صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

خبرنگار شهرآرا مشکلات بیماران و همراه بیماران برای پیدا کردن دارو‌های خاص در بازار سیاه و عرضه دارو‌های تاریخ مصرف گذشته را بررسی کرده است.

«مادرم چندین سال است که بیماری پارکینسون دارد و شرایطش روز به روز بدتر می‌شود. پزشک متخصص مغز و اعصاب برای او قرص «مادوپار» تجویز کرده است، سال‌های اول بیماری اش این قرص به راحتی پیدا می‌شد، اما الان مدتی است که داروی اصلی را پیدا نمی‌کنیم، پزشک متخصص هم تأکید دارد که حتما باید نسخه اصلی دارو مصرف شود و نمونه‌های مشابه جایگزین نشود، زیرا تأثیر بسزایی در درمان ندارد.

در غیر این صورت وضعیت بیمار بدتر می‌شود و لرزش تمامی اندام‌های بدنش را در بر می‌گیرد. شرایط فعلی مادرم اصلا مساعد نیست و تمام بدنش رعشه دارد، حتی نمی‌تواند قاشق در دستش بگیرد و سر پا بایستد، با هزار بدبختی یکی از افرادی را که در کار پخش دارو ست پیدا کردیم و این فرد ما را به سمت بازار آزاد خرید این دارو راهنمایی کرد. با هزار بدبختی به پنجراه پایین خیابان رفتیم و دارو را با خوشحالی تمام پیدا کردیم، اما چندین برابر قیمت واقعی! شما را به خدا پیگیری کنید چرا دارویی که باید به راحتی در داروخانه باشد، باید در بازار آزاد آن هم با سه تا چهار برابر قیمت پیدا شود؟»

این عبارات تنها بخشی از گلایه‌های یکی از شهروندان مشهدی است که در گفتگو با تحریریه صدای مردم بیان می‌کند و به کمبود و نبود برخی از دارو‌های خاص اشاره دارد. دارو‌هایی که شاید در نگاه اول وجودشان، چندان حیاتی و مهم به نظر نرسد، اما واقعیت ماجرایشان اینجاست که اگر درست و به موقع به بیمار نرسند، او را با مشکلات عدیده‌ای روبه رو می‌کنند. این بار خریدوفروش برخی دارو‌ها در بازار سیاه، سوژه پیگیری ما برای مطالبات شهروندان قرار می‌گیرد، معضلی به نام خریدو فروش غیرقانونی و دور از چشم متولیان بهداشتی دارو که این بار گزارشگر صدای مردم را به میدان عدالت در بولوار مصلای مشهد کشاند.

بازار سیاه فروش دارو‌های آزاد!

از چهارراه مصلای مشهد که به سمت میدان عدالت برویم، در چپ و راست بولوار مغازه‌های بزرگ لوازم خانگی جلوه نمایی می‌کنند، ترافیک و راه بندان عصر،  آن هم در یکی از شریان‌های پرتردد شهر خیلی غافل گیرمان نمی‌کند، در این میان توقف اتوبوس در ایستگاه و تلاقی آن با دوربرگردان بولوار مصلی هم مزید بر علت شده و صدای ممتد بوق خودرو‌ها را بلند کرده است.

از ترافیک سرسام آور این قسمت از بولوار مصلی عبور می‌کنیم و به ناچار در ثانیه ای، تخلف پارک دوبله را به جان می‌خریم و از یکی از کسبه قدیمی این راسته فاصله تقریبی مان را تا میدان اعدام! (عدالت کنونی) جویا می‌شویم. محل اصلی خرید و فروش دارو خیلی با ما فاصله ندارد. به میدان عدالت می‌رسیم، چراغ چشمک زن هم زمان خودرو را روشن می‌کنیم تا بتوانیم در این همهمه ترافیک و تردد نا بهنجار موتورسوار‌ها و دوچرخه‌ها و عابران پیاده اندکی توقف کنیم.

این بار سوژه خودش امان نمی‌دهد، نه به جای یک نفر این بار گروهی به سراغمان می‌آیند. آن قدر غافل گیرکننده که حتی امان نمی‌دهند شیشه‌های خودرو را بالا بدهیم. دو سه نفرشان که قد کوتاه تری دارند،  می‌خواهند به اصطلاح خودشان مشتری را راحت‌تر بُر بزنند.

دارو‌های نایاب در بازار آزاد

هرکدام به نحوی می‌خواهند از آنچه که در اختیار دارند بگویند: خانم چه‌ می‌خواهی؟ چیزی لازم دارید؟ هر نوع دارویی بخواهی ۱۰۰ هزار تومان پایین‌تر از بقیه جور می‌کنم.
در این میان یک نفر با صدای ظریف‌تر می‌گوید: شیشه، کریس، متادون، چی؟!
یک نفر نیز به زور سرش را از پنجره ماشین به داخل جای می‌دهد: شماره من را داخل گوشی بزن. ارسال رایگان هم دارم کافی است فقط پیامک کنی.

صدای فروشنده دیگری نظرم را جلب می‌کند: خانم کمی جلوتر همه نوع دارو با قیمت پایین‌تر دارم.
برای نشان دادن صحت گفته هایش پلاستیک پر از قرص‌هایی را که در دستش گرفته نشان می‌دهد. فروشندگان مختلف انواع قرص و دارو دور ماشین جمع می‌شوند. آن چنان که دیگر حس ترس غلبه‌ می‌کند و از این محل دور می‌شوم.

دارو‌های تاریخ مصرف گذشته

کمی جلوتر و در موقعیتی مناسب از خودرو پیاده می‌شوم. یکی دیگر از فروشندگان خودش را به من می‌رساند. اولین سؤالش فروش نوعی از مواد مخدر است، اما وقتی می‌بیند دنبال برخی دارو‌های خاص هستم می‌گوید: من فقط متادون دارم، اما از «اوس ساقی» می‌توانی هر دارویی را که بخواهی تهیه کنی. 

با اشاره چشمش در کسری از ثانیه «اوس ساقی» به ما ملحق می‌شود، می‌گویم: قرص پامادور موجود داری؟ با دست به همکارش که کمی عقب‌تر از ما راه‌ می‌پاید اشاره می‌کند. در همین حین می‌پرسد چند بسته؟ تاریخ مصرف گذشته یا تاریخ دار؟ با تعجب می‌پرسم مگر تاریخ مصرف گذشته هم می‌فروشید؟ می‌گوید: داریم. همه نوع داریم. هم زمان به آن همکارش که عقب‌تر ایستاده است، قرص مورد نیاز من را پیامکی اعلام می‌کند. 

کمی بعدتر یک بسته قرص پامادور را یک نفر می‌آورد. قیمت ۱۰۰ عدد قرص را‌ می‌پرسم، می‌گوید: ناقابل یک میلیون تومان. بسته را نگاه می‌کنم و در ادامه تاریخ مصرف میلادی روی بسته را که نگاه می‌کنم، متوجه می‌شوم دو ماه از مدت انقضای قرص گذشته است همین را بهانه می‌کنم و دارو را پس می‌دهم: «داروی تاریخ گذشته نمی‌خواهم.» فروشنده سعی دارد متقاعدم کند که تاریخ انقضا آن هم برای قرص خیلی معنادار نیست بااین حال تأکید می‌کنم که قرص تاریخ مصرف گذشته نمی‌خواهم.

موضوع تاریخ مصرف گذشته بودن برخی از دارو‌هایی که در این بازار فروخته می‌شود یکی دیگر از مشکلات شهروندان و بیماران است. به گفته آن‌ها درج تاریخ میلادی سبب شده برخی از مردم متوجه فروش داروی تاریخ گذشته نباشند و همین مسئله نیز می‌تواند مشکلاتی برای آن‌ها ایجاد کند.

***

نظر به اهمیت موضوع تأمین دارو‌های کمیاب و عرضه برخی از دارو‌های تاریخ گذشته صفحه صدای مردم شهرآرا این موضوع را در شماره‌های آتی از مسئولان دانشگاه علوم‌پزشکی پیگیری خواهد کرد. در همین راستا از شهروندانی که موارد مشابه این چنینی را تجربه کرده‌اند نیز تقاضا می‌شود که این نکات را از طریق کانال‌های ارتباطی روزنامه شهرآرا با صفحه صدای مردم شهرآرا در میان بگذارید.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.