به گزارش شهرآرانیوز؛ همین طور که طول و عرض اتاق را قدم رو میرود، صدایش را بالاتر میبرد: «خودم میدونستم، ها! ولی صبر کردم ببینم چهکار میکنه.» میدانم مثل همیشه از دست شوهرش عصبانی شده است. برای اینکه کمی خشمش فروکش کند، به شوخی میگویم: «حالا مگه چهکار کرده این پسر سربه هوا؟»
انگار که فتیله دینامیتی را روشن کرده باشم، درلحظه منفجر میشود: «می دونه من حساسم. میدونه من کلی تدارک میبینم. باز مثل همیشه سالگرد ازدواجمون رو فراموش کرده. فقط سالگرد ازدواجمون نیست ها! تولدم، روز زن، روز آشنایی مون و... . میدونی کجاش دردناکه؟! اینکه به جای عذرخواهی میگه، مگه حالا چی شده؟» اجازه میدهم خوب خودش را تخلیه کند و آرام بگیرد. بعد سرصحبت را با او باز میکنم. قصد نصحیت کردنش را ندارم ولی جنس صحبت هایمان پند و اندرزی میشود و او با این اتهام که فقط میخواهم جانب سعید را بگیرم، بیشتر عصبانی میشود.
از او میخواهم درباره مشکلش با یکی از دوستانم که روان شناس باتجربهای در این زمینه است، حرف بزند. نوبتی را هماهنگ میکنم و خودم هم همراهش میشوم تا شاید از این نمد صفحه مان را هم کلاهی باشد. همین طور هم میشود. آنچه در ادامه میخوانید چکیدهای از این جلسه مشاوره با دکتر زهره معینی، روان شناس و مشاور خانواده است که احتمالا نگاه شما را هم به برگزاری و بزرگداشت مناسبتهای زندگی مشترک تاحدی تغییر دهد.
قصد نداریم به کسی درباره اینکه باید سالگرد ازدواجش یا هر مناسبت دیگری را بزرگ بدارد، توصیهای بکنیم، چون موضوعی سلیقهای است و در حاشیه یک رابطه قرار دارد. ولی آنچه مهم است و باید بدانیم، این است که رابطه ساختنی است، نه یافتنی. ازاین رو هر رابطهای نیاز به مراقبت دارد و یکی از راههای مراقبت از آن هم بزرگداشت چنین مناسبتهایی در زندگی مشترک است که مانند دمیدن جانی دوباره در کالبد عهد و پیمان زندگی مان میماند.
به عبارت سادهتر باید بگوییم یک رابطه مانند خودرویی است که از آن استفاده میکنیم و شرط تداوم این بهره مندی هم رسیدگی روزانه به آن است. یعنی تا به صدای موتورش دقت نکنیم، معایبش را نیابیم و نسبت به هشدارها و نشانه هایش حساس نباشیم نمیتوانیم عیبهای آن را پیدا و برطرف کنیم. ازاین رو یک رابطه خوب هم نیاز به توجه و رسیدگی روزانه دارد، درغیر این صورت خیلی زودتر از آنچه انتظارش را داشته باشیم، باید آن را تمام شده تصور کنیم.
برگزاری جشنی مانند سالگرد ازدواج درظاهر شاید فقط یک یادبود ساده باشد، ولی نباید از کارکردهای پنهان و آشکار آن غافل شد. کارکردهایی که گواه زنده و پویا بودن یک رابطه است. به این چند نمونه یادشده دقت کنید:
گفتیم بزرگداشت مناسبتها نه تنها بد نیست، بلکه اثر مثبتی هم بر تحکیم و تثبیت بنیان خانواده دارد، ولی اگر قرار باشد، هدف را گم کنیم و به حاشیه برویم و این حاشیه پررنگتر از متن شود، نه تنها مزیتی ندارد، آسیب زننده هم هست. به این چند نمونه دقت کنید.
یکی از این حاشیههایی که صحبتش را کردیم، نگاه مادی به نتیجه و برآیند برگزاری سالگرد ازدواجش است، مانند گیر کردن در تهیه هدیه برای همسر که افراط و نگاه مادی در آن سبب میشود تا فرد ترجیح بدهد بی خیال برگزاری چنین مناسبتی شود. «سال گذشته یه سرویس طلا برای همسرم خریدم، حالا امسال با این قیمت بالای طلا چی باید بهش بدم که از اون باارزشتر باشه!» یا «پارسال برای شوهرم کت و شلوار خریدم، حالا اگه بخوام فقط یه پیراهن بهش هدیه بدم که خیلی ضایعه!»
چشم وهم چشمی آسیبی است که همیشه خوشبختی و آسایش ما را نشانه رفته است. همسرانی که به این عادت ناپسند گرفتار میشوند، معمولا لذتی از خوشیهای ساده زندگی شان نمیبرند و همیشه در حسرت زندگی و داشتههای دیگران به سر خواهند برد. «خواهرم توی باغ سالگرد ازدواجش رو جشن گرفت و همه فامیل رو هم دعوت کرد، حالا من بیام توی یه رستوران معمولی مراسم بگیرم! اصلا نمیخوام، نه جشن میگیرم و نه فامیل رو دعوت میکنم تا ما هم عرضه اش رو پیدا کنیم.»
گاهی برای برخی همسران ازنظر شخصیتی گرامیداشت چنین مناسبتهایی مهم نیست و امری پیش پا افتاده محسوب میشود. برخی هم با همه تلاشی که میکنند مناسبتهای مهم زندگی شان را در بین مشغلههایی که دارند، فراموش میکنند. حالا اگر قرار باشد این موضوع هرسال به محلی برای دعوا و سرزنشهای دائمی ما تبدیل شود، دیگر برگزاری و بزرگ داشتش یک آسیب و کار بیهودهای است.
وقتی هدفمان از برگزاری مراسم سالگرد ازدواج مشخص باشد، تکلیف همه چیز هم روشن است. «دونفره بیشتر بهمون خوش میگذره یا با فامیل؟»، «درحد خرید یه کیک باشه، فشار مالی کمتری به همسرم میاد یا همراه با شام؟»، «باحضور خانواده خودش بیشتر بهمون خوش میگذره یا با خانواده من؟» و. واقعیت این است که پاسخ به خیلی از این پرسشهای حاشیهای سلیقهای و بسته به شرایط مالی، روحی و عاطفی خودمان دارد، چون اصل در برگزاری چنین مراسمی تحکیم و تثبت رابطه دونفره است. بااین همه، باید همیشه به چند نکته مهم توجه داشت.
هیچ گاه هدف اصلی را گم نکنیم و این هدف تعیین کننده کیفیت زندگی مان باشد.
از حضور بچهها در برگزاری چنین مراسمی غافل نشویم. بچهها شیرینی و ماحصل سالهای مختلف زندگی مان هستند. همچنین باید از بستر خانواده، فرهنگ همسرداری و توجه به همسر را یاد بگیرند.
تقسیم کردن شادی هایمان با دیگران کار خوبی است ولی به نمایش گذاشتن آنها چه درفضای حقیقی و چه مجازی درست نیست و سبب ایجاد رقابتی ناسالم و چشم وهمچشمی میشود و از آن فقط یک آه و حسرت برای دیگران بهجامی ماند.
فریب آنچه را در فضای مجازی میبینیم از برگزاری چنین مراسمی نخوریم. معمولا افراد فقط ظاهر بزک شده و شاد زندگی شان را با دیگران به اشتراک میگذارند و از مشکلات، گرفتاریها و ناخوشی هایشان چیزی نمیگویند. موضوعی که مانند یک خوره بر جان خیلیها میافتد و خوشبختی شان را ذره ذره ازبین میبرد.
اگر همسرمان به هردلیلی عادت دارد سالگرد ازدواجمان را فراموش کند، به جای سرزنش کردن و حال گیری از او، از چند روز پیشتر به او یادآوری کنیم و درباره اهمیت و احساسمان از برگزاری این مراسم به او بگوییم.
هدیه دادن با مناسبت و بی مناسبت سبب پیوند بیشتر بین افراد میشود، ولی نباید این هدیه دادنها ارزش مالی به خودشان بگیرند، به ویژه هدیههایی که برای مناسبتهای خاص هم تهیه میکنیم.
از آنجایی که پرخرج برگزار کردن چنین مراسم هایی، خودش مانعی برای پرداختن به آن هاست و گاهی هدف اصلی در آن گم میشود، باید تمرکزمان را بر شگفت زده کردن همسرمان با پیشنهادهایی از جنس خاطره سازی و محتواهای غیرمادی بگذاریم. برای نمونه: