صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نماد اندیشه نو در جهان اسلام

  • کد خبر: ۲۴۸۳۶
  • ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۷
دکتر حامد آرضایی عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام صادق(ع)
ابن‌سینا (۳۷۰-۴۲۸ ق) همواره برای دانشوران و اندیشه‌ورزان الهام‌بخش بوده است. نگارش دانشنامه بزرگ فلسفی «الشفاء» که در ۴ زمینه منطق، ریاضیات، طبیعیات و الهیات دانش پیشینیان را مورد بررسی قرار داده و با نکاتی افزوده، نوآوری‌های ذهن خلاق بوعلی را نمایان می‌سازد، گامی مهم در تاریخ فلسفه و علم به‌شمار می‌رود. از طرفی حکیم ایرانی ما، چنان در سر داشت که پا را از اندیشه‌های ارسطویی و تفسیر‌های اسکندرانی آن فراتر گذارد و حکمتی تأسیس نماید که هم بر عقل استدلالی استوار باشد و هم نسبتی سازمان‌وار با دین و عرفان داشته باشد.
کتاب «قانون» وی در پزشکی و تأثیر آن در شرق و غرب، خود داستان مفصل دیگری دارد که در جای خود باید بدان پرداخته شود. این اثر که سالیان متمادی تغذیه علمی پزشکان و داروسازان را برعهده داشت، در کنار دیگر رساله‌های پزشکی و علوم‌طبیعی ابن‌سینا، تأثیر وی در ساحت علوم‌تجربی را به‌خوبی نمایان می‌سازد. برای نمونه فقط همین کتاب «قانون» بالغ بر ده‌ها تلخیص، شرح، نقد و تفسیر را به‌خود اختصاص داده است که نشان‌دهنده توجه ویژه دانشمندان علوم‌تجربی به این کتاب در سده‌های گذشته است.
همین آثار و  اهمیت علمی ابن‌سینا بود که وی را به‌عنوان نماد اندیشه نو در جهان اسلام به غربیان سده‌های میانه شناساند و از همان سده وفات بوعلی، آثار وی به‌زبان لاتین ترجمه شد. ترجمه آثار فلسفی و طبی بوعلی‌سینا در سده یازدهم و دوازدهم میلادی توسط افرادی همچون گراردوس کرمونایی (کرموننسیس) و دومینیکوس گوندیسالینوس آغاز شد و تا سده شانزدهم نیز توسط مترجمانی همچون آلپاگوس ادامه یافت.
اگر بخواهیم درباره پژوهش‌های غربیان معاصر درباره ابن سینا سخن بگوییم، لازم است این پیش‌زمینه را در نظر داشته باشیم و همچنین این نکته را که امروز نیز در میان الهی‌دانان مسیحی، افراد بسیاری هستند که به اندیشه‌های توماس آکوئینی یا دونز اسکوتوس باورمند و علاقه‌مندند و با توجه به تأثیر ابن‌سینا در اندیشه این ۲ فیلسوف مسیحی به‌تبع، اندیشه‌های سینوی نیز برای ایشان اهمیت می‌یابد؛ بنابراین دور از ذهن نیست که دانشکده‌های الهیات کاتولیک مسیحی با رویکرد‌های نوتوماسی مانند دانشگاه لوون بلژیک، یا اندیشمندان نوتوماسی مانند اتین ژیلسون، ژاک ماریتن، آرمند مورر، پیتر گیچ و شاگردان آن‌ها با این رویکرد به فلسفه ابن‌سینا پرداختند و آثاری را پدید آورند. نوعی از مطالعات ابن‌سیناشناسی که بیشتر رواج دارد با رویکرد‌های تاریخ‌اندیشه‌ای دنبال می‌شود و نوع دیگری از مطالعات نیز جنبه تحلیلی‌فلسفی بیشتری دارد و در این میان نیز طیف‌های گوناگونی وجود دارد. در نوع نخست می‌توان برای نمونه به کار‌هایی که در دانشگاه‌های آمریکایی مانند «ییل» با محوریت دیمیتری گوتاس، «ویلانووا» با محوریت شمس ایناتی، «میسوری سنت‌لوییس» با محوریت جان مک‌گینس و پرداختن به طبیعیات شفای بوعلی و دانشگاه «استنفورد» به‌ویژه در دانشنامه فلسفی برخط خود و نیز دانشگاه‌های انگلیسی مانند «کینگز کالج لندن» با تمرکز بیشتر بر مباحث تاریخ علم و تاریخ پزشکی و محوریت پیتر پورمن و دانشگاه‌های «اکسفورد» و «کمبریج» به‌ویژه در دستنامه‌های منتشرشده اشاره کرد.
امروزه حجم مطالعات ابن‌سیناشناسی در غرب، ادبیات گسترده‌ای را پدید آورده است که بر اساس آن به‌جرئت می‌توان گفت که عمر یک شخص کفاف مطالعه همه آثار و مقالات غربیان درباره ابن‌سینا را نمی‌دهد. از طرفی دانشگاه‌های اروپایی و امریکایی به چندین کلان‌پروژه در رابطه با اندیشه‌های ابن‌سینا می‌پردازند؛ امری که سبب شده است به‌قول یکی از ظرفا، هرچه کوشش کنیم حتی توان خواندن آثار منتشرشده در غرب درباره ابن‌سینا را نیز نداشته باشیم. هرچند این بیان با کمی چاشنی مبالغه همراه شده باشد، ولی بیانگر نکته مهمی است. بیاییم قدری بیشتر سنت اندیشه‌ای اندیشمندان بزرگ مرزوبوم خود را ارج نهیم و به پژوهش‌های ارزشمندی در این خصوص بپردازیم.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.