پسرجوان و دو همدستش که در روزهای کرونایی مرد موبایل فروش را در اسلامشهر به طرز فجیعی کشتند تا دست به سرقت موبایل هایش بزنند دیروز به صورت ویژه و خارج از نوبت محاکمه شدند.
به گزارش شهرآرانیوز، وقوع سرقتی خونین صبح هشتم فروردین ماه امسال در یکی از مغازههای موبایل فروشی خیابان کاشانی اسلامشهر رخ داد که طی آن دو مرد با نقشه از پیش طراحی شده وارد مغازه شدند و صاحب مغازه موبایل فروشی به نام فرشاد ۲۷ ساله را به شدت زخمی کردند. دزدان خشن با سرقت ۵۰ گوشی موبایل گریختند.
با اعلام این خبر به پلیس ماموران پیگیر ماجرا شد و در نخستین گام از تحقیقات به بررسی دوربینهای مداربسته مغازه پرداخت. در بررسیها روشن شد دو پسر جوان که به عنوان مشتری وارد مغازه شده بودند از تعطیلی سایر مغازهها و خلوتی شهر به خاطر شیوع ویروس کرونا سوء استفاده کرده و پس از زخمی کردن صاحب مغازه و سرقت گوشیهای موبایل از داخل گاوصندوق، به همراه همدست دیگرشان که در بیرون از مغازه مراقب اوضاع بود گریخته اند.
اهدای اعضای بدن قربانی
فرشاد که شاهرگ گردنش بریده شده بود با برادرش تماس گرفت و به بیمارستان منتقل شد، اما ساعتی بعد به کما رفت و تلاش پزشکان برای نجات جان وی بی نتیجه ماند. در این میان پدر و مادر فرشاد با اهدای اعضای بدن فرزندشان موافقت کردند و اعضای بدن فرشاد به چندین بیمار نیازمند اهدا شد.
ردیابی متهمان
با مرگ صاحب موبایل فروشی تحقیقات برای ردیابی عاملان جنایت خونین آغاز و سه متهم جوان در اسلامشهر ردیابی و بازداشت شدند. آنها به درگیری با مرد موبایل فروش و قتل وی با انگیزه سرقت اعتراف کردند.
در این میان تصاویر دوربین مداربسته موبایل فروشی که صحنه دلخراش جنایت را ضبط کرده بود در فضای مجازی منتشر و سر و صدای زیادی به پا کرد.
نقشه از پیش طراحی شده
برادر قربانی درباره نحوه اجرای نقشه دزدان خشن به ماموران پلیس گفت: من و فرشاد در مغازه موبایل فروشی با هم شریک بودیم. یکی از متهمان روز چهارشنبه به ما مراجعه کرد و گفت گوشی برای برادرش که از صبح زود تا دیروقت سرکار است میخواهد. او از ما خواست تا صبح روز بعد حدود ساعت ۸ صبح مغازه را باز کنیم تا آنها بتوانند یک گوشی موبایل بخرند. اما به خاطر امنیت محل و توصیه اماکن مبنی بر تعطیلی واحدهای غیرضروری به خاطر شیوع ویروس کرونا نپذیرفتم. اما فرشاد برای اینکه کار آنها را راه بیاندازد شماره تلفن همراهش را به او داد تا وقتی همراه برادرش مقابل مغازه مان آمد با او تماس بگیرند و او در مغازه را برایشان باز کند.
وی ادامه داد: روز جمعه آنها با انگیزه سرقت به مغازه رفتند و در حالی که کرکره مغاره پایین بود، وقتی با مقاومت برادرم روبه رو شدند با دو ضربه چاقو به شاهرگ برادرم او را کشتند و گوشیهای موبایلی را که داخل گاو صندوق بود سرقت کردند. برادرم همان موقع با من تماس گرفت. من بلافاصله خودم را به مغازه رساندم و برادرم با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد، اما او به کما رفت.
تشریح جنایت
سه متهم دستگیر شده جرمشان را گردن گرفتند و یکی از آنها گفت: وقتی من و دوستم به مغازه موبایل فروشی رفتیم، قصدمان سرقت بود. اما مرد موبایل فروش مقاومت کرد. او سمت گاوصندوق رفت و من گمان کردم میخواهد شوکر بیرون بیاورد و به ما حمله کند. به همین خاطر با چاقو به گردنش ضربه زدم. من قصد کشتن او را نداشتم و از ترسم به او ضربه زدم.
پرونده این جنایت با صدور کیفرخواست به شعبه یکم دادگاه کیفری یک استان تهران که شعبه ویژهای است ارسال شد و دیروز به صورت ویژه و خارج از نوبت به آن رسیدگی شد.
در دادگاه
در جلسه رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی باقری و با حضور دو قاضی مستشار برگزار شد ابتدا نماینده دادستان اسلامشهر در جایگاه ویژه ایستاد و برای فردین ۲۲ ساله به اتهام قتل عمدی، تشکیل باند سرقت و سرقت مسلحانه و برای ابوالفضل ۲۰ ساله و پژمان ۲۲ ساله نیز به اتهام عضویت در باند سرقت مسلحانه و معاونت در سرقت اشد مجازات خواست.
درخواست قصاص
سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه ویژه ایستادند و برای فردین حکم قصاص خواستند.
وقتی همسر قربانی روبه روی قضات ایستاد گفت: ۵۱ روز است که شب و روز ندارم. حتی نمیتوانم شبها بخوابم. دو هفته قبل از این ماجرا پدرم را از دست دادم و فکر میکردم همسرم در کنارم است. اما یکباره او را هم از دست دادم و تنها شدم. من برای عاملان این جنایت اشد مجازات میخواهم تا خانوادههای آنها نیز زجری را که ما میکشیم متوجه شوند.
از ترسم چاقو کشیدم
سپس متهم ردیف اول در جایگاه ویژه ایستاد و گفت:اتهام قتل و سرقت مسلحانه را قبول دارم. اما اتهام تشکیل باند مسلحانه را قبول ندارم. من از قبل مغازه قربانی را میشناختم و به همین خاطر آن روز همراه دوستانم و طبق نقشه به آنجا رفتیم. فرشاد کرکره مغازه را پایین کشید و گفت به خاطر شیوع ویروس کرونا و طبق دستور اماکن باید مغازه اش بسته باشد. او میگفت اگر کرکره مغازه بالا باشد جریمه میشود. به همین خاطر کرکره را پایین کشید. همان لحظه پژمان که با موتور مقابل پاساژ در انتظار ما ایستاده بودم تماس گرفت و در حالی که هراسان بود علت اینکه فرشاد کرکره مغازه را پایین کشیده پرسید. من مشغول صحبت با پژمان بودم که فرشاد فیلمهای دوربین مداربسته را بررسی کرد و به سمت گاوصندوق رفت. من گمان کردم او به ما شک کرده و میخواهد از داخل گاو صندوق گاز اشک آور بیرون بیاورد. به همین خاطر اولین ضربه چاقو را به او زدم. فرشاد شروع به داد و فریاد و فحاشی کرد. من به او گفتم قصد کشتن او را ندارم و فقط میخواهم موبایلها را بردارم، اما او میخواست از داخل گاو صندوق شوکر بیرون بیاورد که ازترسم دومین ضربه را به گردن او زدم.
وی در پاسخ به سوال قاضی درباره انگیزه رفتن به مغازه موبایل فروشی گفت:باور کنید انگیزه مان سرقت بود. من واقعاً قصد کشتن کسی را نداشتم.
سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت: موکلم دچار جنون آنی شده و به همین خاطر دست به قتل زده است. قاضی پرونده به اظهارات این وکیل اعتراض کرد و گفت کمیسیون پزشکی قانونی سلامت روان متهم را تایید کرده است.
اما وکیل فردین گفت: همیشه متهمان واقعی حرفها را در اعترافات اولیه در مرجع قضایی اعلام میکنند. موکلم در اظهارات اولیه گفته بود، چون مادرش به بیماری قلبی مبتلا بوده و ۲۰ میلیون تومان پول نیاز داشته دست به سرقت زده است.
این وکیل ادامه داد:اگر چه سه خواهر متهم گفته اند بیماری مادرشان حاد نبوده، اما مادرشان زن شریفی است و خودش در این سالها کار میکرده و فقط یک روز در هفته را به خانه میآمده است و حالا اینقدر از این ماجرا ناراحت است که حتی حاضر نیست پسرش را ببخشند و با او صحبت کنند.
دومین متهم
سپس ابوالفضل به دفاع پرداخت. وی گفت: عضویت در باند سرقت مسلحانه را قبول ندارم. اما قبول دارم در سرقت حضور داشتم و همراه فردین به مغازه موبایل فروشی رفته بودم.
وی در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه چرا مانع فردین نشدی گفت: من سالها ست که فردین را میشناسم. ما حتی مدتی با هم، همخانه بودیم. او پسر آرامی بود و حتی مواد مخدر هم مصرف نمیکرد. من اصلاً فکر نمیکردم او دست به چنین کاری بزند. وقتی فرد ین این ضربه اول را به فرشاد زد به او گفت قصد کشتنش را ندارد و فقط و میخواهد گوشیها را سرقت کند. همان لحظه خیالم راحت شد که فردین ضربه دیگری به فرشاد نمیزند، اما ضربه دوم را آنی به او زد. من هم بلافاصله گوشیها را برداشتم تا فرار کنیم. فردین گفته بود آمبولانس خبر میکند و من فکر میکردم به محض اینکه فرار کنیم آمبولانس میرسد و فرشاد را از مرگ نجات میدهد.
وی درباره اینکه چرا چاقو همراه داشته نیز گفت:من از ترسم چاقو برداشته بودم، اما اصلاً آن را از کیفم بیرون نیاوردم.
سومین متهم نیز گفت:من مقابل مغازه کشیک میدادم. وقتی با فردین صحبت کردم و صدای فریاد مرد موبایل فروش را شنیدم ترسیدم. فکر کردم دوستانم گیر افتاده اند. به همین خاطر فرار کردم. از نظر روحی به هم ریخته بودم که یک روز بعد خودم به پلیس آگاهی رفتم و تسلیم شدم.
وکیل وی گفت: اقدام موکلم در عمل سرقت موثر نبوده و به همین خاطر اتهام معاونت در سرقت را برای موکلم قبول ندارم.
آخرین دفاع
وقتی فردین برای آخرین بار در جایگاه ویژه ایستاد برای آخرین دفاع گفت: مادرم پرستار سالمند بود. او ۵ سال بود که کار میکرد و شبها دیروقت به خانه برمی گشت و من از این موضوع ناراحت بودم. برای اینکه مادرم مجبور نباشد تا دیروقت کار کند و ما از این وضعیت بد مالی خلاص شویم تصمیم به سرقت گرفتم.
وی ادامه داد: اسفند ماه نامزدم رهایم کرد و رفت و به همین خاطر شرایط روحی بدی داشتم که چنین تصمیمی گرفتم. فقط امیدوارم دل اولیای دم با قصاصم کمی آرام شود.
دومین متهم نیز برای آخرین دفاع از اولیای دم طلب بخشش کرد که با واکنش آنها روبه رو شد.
منبع: رکنا