در نظر گرفت. من هرموقع کتیبههای امروزی را با کارهای دوران قاجار مقایسه میکنم، میبینم ما چقدر عقب هستیم، چقدر آن کارها روح لطافت و زیبایی دارند و کارهای الان هیچ چیزی ندارند. اگر آیندگان بخواهند قضاوت کنند، به نظرم ما در این موضوع مردود هستیم و تلاشی نکرده ایم. خرده تلاشهایی دارد شکل میگیرد که امیدوارم به اتفاقات خوب منجر شود.
به نظرتان کاربردهای کتیبه در زندگی امروز که فضای مجازی نقش زیادی دارد، نسبت به آن دوران تغییر کرده است؟
در گذشته کاربرد کتیبه در زندگی مردم بوده است. آن زمان انتفاع مالی خیلی مطرح نبوده و هنرمند وقت بیشتری میگذاشته است. در نهایت آنچه تولید میشده چیزی بوده که از دل هنرمند میآمده است. الان شاید خیلیها به اجبار دارند این کار را میکنند. شما آن کتیبهها را که نگاه میکنید میبینید روحی دارند که در کتیبههای جدید نیست. همچنان که ما وارد یک دنیای ماشینی شده ایم، کتیبهها هم رنگ وبوی ماشینی گرفته اند.
و شما سعی کردید آن روح را به کارهایتان اضافه کنید؟
تقریبا تلاش کردم به سنتهای قبلی در هنر کتیبه نویسی برگردم.
کتیبهها در گذشته در هیئتها و عزاداریها استفاده میشدند، ولی اکنون میبینیم که کاربردهای گرافیکی بیشتری به ویژه در فضای مجازی پیدا کرده اند. آیا این را نمیتوان به حساب رشد این هنر گذاشت؟
نه، اگر کسی دارد این کارها را در فضای مجازی منتشر میکند، برای این است که بگوید من هم نسبت به این ماجرا عزادارم، وگرنه کاربرد کتیبه همان اعلان است. خاستگاه کتیبه در فرهنگ مردم است. همان چیزی است که مردم آن را در هیئت میبینند و لمس میکنند.
وقتی ما کتیبهای را میبینیم که سردر خانه هایشان نصب شده است، احساس میکنیم چقدر جایش درست است. الان هم کتیبهها به خانهها راه پیدا کرده اند و گاه در همه سال در آن خانه وجود دارند. مثلا خیلی دیده ایم که گلدوزی اسم امام حسین (ع) دائم در خانهای نصب است. این خیلی قشنگ است. یعنی خانه دائم با اسم سیدالشهدا (ع) مزین است؛ بنابراین من فکر میکنم کاربرد کتیبه همچنان در زندگی و فرهنگ مردم است تا فضای مجازی.