صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام رسول جعفریان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، مطرح شد

تغییر مفهوم علم سنتی به انقلاب نیاز دارد

  • کد خبر: ۲۵۶۴۵
  • ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۷
امید حسینی‌نژاد - حجت‌الاسلام رسول جعفریان مدت‌هاست درباره مسئله علم در تمدن اسلامی مقالات متعددی نوشته و به تازگی از او کتابی با عنوان «سیر تحول مفهوم علم در متون حدیثی، ادبی، کلامی و فلسفی» به چاپ رسیده است. در این اثر دغدغه‌های پژوهشی او دراین‌باره بازتاب پیدا کرده است. فرصتی پیدا شد تا درباره این مسئله با دکتر رسول جعفریان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، به گفت‌وگو بپردازیم.

به نظر شما مفهوم علم در تمدن اسلامی دچار چه تحولاتی شده است؟
چندین سال است که در‌باره مفهوم علم نزد مسلمانان جست‌وجو می‌کنم و می‌توانم بگویم هنوز نتوانسته‌ام به عمق این مفهوم از نظرگاه مسلمانان برسم. در واقع، این تعبیر، یعنی علم، به قدری متفاوت و با زاویه‌های دید مختلف، در میان ما مسلمانان به کار رفته است که دقیقا باید همین‌جا توقف کرد و گفت این تشتت و کاربرد‌های متعارض و غیر قابل تشخیص با معیار‌ها و شاخص‌های مختلف، یکی از مهم‌ترین عوامل سردرگمی مسلمانان در دستیابی به دانشی بوده است که بتواند از حالت تکرار بی‌فایده درآمده و راه پیشرفت را بیابد. سرگردانی مفهوم علم، از درکی که از قرآن و مفهوم علم در آن داریم، تا دلالتی که یک حدیث دارد، تا حوزه‌هایی از علم که برای بحث در آن‌ها، به متون دینی، یا نگاره‌های فلسفی قدیم، یا جهان‌شناسی‌های التقاطی ملل مختلف رسیده به عالم اسلام، تا درک تجربی ساده خودمان که خیلی‌ها به آن توجه دارند، تا قیاس‌های ساختگی که بسیاری آن‌ها را علم می‌پندارند و... همه سبب شده است تا نتوان راه مشخصی را در علم پیمود.

میراث مکتوب علمی مسلمانان در طول قرون متمادی در چه گفتمان‌هایی تألیف شده‌اند؟
در بحث مفهوم علم در میان مسلمانان، می‌توان کتاب‌هایی را که درباره علم نوشته شده، و غالب آن‌ها، بر محور تعیین علم حدیث به عنوان علم است مراجعه کرد. همین‌طور می‌توان به مباحثی که در علم کلام، درباره علم، به ویژه علم الهی آمده نگریست. نیز می‌توان به همین کتاب‌ها، در تعریف ماهیت علم و چگونگی واقع‌نمایی آن مراجعه کرد. همین‌طور می‌توان به بحث‌هایی که در زمینه اقسام علم نوشته شده نگریست. در بیشتر این‌ها، مطالبی درباره علم یافت می‌شود، اما آنچه بیش از همه محل تأمل است این است که وقتی دانشی مانند طب، نجوم، کیمیا یا... محل تأمل قرار می‌گیرد، دریابیم که مفهوم علم، روش رسیدن به واقع و شاخص‌های رسیدن به یقین در نزد نویسندگان این علوم به چیست. این کاری است که من در این چند سال، با بررسی نمونه‌های مختلفی از آثار علمی در میان مسلمانان انجام داده‌ام. برای مثال، طب‌النبی(ص) دینوری چگونه سعی می‌کند گزاره‌های طبی خود را اثبات کند. یاقوت حموی درستی یا نادرستی گزاره‌های تاریخی یا جغرافیایی خود را چگونه ثابت یا رد می‌کند؟ چه چیزی را خرافه و چه چیزی را درست می‌داند، اینکه چطور یک منجم یا جغرافی‌دان، با استناد به احادیث یا ظاهر نصوص قرآنی می‌کوشد تا نگره‌ای را نسبت به شناخت کیهان به‌دست دهد. این‌ها نمونه‌هایی است که در کتاب «مفهوم علم در تمدن اسلامی» از آن‌ها بحث کرده‌ام. تلاش من این بوده است که نشان دهم ما باید از روی مصادیق، یعنی آثاری که در علوم مختلف نوشته‌شده، دریابیم که در این تمدن، علم و روش علمی، چه تفسیر و تلقی می‌شده و کجای کار ایراد داشته است و دارد که دنیای اسلام نمی‌تواند از حصار‌های تنگ جهل بیرون رود و جنبشی را در علم پدید آورد.

به نظر شما مفهوم علم در میان اندیشمندان نیاز به بازتعریف دارد؟
واقع قضیه این است که علم و جنبش علمی در میان ما نهادینه نشده است، برای اینکه ما مفهوم علم را به درستی درک نمی‌کنیم. برای مثال، در طول علم مسلمانی، ما علم تجربی را با دین درآمیخته‌ایم و برای همین در ظواهر دینی از قرآن و حدیث، برای ارائه تفسیری مثلا درباره کیهان مانده و حاضر به تعمق و عبور از برخی از تصورات نشده‌ایم. در طب، قرن‌ها اسیر قیاس‌های جالینوسی و احادیثی مشکوک بوده‌ایم و نتوانسته‌ایم کاری انجام دهیم. البته که این همه مشکل گذشته ما در نرسیدن به یک جنبش علمی نیست، اما مشکلی است که مؤثر بوده است و هنوز هم داریم. قرن‌ها تلاش کردیم نجوم اسلامی درست کنیم و برای این کار، حتی وقتی مزخرفات مربوط به احکام نجومی را کنار گذاشتیم، سعی کردیم با تعدادی روایت سعد و نحس، و درست کردن علم اختیارات، کیهان‌شناسی دینی ارائه دهیم. این کاری است که در دوره صفوی انجام دادیم و بنده خدا ضمن یک مقاله مفصل آن را بیان کرده است. گاهی که بنده مثلا در‌باره رواج دیدگاه‌های ضد‌علم در دوره معاصر سخن می‌گویم، و در کنار دیده‌های نادرست قدیمی، و البته در امتداد آن‌ها، این دیدگاه‌ها را سد راه رشد علم بیان می‌کنم، عده‌ای بر می‌آشوبند که مگر من فیزیک یا شیمی خوانده‌ام که این مطالب را می‌گویم. همین که ما هنوز، در همین قم، نگره‌های کهنه ضدعلم را مثلا در حوزه طب دینی، با عنوان علم دینی تفسیر و بازتفسیر می‌کنیم معنایش این است که با قرن چهارم و پنجم که سعی می‌کردیم با روایات ساختگی یهودی، داستان پیدایش عالم طبیعی را بشناسیم فرقی نکرده‌ایم. ما نیاز به تغییر مفهوم علم سنتی و آشفته و ایجاد نوعی انقلاب در آن داریم و البته مطمئنم که این هنر را نداریم و تا ده‌ها سال بلکه قرن‌های دیگر هم نمی‌توانیم این معضل را در مفهوم علم حل کنیم.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.