صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

زندان جای جوان نیست، هست؟

  • کد خبر: ۲۴۴۶۴۲
  • ۲۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۲
مگر کسی را به جرم جوان بودن و پدر و مادر بودن به حبس کشیده اند که‌ می‌فرمایید جایش زندان نیست؟ پرونده را بخوانید.

در قضا دستی بر آتش داشت. بهتر است بگوییم در واپسین سال‌های دهه سوم کار، پخته شده بود. گاهی گفت وگویی شکل می‌گرفت. او  از  شرایط کاری می‌گفت. زبانش به انتقاد هم بی میل نبود که گاهی حریص و صریح بود. می‌گفت فلان مقام می‌آید و ژست مردم داری می‌گیرد و جوری سخن می‌گوید که بشود تیتر رسانه ها. جلوی دوربین، زبان در کام می‌گرداند که جای جوان زندان نیست، جای پدر زندان نیست، جای مادر زندان نیست.

خب، مگر کسی را به جرم جوان بودن و پدر و مادر بودن به حبس کشیده اند که‌ می‌فرمایید جایش زندان نیست؟ پرونده را بخوانید. سیاهه سیاه کاری و جرایمش را ببینید، آن وقت خود اگر حکم کمتر از زندان برایش نوشتید، بگویید جایش زندان نیست. او این نوع گفتار را تنقصِ قضاوت می‌خواند و معتقد بود باید براساس پرونده افراد نظر داد نه سن آن ها. می‌گفت جوان کم سن وسالی را که دست سارقان کهنسال را از پشت بسته است، باید روی سرمان بگذاریم؟ 

پدری که دیگری را  بی پدر کرده است، باید تقدیر کنیم؟ او‌ می‌گفت برخی‌ها به کلام خود و عنوانی که‌ می‌دهند، توجه نمی‌کنند. مثلا می‌گوید فلانی «آدم خوبی» است. وقتی به توضیحِ خوبی‌های ادعایی می‌پردازد، می‌بینیم منظورش این است که طرف «زندانی منضبط»‌ی است والا جای آدم خوب که زندان نیست. او در زندان، مطابق مقررات رفتار می‌کند، پاداشش را هم با بخشودگی می‌گیرد. این فرق می‌کند با آدم خوب که دست به کار ناشایستی نمی‌زند و حقی را ناحق نمی‌کند که مجازاتش حبس باشد.

انتقاد شنیدنی دیگرش به مسئولان این بود که‌ می‌آیند و در جلسات حضوری، جوری حرف می‌زنند که شنونده‌ها را خوش آید. برای خوشایند عموم، گاه باعث آسیب دیدن طرف دیگر پرونده می‌شوند. ازجمله مسئول محترمی‌ می‌گفت با این قیمت‌ها من نمی‌توانم یک سکه مهریه را بدهم. بعد هم برای این حرفش از دیگر افراد حاضر گواهی می‌ستاند که یک سکه زیاد است، حال آنکه میزان درآمد افراد فرق می‌کند.

 یک نفر پزشک است که یک سکه، پول خردش هم حساب نمی‌شود. کشتی دارد که پول‌های خردش می‌شود سکه ها. حالا اگر برای او ماهی یک سکه تعیین شود، غیرمنطقی است؟ او به کشیدن بحق قضاوت به مساجد و دستور تعیین کردن ها، بدون مطالعه دقیق پرونده‌ها هم انتقاد داشت. حرفش این بود که مسئولان محترم گاه دستور‌هایی می‌دهند که با محتوای پرونده‌ها نمی‌خواند.

این گفته‌ها طرف را  در  موضع طلبکاری قرار می‌دهد، حال آنکه درواقع او بدهکار است، بدهی اش هم سنگین. او  با  خاطره ای، گفته هایش را کامل کرد که چندی پیش، پدر و مادری که پسرشان زندان بود، ادعا‌هایی درباره پاک بودن او مطرح می‌کردند که انگار یک بی گناه را از مسجد و مدرسه پشت میله‌ها برده اند. وقتی پرسیدند که پسرتان چند خط تلفن دارد، گفتند فقط یکی، حال آنکه بیش از سیصد خط به اسم او بود که بعد هر بزهکاری، یکی را که استفاده کرده بود، دور انداخته بود.   

آن بنده خدا خیلی حرف داشت. جان کلامش هم این بود که مسئولان محترم با درنظر گرفتن جوانب امر سخن بگویند. یک انتقاد هم به اصحاب رسانه داشت که با انتخاب تیتر‌های عامه پسند در پرونده‌های قضایی، گاهی برخی حضرات را به گفتن جملات هیجانی، به مصرف تبلیغاتی وادار می‌کنند. او حرف‌های دیگری هم داشت که بماند برای وقتی دیگر.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.