به گزارش شهرآرانیوز، وقتی رستورانها بهخاطر شیوع کرونا تعطیل شدند، کارگر جوان بهدلیل بیکاری و مشکلات اقتصادی به تقلید از یک فیلم خارجی، نقشه سرقت و باجگیری کشید. او همسرش را طعمه قرار میداد تا با فریب مردان، نقشههایش را عملی کند.
اگرچه این زوج تبهکار، نقشههای خود را از اوایل فروردین ماه شروع کردند، اما تا چند روز قبل هیچیک از شاکیانشان از آنها شکایت نکرده بودند. شاید اگر آخرین طعمه چند روز قبل به اداره پلیس نمیرفت راز این زوج سارق هنوز هم فاش نشده بود و آنها به سرقت هایشان ادامه میدادند. چراکه بیشتر طعمههای زوج سارق مردان متاهلی بودند که از ترس آبروریزی جرأت نکرده بودند شکایت کنند.
اما مالباختهای که از زوج سارق شکایت کرد، مردی مسافرکش بود. او در تشریح ماجرا به مأموران گفت: مسافرکشی شغل دوم من است. روز حادثه زمانی که در خیابانی در غرب تهران بودم، زنی جوان که کنار خیابان ایستاده بود برایم دست تکان داد. تصورم این بود که او مسافر است. به همین دلیل توقف کردم و او سوار شد.
وی ادامه داد: مقصدش حوالی خیابان جیحون بود. او در بین راه سر صحبت را باز کرد و از وضعیت اقتصادی و مسائل دیگر حرف زد. با چرب زبانی اعتماد مرا به خودش جلب کرد و وقتی مقابل خانهاش رسیدیم به من گفت: ماشین لباسشوییاش خراب شده و قرار است تعمیرکار به خانهاش بیاید. او مدعی شد که تعمیرکار غریبه است و میخواهد ماشین لباسشویی را به داخل حیاط منتقل کند.
به همین دلیل از من خواست به او کمک کنم، ماشین لباسشویی را به حیاط ببرم تا زمانی که تعمیرکار رسید دیگر لازم نباشد که وارد خانهاش شود. من که به زن جوان اعتماد کرده بودم همراه او وارد خانهاش شدم. چون میخواستم کمکش کنم، اما به محض ورود مرد جوانی از یکی از اتاقها بیرون آمد و با تهدید دست و پایم را بست. آنجا بود که متوجه شدم همه اینها نقشه بوده و مرد جوان همسر زن مسافر بود. آنها شروع کردند به عکس و فیلم گرفتن از من در شرایط ناجور. بعد پول نقد و وسایل با ارزشم مانند گوشی موبایل، انگشتر و دستبند طلایم را سرقت کردند. بعد از آن تهدید کردند که اگر شکایت کنم تصاویر مستهجنی که از من تهیه کردهاند را در فضای مجازی منتشر کرده و آبرویم را میبرند. من هم به آنها اطمینان دادم که هرگز شکایت نمیکنم و خانهشان را ترک کردم، اما فورا خود را به اداره پلیس رساندم تا هر آنچه اتفاق افتاده بود را بازگو کنم.
دستگیری
با این شکایت، گروهی از مأموران پلیس با دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت راهی محل زندگی زوج جوان شدند و آنها را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند. اگرچه آنها منکر سرقت بودند، اما وقتی مأموران در بازرسی از خانه آنها فیلم، عکس و مدارکی از طعمههای این زوج بهدست آوردند، متهمان چارهای جز اقرار به سرقت و اخاذیهای سریالی ندیدند. آنها پس از اعتراف به سرقت از چندین نفر، با دستور بازپرس قدیر احمدزاده در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند و با انجام تحقیقات و بررسی مدارکی که در خانه این زوج کشف شده بود 6مالباخته دیگر شناسایی شدند. اکثر آنها متاهل بودند که از ترس آبروریزی شکایتی مطرح نکرده بودند. هرچند تاکنون 7مالباخته در این پرونده شناسایی و شکایت خود را مطرح کردهاند، اما با وجود این تحقیق از متهمان برای شناسایی جرایم احتمالی و شاکیان دیگر ادامه دارد.
گفتوگو
به خاطر پول
زوج جوان که برای نخستین بار است دستگیر میشوند و پیش از این سابقهای در پروندهشان نداشتهاند میگویند بعد از تماشای یک فیلم خارجی و اکشن نقشه این سرقتها، به ذهنشان رسیده و تصمیم گرفتهاند آن را عملی کنند. زن جوان از جزئیات این نقشه میگوید.
از چه زمانی سرقتهایتان را شروع کردید؟
اوایل فروردین ماه. همسرم در یک رستوران کار میکرد. درآمد زیادی نداشت، اما حقوقش کفاف خرج و مخارج زندگی را میداد. خصوصا اینکه ما معمولا پول گوشت و مرغ هم نمیدادیم، چون اکثرا از رستوران غذا میآورد و این برای ما یک امتیاز محسوب میشد، اما از وقتی کرونا شیوع پیدا کرد و رستورانها تعطیل شدند، همسر من نیز بیکار شد. خیلی بهدنبال کار گشت اما آنقدر اوضاع همه بهخاطر شرایط کرونا وخیم بود که نتوانست کاری پیدا کند.
و این شد که نقشه سرقت کشیدید؟
نقشه را همسرم کشید. راستش اواخر پارسال بود که با همسرم نشستیم پای تماشای یک فیلم خارجی. فیلم اکشن بود و ماجرایش این بود که زنی طعمه میشد تا از رانندگان خودروهای مدل بالا سرقت و اخاذی کند. همسرم بعد از پایان فیلم ناگهان به فکر فرو رفت. گفتم چه شده و ناگهان فریاد زد، بیا با این شگرد سرقت کنیم. باید کرایه خانه و خرج خورد و خوراک خانه را تامین میکردیم. هرچند من مخالفت کردم، اما وقتی همسرم برایم دلیل و برهان آورد که از پولدارها سرقت میکنیم و آنها از ترس آبرویشان شکایت نمیکنند وسوسه به جانم افتاد تا وارد این بازی خطرناک شوم اما حالا که گیر افتادیم بهشدت پشیمانم و از زندان رفتن میترسم. همسرم به من اطمینان داده بود که هرگز دستگیر نمیشویم.
ظاهرا افراد زیادی را با این شگرد به دام انداختید درست است؟
تعداد دقیقشان یادم نیست. من سوار ماشینهای مدل بالای زیادی شدم، اما برخی از رانندهها صاحب ماشین نبودند. وقتی سر صحبت را باز میکردم متوجه میشدم راننده هستند و صاحب خودروهای مدل بالا فرد دیگری است و بیخیال اجرای نقشه میشدم.
چطور آنها را به خانهات میکشاندی؟
اول اعتمادشان را جلب میکردم. بعد به بهانه کمک برای جابهجایی ماشین لباسشویی یا مبل و یا هر وسیله دیگری آنها را به خانهام میکشاندم. بعد همسرم که در خانه منتظر بود آنها را غافلگیر میکرد و لباسهایشان را در میآورد و از آنها فیلم و عکس میگرفت. پس از آن پول و اموالشان را سرقت و تهدید میکردیم که اگر شکایت کنند، آبرویشان را میبریم.
قصد داشتید تا کی به این سرقتها ادامه بدهید؟
تا جایی که پولی پس انداز کنیم. برای من نخستین بار خیلی سخت بود، اما دفعههای بعد آسانتر شد و به همین دلیل به سرقتها ادامه دادم.
بعد از سرقت، اخاذی هم میکردید؟
فکر میکنم همسرم از برخی از آنها به بهانه انتشار عکس و فیلم سیاه در فضای مجازی اخاذی کرد و آنها هم چون متاهل بودند از ترسشان پولی که همسرم خواسته بود را به حسابش واریز کردند. اما هدف اصلی ما بیشتر سرقت بود، چون به ریسکش نمیارزید که به اخاذیها ادامه بدهیم. میترسیدیم یکی از آنها عصبی شده و شکایت کند.
منبع: همشهری