ممنوعیت جذب بازیکن و مربی خارجی برای سرخابیهای پایتخت، خبری بود که در روزهای گذشته مطرح شد.
احسان سرفرازی/شهرآرانیوز - قانونی که وضع شده است، قطعبهیقین انتقادهای زیادی را به خود میبیند؛ از جدال نابرابر استقلال و پرسپولیس با سایر تیمها (بهویژه سپاهان، تراکتور، فولاد، ذوبآهن) گرفته تا تضعیف نمایندگان کشورمان در لیگ قهرمانان آسیا. به نظر میرسد تصمیمی که در وزارتخانه گرفته شده، صرفا پاککردن صورتمسئلهای است که راهحل آن در دل حواشی ورزش کشور گم شده است.
مبارزه با دلالی بهتر از خودزنی
در سالهای اخیر پروندههای انضباطی زیادی از باشگاههای ایرانی در کمیته تعیینوضعیت فیفا باز شده و حتی در بازهای به شوخی عنوان میشد در فدراسیون بینالمللی فوتبال، اتاقی برای شکایتها علیه باشگاههای ایرانی درنظر گرفته شده است! در همه پروندههای ثبتشده یک نکته مشهود است. مبلغ درج شده در قرارداد بازیکنان خارجی این ۲ تیم، با ارزش واقعی آنها اختلافی بعضا چندبرابری دارد؛ اختلافی که به نظر میرسد بهطورمستقیم وارد جیب واسطهها میشود.
چیزی که بهخوبی مشخص است، این است که دلالها و واسطههای فوتبال در هر پنجره نقلوانتقالاتی چه بلایی به سر باشگاهها و بازیکنان میآورند. طبق قوانین وضعشده میان کارگزاران فوتبال، آنها از هر قرارداد ۱۰ درصد دریافت میکنند که این عدد برای واسطههای رسمی یا همان مدیربرنامههای موردتأیید فیفاست، درحالیکه این ۲ باشگاه اغلب با نظر دلالهای غیررسمی به جذب بازیکن اقدام میکنند و این عدد تا ۴۰۰ درصد هم تغییر میکند. حالا حساب کنید این واسطهها در هر پنجره نقلوانتقالاتی چند بازیکن را جابهجا میکنند و با حق قرارداد هر کدام از آنها به چه درآمدی میرسند که درآمد آنها در چرخه فوتبال نیز وارد نمیشود. این درحالی است که بسیاری از آنها وقتی مشکلی در قرارداد بین مربی یا بازیکن و باشگاهها رخ میدهد، حضور نداشتهاند و هیچ تعهدی در قبال قراردادی که بستهاند، ندارند.
چندی پیش بود که وزارت ورزش و جوانان در نامهای به وزارت اطلاعات خواستار برخورد جدی این نهاد با واسطهها و دلالان غیررسمی ورزش و بهویژه فوتبال شده بود. حال با توجه به تصمیم اتخاذشده ازسوی وزارت ورزش، به نظر میرسد این ۲ اتفاق ۲ پرده متفاوت از تصمیم برای مقابله با پدیده دلالیسم در ورزش ایران و بهویژه رشته فوتبال است که طی چند سال گذشته خسارتهای جبرانناپذیری را به بدنه مالی ورزش دولتی کشور وارد کردهاند و دراینبین واسطهها و عوامل آنها در باشگاههایی نظیر استقلال و پرسپولیس که به گفته معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان بعضا پروندههایی نیز در مراجع قضایی دارند، بیش از هر بخش دیگری از فرایند جذب بازیکن خارجی برای باشگاههای ایرانی سود بردهاند.
خارجیهایی که بد نبودند
اگر از ۱۰ هوادار استقلال بپرسید که بدترین اتفاق ۳ سال گذشته این تیم چه بوده است، قطعا بیش از نصف این عده، رفتن پاتوسی و تیام را عنوان کنند؛ ۲ بازیکن خارجی استقلال که ۲ فصل پیش سطح بازی این تیم را بالاتر آورده بودند و با رفتن آنها استقلال افت محسوسی را در بازیها و نتایجش شاهد بود. به این جمع اضافه کنید شیخ دیاباتهای را که این فصل نصف بار گلزنی آبیها را به دوش کشیده و ستاره بیچونوچرای این تیم در لیگ برتر و حتی لیگ قهرمانان بوده است. روی نیمکت هم استقلال وضعیت مشابهی داشته است. در خوببودن و فنیبودن مجیدی هیچ شکی نیست، ولی هواداران آبیپوش بهخوبی میدانند این تیم هنوز هم برمبنای تفکرات استراماچونی راه میرود و اگر نبود هنر مدیریت و مربیگری این خوشپوش ایتالیایی، قطعا حالوهوای اینروزهای استقلال بهشدت ابری بود. تیم رقیب هم وضعیت مشابهی را دارد. پرسپولیس بهاذعان بیشتر کارشناسان روی ریلهایی که برانکو در مسیر این تیم گذاشته بود، به ایستگاه چهارم قهرمانی نزدیک شده است. حضور بشار رسن در این تیم که احتمالا در پایان فصل راهی اروپا خواهد شد هم گواه دیگری بر این ادعاست که برخی خارجیهای این ۲ تیم سطح بازی نمایندگان کشورمان را بالا بردهاند. رادوشوویچ، گلر ذخیره پرسپولیس، با عملکرد درخشانی که داشته، مدیران این تیم را مجاب کرده است تا علی بیرو را ترانسفر کنند و پول خوبی به جیب بزنند. اینها چند نمونه از خریدهای موفق و تأثیرگذار این ۲ تیم بود که تا سالیان متوالی از ذهن هواداران این ۲ تیم پاک نخواهد شد.
خودزنی آسیایی
اتفاق دیگری که با این تصمیم رخ میدهد، تضعیف و خودزنی نمایندگان کشورمان در آسیاست. بهطورمعمول در سالیان گذشته یکی از این ۲ تیم یک پای ثابت نمایندههای ایران در رقابتهای جام باشگاههای آسیا بودهاند. تصور اینکه پرسپولیس یا استقلال با استفاده از توان داخلی پای به میدان حریفان حاشیه خلیج که تا دندان مسلح هستند بگذارند و نتیجه هم بگیرند، کمی رؤیایی به نظر میرسد. حضور مانژوکیچ، گابی، بنعطیه و دیگرستارههایی که همین چندوقت پیش در قاب تلویزیون بودند و امروز پیراهن رقیبان این ۲ تیم را برتن میکنند، گواه این ادعاست.
۱ به نظر میرسد وزارتخانه برای حل مسئله دلالی در فوتبال تصمیم به قلعوقمعکردن این ۲ تیم گرفته است. دود این اتفاق قطعبهیقین به چشم هواداران سرخابی خواهد رفت، چراکه اخذ این تصمیم به تضعیف آنها منجر خواهد شد. برنامهریزی برای ایجاد یک سازوکار منطقی و پیداکردن راه منطقی و بهتر به نظر چندان سخت نمیآید.