صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گشتی در سرگذشت مزرعه‌ای که نامش با رویداد‌های تاریخی مهمی گره خورده است.

مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛  «الندشت» برای مشهدی‌ها تداعی‌کننده باغی زیبا و فضایی مصفاست. امروزه میدانی در خیابان کوهسنگی مشهد، به این نام نامیده می‌شود و باغی متعلق به آستان‌قدس‌رضوی، با همین‌نام، در حاشیه شرقی خیابان کوهسنگی قرار دارد. در حافظه تاریخی مردم مشهد و به‌ویژه معمّرین آن، الندشت باغی پهناور و چند‌هکتاری است که در گذشته‌های نه‌چندان‌دور، گاه به محل گشت‌و‌گذار مردم شهر تبدیل می‌شد.

با‌این‌حال، اطلاعات ما درباره الندشت و سرگذشت آن، چندان گسترده نیست و آنچه از زبان بیشتر سال‌خوردگان مشهدی و به‌ویژه ساکنان منطقه کوهسنگی می‌شنویم، در حد حکایت‌هایی است که روایت مربوط به زیبایی و شکوه باغ الندشت را قصه‌وار برایمان نقل می‌کند و البته این روایت‌ها نه‌فقط همه داستان‌های مربوط به تاریخ الندشت نیست، بلکه حتی قسمت کوچکی از پیشینه تاریخی این نام و محدوده‌ای را که با آن شناخته می‌شود هم بازگو نمی‌کند. امروز و در نوشتاری دیگر از سلسله‌گزارش‌های بررسی تاریخ محلات مشهد، می‌خواهیم به سراغ الندشت و پیشینه آن برویم؛ هرچند که در روزگار ما الندشت محله مستقلی نیست و به‌عنوان قسمتی از محله بزرگ کوهسنگی شناخته می‌شود.

معمای لاینحل نام «الندشت»

درباره نام الندشت نمی‌توان به تحقیق اظهار نظر کرد. برخی معتقدند که باید الندشت را به‌معنای «دشت بلند و غیرآب‌گیر» بدانیم. احتمالا تغییر املای «الندشت» به «علم‌دشت» در دوره افشاریه، این تصور را برای برخی پژوهشگران ایجاد کرده است. بااین‌حال، این تصور خالی از اشکال نیست؛ هرچند‌که در برخی متون دوره افشاریه، نام این مزرعه قدیمی را به‌صورت علم‌دشت ضبط کرده‌اند، در سند‌های موجود در مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی، از دوره صفویه تا قاجاریه، نام الندشت عمومیت دارد و برای نام‌گذاری این منطقه به کار می‌رفته است.

 جست‌وجو در لغت‌نامه‌ها برای رسیدن به معنای الندشت، ما را به جایی نمی‌رساند. پیداست که این نام، نامی تغییر یافته است که شاید با شکل اولیه‌اش، در تلفظ فاصله زیادی داشته باشد. با این وصف، ناچاریم فعلا و تا یافتن دلایل متقن و ارائه‌پذیر، نام الندشت را بسان یک راز قدیمی تصور کنیم.

نمایی از خیابان الندشت

سیمای تاریخی مزرعه «الندشت»

در «کتابچه میان‌ولایت» که شرح آبادی‌ها و مزارع اطراف شهر مشهد در دوره ناصرالدین‌شاه است، درباره الندشت چنین آمده است: «قدیم‌النسق است. جمعِ املاکِ موقوفه است. هجده خانوار رعیت دارد [که]در شهر سکنا دارند. زراعت آن مزرعه را با قنات مشروب می‌سازند. هوایش معتدل است. نوکر دیوان ندارد.» احتشام کاویانیان در «شمس‌الشموس»، مزرعه الندشت را در زمره موقوفه‌های آستان‌قدس‌رضوی بر‌می‌شمارد و می‌نویسد: «قسمت مهم اراضی آن به لشکر و اشخاص برای ساختمان منازل اجاره داده شده جزو مشهد گردیده [است.]» گزارش کاویانیان نشان می‌دهد که دست‌کم بخشی از فضای پادگان قدیمی مشهد روی اراضی الندشت قرار دارد. احمد ماه‌وان در کتاب «تاریخ مشهد قدیم» می‌نویسد که الندشت از سال‌۱۳۲۰، به بخشی از شهر مشهد تبدیل شد. 

بررسی نقشه‌ها و متون قدیمی نشان می‌دهد که مزرعه الندشت، مزرعه‌ای پهناور میان بارو‌های جنوب شهر مشهد تا محدوده کوهسنگی بوده است. در متون و اسناد تاریخی، از این مزرعه در کنار مزرعه «زرگران» نام برده شده است، به‌طوری‌که گاه آن را به‌صورت مضاف، در کنار مزرعه زرگران که ظاهرا در غرب الندشت قرار داشته است، به‌کار می‌برده اند و از ترکیب «الندشتِ زرگران» استفاده می‌کرده‌اند. (به‌عنوان نمونه بنگرید به سند شماره‌۳۲۶۵، مربوط به سال‌۱۱۰۲ ق و اواخر دوره صفویه در مجموعه مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی)

باوجود اشاره کتابچه میان‌ولایت به سکونت کشاورزان مزرعه الندشت در شهر مشهد، این مزرعه نیز مانند اکثر مزارع اطراف مشهد که تا‌کنون درباره آنها صحبت کرده‌ایم، صاحب قلعه‌ای بوده که طبق ادعای احمد ماه‌وان در محدوده میدان الندشت فعلی قرار داشته است و چنین به‌نظر می‌رسد که حتی در ایام تنظیم کتابچه میان‌ولایت، گروهی در آن ساکن بوده‌اند. 

سندی به شماره‌۱۲۷۴۹، مربوط به سال‌۱۲۸۸ ق/۱۲۵۰ ش (۱۵۳‌سال پیش) در مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی نگهداری می‌شود که در آن به مخارج تعمیر قلعه مزرعه الندشت اشاره شده است. هر‌چند‌که می‌توان میان گزارش کتابچه میان‌ولایت و اطلاعات این سند را جمع کرد و چنین پنداشت که قلعه مذکور، احتمالا در آن زمان کاربری انبار داشته است. الندشت افزون بر قلعه، صاحب یخچال هم بود. 

مکان این یخچال فعلا بر ما معلوم نیست، اما می‌توان حدس زد که در اطراف قلعه مزرعه قرار داشته است. سندی مربوط به سال‌۱۲۹۶ ق/۱۲۵۸ ش (۱۴۵‌سال پیش و یک سال بعد از نخستین سرشماری شهر مشهد در دوره ناصرالدین‌شاه، توسط زین‌العابدین‌میرزا قاجار) با شماره‌۲۳۰۹۹ در مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی وجود دارد که در آن به «مخارج بازدید و تعمیر یخچال مزرعه الندشت» اشاره شده است. 

از‌آنجا‌که الندشت، دست‌کم از دوره صفویه، جزو املاک موقوفه آستان‌قدس‌رضوی قرار داشت، رد نشان‌های متعددی از فعالیت‌های زراعی، عمرانی، مالی و حتی دعوا‌های حقوقی مربوط به آن، در میان سند‌های مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی به چشم می‌خورد. به‌عنوان نمونه می‌توانیم به اسناد مربوط به پرداخت جیره و مواجب کشاورزان مزرعه الندشت که قدمت آن به دوره صفویه باز می‌گردد، اشاره کنیم (سند شماره‌۵۳۲۵۰ در مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی). 

وسعت اراضی الندشت به اعتقاد برخی پژوهشگران تا پشت بارو‌های جنوبی مشهد و دروازه ارگ قدیم می‌رسید و تنوع فعالیت‌های داخل آن باعث می‌شد تقابل‌ها و دعاوی افراد مرتبط با این مزرعه نیز کم نباشد. بخش عمده‌ای از این دعوا‌ها مربوط به آب بود؛ مثلا در سال‌۱۳۰۹ ش، «آقای دانش»، مستأجر اراضی الندشت، شکایتی را به آستان‌قدس‌رضوی تقدیم کرد که در آن به اقدام «حاج‌کاظم آقا»، احتمالا از مستأجران اراضی احمدآباد، مبنی بر تعدی وی به آب قنات الندشت و استفاده غیرمجاز از آن برای تقویت قنات احمدآباد اشاره شده بود.

امروزه اراضی مزرعه الندشت، محدود به باغ مصفای آستان‌قدس در کرانه شرقی خیابان کوهسنگی است، اما در روزگاری که نباید آن را خیلی دور بپنداریم، مکان‌هایی مانند مجتمع تجاری زیست‌خاور، بخشی از اراضی پادگان قدیمی مشهد و نیز، زمین‌های بیمارستان امام‌رضا (ع) نیز در محدوده جغرافیایی مزرعه تاریخی الندشت قرار می‌گرفت.

تصویری از ساخت و سازها در چهارراه الندشت. دهه ۶۰ قرن ۱۴ خورشیدی

مهم‌ترین واقعه تاریخی در پیشینه «الندشت»

اراضی الندشت در حافظه تاریخی خود اتفاقات متعددی را نگهداری می‌کند که برخی، جنبه ملی دارد و بخشی از تاریخ ایران محسوب می‌شود؛ فی‌المثل و به‌احتمال زیاد، شاه‌عباس‌یکم صفوی وقتی در سال‌۹۹۶ ق در کوهسنگی مشهد به تخت سلطنت نشست، از اراضی الندشت عبور کرد و شاید توقفی کوتاه در آن داشت. 

با‌این‌حال، مهم‌ترین اتفاق تاریخی در مزرعه الندشت که پیوندی مهم با تاریخ پرفراز‌و‌نشیب شهر مشهد دارد، نبرد سخت و سنگین ماه محرم سال‌۱۱۴۳ ق، تابستان سال‌۱۱۰۹ ش است که بیرون از دروازه ارگ (در متون تاریخی: دستگرد) میان مهاجمان افغان و مدافعان شهر درگرفت. این نبرد حدود چهار سال پیش از آغاز سلطنت نادرشاه و از‌میان‌رفتن فرمانروایی دودمان صفویه اتفاق افتاد، درست در زمانی که ایران گرفتار آشوب و درگیری بود.

با سقوط اصفهان و افتادن پایتخت ایران به دست افغان‌ها، شرایط در دیگر‌ولایات هم بحرانی شد. در این وضعیت، تهماسب دوم که به‌دنبال بازگرداندن اقتدار از‌دست‌رفته صفویه بود، نادرقلی افشار را به خدمت گرفت و او نیز کوشید با مطیع کردن اُمرای محلی، نظم را برقرار کند. اما انجام این امر، کار ساده‌ای نبود و بسیاری از رقبای نادر، در برابر او قد علم کردند. 

در سال‌۱۱۴۲ ق، هنگامی که نادر برای دفع شورش‌ها و رودرویی با مهاجمان خارجی به باختر ایران لشکر کشید و برادرش، ابراهیم‌خان ظهیرالدوله، را به حکومت مشهد و اطراف آن منصوب کرد، افغان‌های هرات از اطاعت «اللهیارخان» که با نادر خط‌و‌ربطی داشت، سر پیچیدند و با لشکری هجده‌هزار‌نفری به سوی مشهد تاختند. فرماندهی طاغیان را «ذوالفقارخان» برعهده داشت. افغان‌های شورشی به سرعت خود را به حوالی مشهد رساندند و در خواجه‌ربیع اردو زدند. 

میرزامحمدکاظم مروی در «عالم‌آرای نادری» درباره تصمیم آنها می‌نویسد: «[افغان‌های شورشی چنین تصور می‌کردند که]ارض‌اقدس را تصرف نماییم و اللهیارخان را به دست آورده به قتل آوریم [و آنگاه]دیگر قوت حرکت و جمعیت در نادر نخواهد ماند و بعد از تصرف ولایت خراسان، به‌نحوی که محمود افغان رفته دارالسلطنه اصفهان را تصرف نمود، ما نیز رفته مملکت خراسان را به ضبط دولت خود درآوریم.» طولی نکشید که شورشیان از محل خواجه‌ربیع حرکت کردند و خود را به نواحی جنوبی و شرقی مشهد رساندند؛ «به دور قلعه ارض‌اقدس، چون شعله آتش صف‌آرا گردیدند.» ابراهیم‌خان ظهیرالدوله با همراهی رحیم‌خان گرایلی، یکی از فرماندهان نظامی مشهد، کوشید تا با حمله‌ای برق‌آسا در محل مزرعه «خرابه امین»، افغان‌ها را عقب براند. اما نتوانست و شکست خورد. 

به این ترتیب، موضع نبرد نهایی میان مدافعان مشهد و مهاجمان، به پشت بارو‌های جنوبی شهر و دروازه ارگ کشیده شد؛ اراضی مزرعه بزرگ الندشت. در روز‌های پایانی محرم سال‌۱۱۴۳ ق، نه فقط نظامیان، بلکه مردم شهر نیز به مقاتله با مهاجمان برخاستند تا مانع از ورود شورشیان به شهر و غارت آن شوند. این پایداری، چنان‌که محمد‌کاظم مروی گزارش می‌دهد، به کشته‌شدن بیش از ۴ هزار مشهدی انجامید. 

اما درنهایت شورشیان نتوانستند به شهر وارد شوند. با دفع هجوم افغان‌ها، مراسم تدفین کشتگان آن نبرد سخت در دشت الندشت آغاز شد. مروی می‌نویسد: «مُحرّف (نویسنده) این حروف در آن اوان، در مدرسه دودر در خدمت علامه فهامی نتیجه‌السادات سیدشمس‌الدین مازندرانی به مکتب می‌رفت و آن سید عظیم‌الشأن خیرخواه بود. 

بعد از مراجعه طاغیان، روز دیگر موازی بیست‌نفر عمله بیل‌دار را به قرار دوبیست دینار تبریزی اُجرت داده و ۱۰ نفر از اطفالی که در خدمت آن به درس و مشق مشغول بودیم، در آن روز به خدمت گرفته، خارج قلعه بیل‌داران زمین را حفر می‌نمودند و اجساد کشتگان را در آن میان جمع نموده، چند کوزه آب بر سر مقتولین می‌ریختند و بعد از آن بر ایشان نماز می‌نمود و خاک بالای آن ریخته، دفن می‌نمودند و جمعی دیگر از علما به همین امر اشتغال داشتند.» مکان دفن‌کشتگان جنگ الندشت به‌تحقیق معلوم نیست.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.