صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

به گزارش شهرآرانیوز؛ بار اول و دوم نیست که گلایه می‌کنند؛ گلایه از ندیدن ها، نشنیدن‌ها و پشت گوش انداختن ها. با همه تلاشی که متولیان اداره آموزش وپرورش استثنایی برای رفع مشکلات دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس ویژه می‌کنند، هنوز خیلی از والدین این دانش آموزان ادعا می‌کنند آنچه در حوزه مناسب سازی و حتی ارائه خدمات بهداشتی و ورزشی به معلولان انجام شده است، کافی نیست و مشکلات پیش روی این گروه، فراتر از این حرف هاست. برخی از آن‌ها هم به خاطر زیاد بودن مشکلات ترجیح می‌دهند قید تحصیل فرزندشان را بزنند، با این استدلال که درمان فرزندشان و جفت وجور کردن هزینه آن، مقدم بر همه چیز است. 

معلولیت یا ناتوانیِ بخشی از جمعیت، یکی از پدیده‌های پیدا و پنهان جامعه است؛ پیدا از آن نظر که شمار افراد دارای معلولیت، زیاد و در حال افزایش است و پنهان از آن نظر که این مسئله به صورت مؤثر، مورد توجه جریان اصلی جامعه و سیاست گذاران نبوده است. 

همین موضوع هم سبب شده است معلولان از تبعیض‌هایی که میان آن‌ها و شهروندان عادی وجود دارد، گله‌مند باشند. بازگشایی مدارس بهانه‌ای شد تا پیگیر قانون عدالت آموزشی در مدارس خاص باشیم، آن هم درحالی که والدین دانش آموزان استثنایی ادعا می‌کنند این عدالت برقرار نیست و آن‌ها را در بسیاری از حوزه‌ها در تنگنا قرار می‌دهد.

قانون‌های کاغذی

در تعریف قانون، عدالت آموزشی به مفهوم ایجاد بستر‌های لازم و کافی برای دسترسی تمام دانش آموزان است، اما احساس می‎شود دانش آموزان مدارس استثنایی، نیازمند حمایت‌های خاص تری هستند. والدین آن‌ها می‌گویند قانون کاغذی، دوای درد مشکلاتشان نیست، بلکه قانون گذاران باید تلاش کنند این قوانین را به مرحله اجرا دربیاورند.   

برای تهیه این گزارش با افراد زیادی هم کلام شدیم؛ مادرانی که فرزندشان، کم توان ذهنی است و آن قدر دغدغه او را دارند که‌ نمی‌توانند مثل یک دانش آموز عادی، تنها در مدرسه رهایش کنند و به منزل برگردند. ازسوی دیگر فضای مدرسه این اجازه را به آن‌ها نمی‌دهد که کنار فرزندشان بمانند، یا پدران و مادرانی که مدرسه از منزل و محل سکونتشان دور است، اما نه خودشان امکان رساندن فرزندشان را به مدرسه دارند، نه بضاعت گرفتن سرویس را دارند.

آن‌ها هم مثل همه پدران و مادران می‌خواهند در همین وضعیت، پیشرفت فرزندشان را ببینند. دلهره و دغدغه مادرانی که فرزندشان چند معلولیت را با هم دارد، خیلی بیشتر از این حرف هاست، اما چون صدایشان به جایی نمی‌رسد، ترجیح می‌دهند سکوت کنند و حرفی نزنند و تسلیم سرنوشتی باشند که برایشان مقدر شده است.   

از کمبود فضا تا کمبود سرویس مدرسه

با همه این تفاصیل همیشه افراد دغدغه مندی هستند که عشق به خدمت کردن دارند، آن هم بدون هیچ چشم داشتی. فرشته ولی زاده که ۳۳ سال در حوزه آموزش دانش آموزان استثنایی فعالیت کرده و عشق و علاقه به این گروه، بعد از دوران بازنشستگی هم، او را رها نکرده است، خیلی کوتاه می‌گوید: پس از ۳۳ سال خدمت در زمینه آموزش دانش آموزان استثنایی، خیریه‌ای ویژه، برای خدمت رسانی به این گروه راه اندازی کردم و با همراهی دیگر نیکوکاران سعی می‌کنیم درکنار حل مشکلات، به توانمندسازی آن‌ها هم کمک کنیم.   
او روایتش را این طور ادامه می‌دهد: سیزده سال از دوران خدمت را در بخش اداری آموزش وپرورش استثنایی بودم و دیگر سال‌ها را توفیق معلمی و مدیری مدرسه این دانش آموزان را داشتم.   

خانم ولی زاده می‌گوید: دانش آموزان استثنایی شامل گروه‌های مختلفی می‌شوند. اگر بخواهیم تقسیم بندی مشخص تری داشته باشیم، می‌توانیم آن‌ها را در هفت دسته جای دهیم که عبارت است از دانش آموزان عقب‎مانده ذهنی، ناشنوایان، نابینایان، کم بینایان، دانش آموزانی که اوتیسم دارند،  دانش آموزانی که مشکل جسمی و حرکتی دارند و دانش آموزان چندمعلولیتی که هرکدام با توجه به گروهی که در آن قرار دارند، مشکلات خاص خود را دارند و به نظر می‌رسد اصلی‌ترین مشکل آن ها، کمبود فضای آموزشی و سرویس حمل ونقل برای رفت وبرگشتشان باشد، آن هم درحالی که بیشتر این بچه‌ها دارو مصرف می‌کنند و تا زمانی که به مدرسه می‌رسند، کلی انرژی از دست داده اند.   

خانم ولی زاده صحبت هایش را این طور پی می‌گیرد: تا جایی که من اطلاع دارم، سرویس‌های دانش آموزی پیش‌تر رایگان بود، اما بعد از تجمیع آموزش وپرورش استثنایی با آموزش وپرورش کل، بودجه اختصاص یافته به آن‌ها کم شد و هزینه سرویس‌ها هم به صورت مشارکتی تأمین می‌شود، این درحالی است که خانواده‌هایی که با هزینه درمان، فیزیوتراپی و... دست به گریبان هستند، دیگر نباید دغدغه این چیز‌ها را داشته باشند.   

او به مشکلات مالی برخی از این خانواده‌ها و بضاعت اندکشان، اشاره و بیان می‌کند: خانواده‌هایی را‌ می‌شناسم که در صالح آباد زندگی می‌کنند یا در همین مشهد در قلعه ساختمان و مناطق محروم دیگر که واقعا توان پرداخت هزینه سرویس مدارس فرزند دانش آموزشان را ندارند و ترجیح می‌دهند قید رفت وآمد و تحصیل فرزندشان را برای همیشه بزنند. البته از سال گذشته، شهرداری برای کم شدن مشکلات این گروه، قول مساعد داده است.   

او پشت بند این حرف‌ها توضیح می‌دهد: معضلات این دانش آموزان، یکی و دو تا نیست. بگذارید موضوع را بازتر کنم؛ دانش آموزانی با مشکلات جسمی و حرکتی که با ویلچر جابه جا می‌شوند، نیاز به سرویس مدارس با تجهیزات ویژه دارند تا به راحتی ویلچر آن‌ها جابه جا شود و همه این جزئیات باید مدنظر متولیان خدمتگزار در این حوزه باشد.   

صحبت به اینجا که‌ می‌رسد، ولی زاده از کمبود‌های متعدد تجهیزات داخل مدارس استثنایی می‌گوید: باوجودی که در این حوزه بسیار کار شده است، مشکلات دانش آموزان این مدارس، همچنان بی شمار است. آن‌ها به کاردرمانی، گفتاردرمانی و فیزیوتراپی نیاز دارند، درحالی که به دلیل کمبود نیروی فعال در مدارس، اولویت با دانش آموزانی است که شرایط حادتری دارند و همه دانش آموزان از این خدمات، بهره مند نمی‌شوند.   
او این نکته را هم می‌گوید که مشکل کمبود معلم تاحدودی برطرف شده است.   

بهبود نسبی شرایط

موسی عصمتی، آموزگار روشندلی است که در زمینه شعر و ادبیات، دستی بر آتش دارد و در همین زمینه هم به دانش آموزان استثنایی تدریس می‌کند و صحبت هایش را بر پیشرفت‌ها و بهبود‌ها در زمینه تحصیل این دانش آموزان متمرکز می‌کند.   
او که سختی‌ها و فرازونشیب دوران تحصیل را پشت سر گذاشته است، می‌گوید: در مقایسه با زمانی که خودم محصل بودم، شرایط تغییر کرده و بهتر شده است.   

آقای عصمتی وضعیت فعلی را با حدود ۲۳ سال پیش که خودش به عنوان معلم وارد مدارس آموزش وپرورش استثنایی و مشغول خدمت شده بود، مقایسه می‌کند و معتقد است که امکانات خیلی به روز و بهتر شده است.   

آموزگار شهرمان، صحبت هایش را این طور ادامه می‌دهد: شاید با این تعریف کوتاه از شرایط آن زمان، بیشتر با مشکلات آن دوره آشنا شوید. آن زمان، کتاب‌های درسی ما تک تک باید تبدیل به نوارکاست می‌شد که کار سخت و دشواری بود و حجم زیادی از فضای زندگی ما را نوار‌ها اشغال می‌کرد، اما حالا با پیشرفت فناوری، این مشکل حل شده است.   

او تعریف می‌کند: مشکل دیگری که تا چند سال قبل در شروع سال تحصیلی با آن دست به گریبان بودیم، تغییر کتاب‌ها بود و چنانچه قرار به این اتفاق بود، کتاب‌های با خط بریل، دیرتر به دست بچه‌ها می‌رسید. اما درحال حاضر خوشبختانه این مشکل هم حل شده است؛ به خصوص کتاب‌هایی که به صورت صوتی دراختیار دانش آموزان قرار می‌گیرد. حالا از شهریور کتاب‌ها تبدیل به صوت می‌شوند و معمولا از اول مهر، دسترسی بچه‌ها به کتاب‌ها راحت است.   

به گفته عصمتی، چهار مدرسه در مشهد در مقاطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم به دانش آموزان نابینا و کم بینا اختصاص دارد و بخشی از این مدارس به صورت خوابگاهی، پذیرای دانش آموزان نابینا از استان‌های خراسان شمالی و جنوبی و سیستان وبلوچستان است که امکان رفت وبرگشت ندارند.   
او معتقد است با همه نیازی که این گروه دارند، بودجه و اعتبار مناسبی برای آن‌ها درنظر گرفته نشده است و این بخشی از مشکلات آن هاست.   

جای خالی پرستار در پیش دبستانی‌ها

علی شریفی، مدیر مدرسه استثنایی و پیش دبستانی لیله القدر، نیز درباره همین موضوع می‌گوید: در این مدرسه، بچه‌های پیش دبستانی و کم توان ذهنی، مشغول تحصیل هستند که شرایط ویژه و خاصی دارند. اگر بخواهیم در این باره موضوعی را مطرح کنیم، مهم‌ترین مسئله، کمبود پرستار در این مدارس است.   

او ادامه می‌دهد: ببینید معلم‌ها کار پرستاری را انجام نمی‌دهند و این درحالی است که دانش آموزان پیش دبستانی استثنایی نیاز به مراقبت دارند و والدین مجبورند آن‌ها را همراهی کنند. مدرسه باید فضای بزرگی برای حضور آن‌ها داشته باشد و ما این فضا را نداریم.   
شریفی هم دغدغه رفت وآمد و نبود سرویس برای دانش‎آموزان استثنایی را مشکل مهمی می‌داند و می‎ گوید: بیشتر خانواده‌ها کم بضاعت هستند؛ به نظرم سرویس از اولویت‌هایی است که باید برای همه مدارسی که شرایطش را دارند، مدنظر قرار بگیرد.   

چالش ارتباط با ناشنوایان

آموزش استثنایی، بخش مدارس ناشنوا هم دارد و بخش تلخ ماجرا این است که این مدارس از خود ناشنوایان تحصیل‎ کرده که به مشکلات آن‌ها اشراف دارند، بهره نمی‌گیرند و کسانی که استخدام می‌شوند، تسلطی به زبان اشاره ندارند. همین، مسئله مهمی در تدریس به دانش آموزان ناشنواست و این گروه نمی‌توانند با آن‌ها ارتباط بگیرند. 

ایمان طوسی از ناشنوایان تحصیل کرده است که به این موضوع اشاره و بلافاصله اعتراف می‌کند: در حوزه آموزش به این گروه، تنها یادگیری زبان اشاره کافی نیست و آموزگاران باید میزان درک ناشنوایان را هم تشخیص بدهند و تمام مطالب درسی را ساده سازی کنند تا دانش آموزان راحت بتوانند با آن‌ها ارتباط بگیرند، درحالی که برخی از آن‌ها حتی زبان اشاره را بلد نیستند و‌ نمی‌توانند با مخاطبان خود ارتباط بگیرند.   

طوسی می‌گوید: انتظار می‌رود کمیته‌ای در مجلس با حضور نمایندگانی از گروه‌های مختلف تشکیل شود. به عنوان مثال ناشنوا‌ها یک نماینده و معلولان، نماینده‌ای دیگر مختص خودشان داشته باشند، نابینا‌ها همین طور و.... این کمیته می‌تواند طرح‌های مناسب این بخش از جامعه را برای بررسی به کمیسیون معلولان مجلس ارائه بدهد. به نظر می‌رسد مجلس هم برای این مسائل، مناسب سازی نشده است. قانون کاغذی دوای درد معلولان نیست؛ به خصوص در حوزه حساس آموزش وپرورش، درحالی که یکی از شرایط نامزد‌های نمایندگی مجلس این است که معلولیت شنوایی نداشته باشند.   

نهضت توان افزایی

همچنین جواد روحانی، رئیس اداره آموزش وپرورش استثنایی استان خراسان رضوی، با اشاره به هدفی که در این مدارس دنبال می‌کنند، می‌گوید: همه تلاش ما، در راستای برپایی نهضت توان افزایی در هفت گروهی است که به نام دانش آموزان استثنایی شناخته شده اند و شامل کم توانان ذهنی، کم شنوایان و ناشنوایان، دانش آموزان نابینا و کم بینا، دانش آموزانی با مشکلات جسمی و حرکتی، دانش آموزان اوتیسم و دانش آموزان چندمعلولیتی هستند. در کنار این‌ها گروهی هستند که در مدارس عادی تحصیل می‌کنند، اما در یادگیری مشکل دارند و ما آن‌ها را هم حمایت می‌کنیم.   

او با بیان اینکه ۲۶۰ مدرسه و فضای آموزشی در خراسان رضوی ویژه این دانش آموزان فعال است، می‌گوید: بیش از ۹ هزار دانش آموز، درحال تحصیل در این مجموعه‌ها هستند. بیشترین جمعیت دانش آموزان استثنایی مربوط به خراسان رضوی است که تعداد آن‌ها از دانش آموزان استان‌های تهران و اصفهان بیشتر است و با این حال می‌توان ادعا کرد ۱۰ درصد از دانش آموزان استثنایی کشور در خراسان رضوی هستند.   

روحانی اظهار می‌کند: علاوه بر خدماتی که در مدارس استثنایی داده می‌شود، برای کودکان نیز از زمانی که معلولیت آن‌ها تشخیص داده می ‎شود، موضوع مداخله گری انجام می‌شود. همچنین به محض اینکه دانش آموزان با توجه به معلولیتی که دارند در مدارس خاص پذیرش شدند، ما تلاش می‌کنیم تسهیلاتی را فراهم کنیم تا تحصیلشان راحت باشد.   

رئیس اداره آموزش وپرورش استثنایی استان یادآوری می‌کند: با توجه به معلولیت‌هایی که به آن اشاره کردم، در مشهد مدارس دانش آموزان در حوزه شنوایی را داریم که برخی هایشان کم شنوا هستند و تعدادی هم از سمعک استفاده می‌کنند و علاوه بر این، برای دانش آموزان آسیب دیده بینایی و دانش آموزان کم توان ذهنی و جسمی، حرکتی و چندمعلولیتی هم در مقاطع مختلف، امکان تحصیل را مهیا کرده ایم. شاید این توضیح هم بی ربط نباشد که اعلام کنم در روستا‌هایی که بیشتر از سه دانش ‎آموز توان یاب داشته باشند، برای آن‌ها کلاس برگزار می‌کنیم و تلاش کرده ایم عدالت آموزشی را برای دانش آموزان خاص برقرار کنیم.   

با این حال روحانی نیز کمبود نیروی انسانی در حوزه توان بخشی را به عنوان یکی از چالش‌ها قبول دارد و‌ می‌گوید: برخی مدارس به لحاظ فضای فیزیکی برای رفت وآمد ساده به ویژه رفت وآمد توان یابان جسمی و حرکتی، باید مناسب سازی شوند.   
او هم بر این باور است که والدین دانش آموزان توان یاب، نباید دغدغه هزینه‌های رفت وآمد فرزندشان به مدرسه را داشته باشند و امیدوار است این چالش‌ها هم به زودی برطرف شود.   

با وجودی که رئیس اداره آموزش وپرورش استثنایی استان خراسان رضوی از تلاش‌ها برای کم شدن دغدغه خانواده‌هایی می‌گوید که فرزند آن‌ها معلول و توان یاب هستند، به نظر می‌رسد مشکلات این گروه از دانش آموزان فراتر از این حرف هاست.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.