به گزارش شهرآرانیوز، قصه رفتن مردی است که با وجود اینکه ۲۹ سال به سختی زندگی روزمرهاش را بعد از مجروحیتش گذراند اما پشت و پناه و امید همسر و فرزندانش بود. قصه جانبازی که با آن مجروحیت خاصش، صورتش را از دست داد، سال ها شنونده طعنه و کنایه های نا آشنایان شهر به ایثار رزمندههای دفاع مقدس بود ولی صبر و استقامت منش و شیوه او بود. قصه رفتن یکی دیگر از عصارههای انقلابی و ولایی است که جان و مالش را در این مسیر فدا کرده است. قصه شهادت شهید رجب محمدزاده معروف به شهید بابارجب که سال ۱۳۹۵ رخت شهادت به تن کرد و جاودانه شد.
مراسم هشتمین بزرگداشت شهید بابارجب شروع شده و امین غفاری در شروع مراسم اجرای برنامه را در دست گرفته و با صدای گرمش، میدان داری میکند و نوای حیدر حیدر ۱۵۰۰ زن و مرد در سالن تالار شهر مشهد می پیچد.
علیرضا دلبریان نیز در ادامه این مراسم به میدان سخنوری در دفاع از مقام شهدا به روی صحنه می آید و علاوه بر ذکر خاطراتی از زندگی شهید رجب محمدزاده، بر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت تاکید می کند و میگوید: روزی امام خمینی(ره) فرمودند "نگذارید پیشکسوتان رزم، سرگردان روزمرگی شوند." امروز فرهنگ ایثار در پیچ و خم زندگی روزمره سرگردان مانده است و آنطور که شایسته است از سوی افراد و ارگانهای مختلف مورد غفلت واقع شده است اما بابارجب نمونه خالص فرهنگ عاشورایی است که سبک زندگیاش باید الگوی ایرانیها شود.
این روایتگر دفاع مقدس افزود: سبک زندگی بابارجب حتی در حوزه اقتصادی راهگشاست در حالیکه صداوسیما و تبلیغات رسانهای خلاف این موضوع حرکت میکند.
این رزمنده دفاع مقدس بیان کرد: جهاد تبیین یکی از مطالبات مقام معظم رهبری است که بعد از ۱۱ سال هنوز به نحو شایسته به ثمر ننشسته است در صورتی که فرهنگ ایثار و شهادت میتواند محور جهاد تبیین در حوزه اقتصاد مقاومتی قرار گیرد و گره گشای مشکلات اقتصادی امروز باشد.
دلبریان در بخش دیگری از نحوه توجه و نامگذاری خیابانها و میادین شهر به نام شهدا گلایه کرد و گفت: نامگذاری میدانهای شهر بر مبنای گرامیداشت فرهنگ ایثار و شهادت نیست به گونهای که باعث آشنایی مردم با آن شهید نمیشود از جمله میدان شهیدکاوه که مجسمهای که در آن جانمایی شده هیچ شباهت و تناسبی به ظاهر این شهید بزرگوار ندارد.
وی در ادامه تصریح کرد: امروزه بیشتر مردم این میدان را هنوز با نام جام عسل میشناسند که نشان دهنده ضعف در فرهنگ عامه است که میادین را در آدرس دادن از نامهای قدیمی استفاده میکنند که این نیاز به فرهنگ سازی دارد.
دلبریان در پایان صحبتهایش اهمیت شناخت سیره و سبک شهدا را مهم دانست و خاطرنشان کرد: افسوس که شهید بابارجب را بعد از شهادتش شناختیم و این مایه تاسف است. امیدوارم روزی مردم سیره شهدا را جزو سبک زندگی خود قرار دهند و به آن پایبند باشند.
محمدرضا محمدزاده، فرزند ارشد شهید بابا رجب در این سالها با وجود غم دوری از پدر، برای زنده نگهداشتن نام و یاد پدر شهیدش تلاش کرده و اقدامات متعددی انجام داده است که یکی از آنها کمک به تشکیل ستاد یادواره مردمی شهید بابارجب است. غم این دوری بعد از هشت سال هنوز برای او و خانواده اش زنده است. پدر را با لفظ "حاج آقا" یاد میکند و ادامه میدهد: حاج آقا با توجه به شرایط جسمی که داشتند اما همین که در کنار ما بودند مایه قوت قلب بود. وقتی ایشان به شهادت رسیدند خلا عاطفی شدیدی برای ما به ویژه مادرم حادث شد.
محمدزاده میگوید: ایشان به لحاظ ظاهری و جسمی ۷۵ درصد جانبازی داشتند و صحبت کردن، خوابیدن و حتی غذا خوردنش دچار نارسایی بود. همچنین جانباز شیمیایی هم بودند اما بودنشان در کنار خانواده قوت قلب بود.
او به سختیهایی که مادرش برای بودن در کنار پدرش کشیده اشاره میکند؛ "مادرم ۲۹ سال از پدرم پرستاری شبانه روزی میکرد و بیش از همه ضربه روحی به او وارد شده چرا که حاج آقا را خیلی دوست داشتند و حالا از این دوری بسیار اذیت می شوند."
محمدزاده درباره ویژگیهای پدرش تصریح میکند: بابارجب یکی از جانبازهای صبور بود. در تمامی صحنه های انقلابی حضور داشت و نسبت به ذخایر دنیوی کم توجه بود. یکی از شاخصهای اصلی ایشان ولایت پذیری است که یکی از نشانههای آن این است که با وجود ۴ فرزند کوچک در زمان جنگ، ندای رهبر را لبیک گفتند و در جبههها حضور یافت.
گفتنی است امروز، ۱۴ مرداد ماه ۱۴۰۳ مراسم هشتمین سالگرد شهید بابارجب محمدزاده معروف به «بابا رجب» به همت حوزه مقاومت بسیج بلال مشهد، ستاد یادواره مردمی شهید بابارجب و شهرداری مشهد و شورای شهر مشهد در تالار شهر برگزار شده است و ۱۵۰۰ نفر از خانواده های معظم شهدا و اساتید و مسئولان در حوزه فرهنگ ایثار و شهادت در این یادواره حضور داشتند.
در پایان مراسم نیز رونمایی از کتاب "نی بی صدا" زندگینامه داستانی شهید محمدجواد قربانی به قلم زهرا سلحشور صورت گرفت و از خانواده شهیدان قربانی و محمدزاده تقدیر شد.
شهید رجب محمدزاده، جانباز ۷۵ درصد مشهدی بود که در ۱۴ مرداد ۱۳۹۵ به شهادت رسید. او نانوای بسیجی بود که در دوران جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۶ در منطقه هور عراق، بر اثر اصابت خمپاره زخمی شد و بیشتر اجزای صورتش را از دست داد و به همین دلیل بیش از ۳۰ بار مورد عمل جراحی قرار گرفت اما۲۷ سال کسی نمی دانست این صورت، زخمی جنگ است و به خاطر انقلاب و راه امام خمینی(ره) آن را از دست داده است.