به گزارش شهرآرانیوز، هر آدمی توی زندگی یک نقطه عطف مهم دارد که همه چیزش به قبل و بعد آن تقسیم میشود. حتی نام و نام خانوادگی و شکل نگاه کردن به پدیده ها. آی آر رحمان هم قبل از آن لحظه که اشهدش را گفت و مسلمان شد، دیلیپ کومار بود و دنیا را با عینک هندوها میشناخت، اما درست در اوج سالهای جوانی، ورق برگشت و از تمام آدمهایی که او را میشناختند خواست تا بعد از این صدایش کنند «ا... رکها رحمان» یعنی «خدا رحمان را برکت دهد!» جوان هندومسلک دیروز حالا تازه مسلمانی بود که در سرزمین هزار آیین هندوستان، اسلام را چراغ راه زندگی اش قرار داده بود و با شهادت به پیامبری رسول خدا (ص)، پا به دنیای تازهای گذاشته بود.
او همان هنرمند آهنگ ساز دیروز بود. دستها همان دستها بود، اما آنچه توی سرش میگذشت از دریچه نگاه صلح آمیز و حقیقت جوی اسلام عبور میکرد و از گذر سازهای مختلف به گوش آدمها میرسید. کم کم با این وسواس، از آهنگ سازی آثار عامه پسند هند به ملال افتاد. مدتی را به آهنگ سازی تبلیغات تلویزیونی سرگرم شد، اما این تمام آن چیزی نبود که روح بی قرار ا... رکها را آرام کند. آن قدر ساخت و نواخت که کم کم نام تازه اش در فهرست هنرمندان مشهور جهان موسیقی شناخته شد.
مثل روال هر روز سری به صندوق ایمیلش زد. مجید مجیدی ایمیل زده بود و پیشنهاد همکاری داده بود. تا آن روز کارنامه پرباری برای خودش دست و پا کرده بود. همان یک اسکاری که برای آهنگ سازی «میلیونر زاغه نشین» گرفته بود، برای تمام سالهای کاری اش کفایت میکرد که گوشه ابرویش را با فخر و غرور بالا بیندازد. او با کارگردان هالیوودی سرشناسی کار کرده بود. پیشنهاد کار از یک فیلم ساز ایرانی شاید در نگاه اول اتفاق شگفت انگیزی به نظر نمیرسید، اما او، آی. آر. رحمان بود.
اسکار گرفته و اسم و رسم دار بود، مسلمان بود و ارادت به ساحت مقدس پیامبر (ص). اسلام را لمس کرده بود و روایتهای آن به چشمش بیگانه نبود. از این گذشته عاشق سینمای ایران بود. مجید مجیدی را با «به رنگ آسمان» ش میشناخت. برایش کارگردان قابلی بود. این فقط یک پیشنهاد همکاری نبود. تحقق هم زمان سه رؤیا در یک پروژه بود: کار در ایران، همکاری با مجید مجیدی و خدمت در راه اسلام و رسول ا... (ص). البته که میپذیرفت. با تمام وجود.
شش ماهی میشود میان رحمان و مجیدی، قطعههای مختلف موسیقی میآید و میرود. هنوز به زبان مشترکی از جنس موسیقی نرسیده اند. حساسیت کار بالاست و توافق کرده اند موسیقی در قامت شخصیتی مستقل، روایتگر لحظات اثرگذار فیلم نامه باشد. رحمان، نمونه موسیقی آهنگ سازان بزرگ را میفرستد و مجیدی یکی یکی هرکدام را که به جهان ذهنی اش نزدیکتر باشد، انتخاب میکند. دست آخر به یک سلیقه مشترک میرسند.
کار ارکسترال است و همه چیـز قرار اسـت در باشکوهترین و شایستهترین شکل ممکن به اجرا برسد. نتیجه، باب دل کارفرماست. رحمان از آنچه به بار نشسته لبخند میزند و آرزو میکند، مورد عنایت صاحب عنوان اثر نیز قرار بگیرد. کار که به اکران میرسد، در بحبوحه ناملایمات گاه و بیگاهی که گریبان گیر آثار اسلامی میشود، یک عده تندرو هندی لب به اعتراض باز کرده اند به گمان آنها پرداخت به چنین مضمونی ایراد دارد و اگر نقدی به اثر وارد شود، متوجه نام حضرت محمد (ص) میشود.
رحمان، اما پایان همکاری با مجیدی را در نقطه اکران نمیبیند. هرکجا حاشیهای بیراه به این پروژه وارد شود، خودش آستین بالا میزند، واکنش نشان میدهد و رگ غیرتش میزند بالا. حالا با همان زبانی که روزی به فروتنی لب به اشهد باز کرده بود، نامهای مینویسد در دفاع از تولید چنین مضامینی. در بخشی از متن کاملای ار رحمان آمده است:
«قل لن یصیبنا الا ما کتب الله لنا هو مولانا و علی الله فلیتوکل المتوکلون (توبه ۵۱) بگو: هرگز ما را جز آنچه خدا (در لوح محفوظ) برایمان نوشته و مقرر داشته (از پیروزی و شکست و ...) نخواهد رسید او سرپرست و یاور ماست و همه مؤمنان باید بر خدا توکل کنند.
من فقیه نیستم، میانه رو هستم و گاهی سنتی و گاهی عقلانی زندگی میکنم. من در شرق و غرب عالم زندگی میکنم و سعی میکنم تمام انسانها را بدون اینکه قضاوتی در مورد آنها بکنم به همان ترتیبی که هستند دوست بدارم. من نه
تهیه کننده پروژه محمد (ص) بودم و نه کارگردان آن بلکه موسیقی آن را ساختم. تجربه روحانی من ضمن کار در این پروژه بسیار شخصی است و مایل نیستم آن را با کسی به اشتراک بگذارم.
من در نهایت حسن نیت و بی هیچ قصدسوئی تصمیم گرفتم موسیقی این فیلم را بسازم. من هم فرداروزی در برابر خداوند مسئولم و او فردای قیامت از من خواهد پرسید من به تو ایمان، استعداد، پول و شهرت دادم. چرا برای فیلم محمد (ص)، پیامبر محبوب من موسیقی نساختی که با هدف یکی کردن انسان ها، رفع شُبهات و بسط کلمه حق ساخته میشود و به انسانها نشان میدهد زندگی باید با مهربانی، کمک به فقرا، خدمت به انسانیت و پرهیز از قتل انسانها به نام دین همراه باشد؟ و ما ارسلناک الا رحمه اللعالمین و ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.»