به گزارش شهرآرانیوز؛ این یک اصل قطعی است که کودکان مثل بزرگسالان نمیاندیشند و تجربه، مهمترین عامل در رشد عقلانی و عاطفی آنهاست. اگر کودک را مثل دیگر طیفهای سنی، یک فعال اجتماعی درنظر بگیریم که بخشی از شخصیت او در ارتباط با فضاهای اطراف نظیر مهدکودک، مدرسه، پارک و دیگر اماکن عمومی شکل میگیرد، این باور به یقین میرسد که بهمنظور تحقق حقوق شهروندی، یک شهر مدرن و استاندارد باید قابلیت پاسخ به نیازهای آموزشی، زیستی و فراغتی کودک را داشته باشد.
شاید به همین دلیل، موضوع شهر دوستدار کودک را برای اولینبار در دهه ۹۰ یونسیف یا همان صندوق حمایت از کودکان مطرح کرد. در مشهد هم مصوبه «شهر دوستدار کودک» در دی ماه ۱۳۹۷ به تصویب شورای اسلامی شهر رسید و بر اساس آن بنا شد شهرداری اقداماتی را در زمینه آگاهسازی، ایجاد و گسترش فضاهای مطلوب، مناسبسازی محیط و فضاهای موجود، سیاستگذاری و الزامات اجرایی انجام دهد که البته هر یک از این سرفصلها، بندها و جزئیات دیگری هم دارد.
در گذشته با وجود خانههای بزرگی که غالبا با حیاطهای باغچه دار زینت یافته بود، خیلی از نیازهای کودکان در داخل خانهها برطرف میشد، اما به دلیل تغییر الگوی زندگی، حالا تعامل با کودکان در فضای شهری، ضرورت بیشتری دارد. زحمات مدیران شهری را برای داشتن شهری بهتر در حوزههای مختلف نمیتوان نادیده گرفت، ولی به اذعان خانوادهها و همچنین کارشناسان شهری و اجتماعی، هنوز با معیارهای مطلوب «شهر همگان» فاصله داریم. به مناسبت روز ملی کودک، با خانوادههایی که نگران رشد کودکشان در محیطهای کوچک و سربسته امروزی هستند و همچنین کارشناسان مرتبط درباره «شهر دوستدار کودک» هم کلام شدیم.
فاطمه باقری که سرپرستی اداره شهر همگان شهرداری مشهد را در کارنامه خود دارد، صحبت هایش را درباره شهر دوستدار کودک با اشاره کوتاهی به قانونهایی که در راستای حمایت از کودکان مصوب شده است، شروع میکند؛ از لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان که در اردیبهشت سال ۱۳۸۸ به مجلس تقدیم شد و در مرداد ۱۳۹۰ به تصویب رسید و سال ۱۳۹۲ به کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ارجاع شد تا موضوع شهر مشهد که در سال ۱۴۰۰ به عنوان یکی از شهرهای الگوی دوستدار کودک معرفی شد.
او ادعا میکند در این سالها در مشهد، اتفاقهای خوبی در حوزه کودک افتاده است و یکی از ماندگارترین آن ها، تأسیس مجتمع «شوق زندگی» و فعالیت هایش در حوزه آسیبهای اجتماعی است.
گرچه ادعای او به عنوان یک جامعه شناس سندیت بیشتری دارد، اما همه دوستداران کودک بر این باورند که رسیدگی به بزهها و آسیبهایی که کودکان را تهدید میکند، در دادگاههای معمولی صلاح نیست و پیامدهای روانی جبران ناپذیری به دنبال دارد.
او میگوید: ساخت چنین مجموعهای که قضات و وکلای آموزش دیده را برای رسیدگی به مسائل مرتبط با کودکان بزه دیده، به کار گرفته است، نقطه قوتی به حساب میآید و جای امیدواری دارد.
باقری با اشاره به تحقیقاتی که در این حوزه کرده است، ادامه میدهد: به طورکلی سازمان بهداشت جهانی، افراد زیر هجده سال را کودک میداند و براساس این تعریف، یک سوم جمعیت مشهد را کودکان تشکیل میدهند.
او معتقد است وقتی صحبت از شهر دوستدار کودک میشود، یعنی اینکه در طراحی شهری، فضاها باید به گونهای باشند که محیط را برای کودک و خانواده او زیست پذیر کنند. در این راستا باید پروژههای زیادی تعریف شود و موضوعات متعددی مدنظر قرار بگیرد. یکی از سرفصلهایی که باید به آن توجه شود، ایجاد اتاقهای مادر و کودک است که مادر در آن راحت باشد و بتواند به کودک شیر دهد.
البته در چند سال گذشته، پروژههای خوبی در این راستا تعریف و پیش بینی شده است تا نمایانگر این موضوع باشد که کوچه، خیابان و محیط اطراف برای یک کودک، فراتر از یک معبر است؛ به عنوان مثال آبخوریهای سطح شهر، یک سطحی بودند که فقط قد آدمهای بزرگ به آنها میرسید، اما با رایزنیهایی که شد، موضوع آبخوریهای سه سطحی مدنظر قرار گرفت.
باقری همچنین این موضوع را گوشزد میکند که در طراحیهای شهری باید فضاهای بی دفاع شهر که غالبا تهدیدکننده امنیت زنان و کودکان است، مدنظر قرار بگیرد؛ اینکه آنها توان فیزیکی مقابله با متجاوز و دزد را ندارند. از این لحاظ باید بگویم ما شهر امنی به خصوص در حاشیه شهر نداریم. به اینها زیرگذرها را اضافه کنید که از معابر مخوف به شمار میآیند و طبق تحقیقاتی که انجام شده بود، از ۸۸ زیرگذر شهری تنها نزدیک به ۱۰ تا ۱۰ درصد آنها روشنایی داشت. این موضوع، احتمالات زیادی را مطرح میکند؛ به این معنی که اگر مسیر عبور کودکی در این محدوده باشد، زورگیری، سرقت و... او را تهدید میکند. البته برای حل این مشکل، چراغهای ضدسرقت نصب شد و امیدواریم این موضوع دنبال شود.
بیشتر خانوادهها معتقدند توسعه خیابانها و طراحی آنها به گونهای است که شهر خودرومحور شده و فضای کافی برای رفت وآمد عابران پیاده درنظر گرفته نشده است که این امر بیش از همه بر کودکان تأثیر میگذارد. خیلی از این خانوادهها نگران کم تحرکی فرزندشان هستند و میگویند لازمه رشد و سلامت کودکشان، جنب وجوش است و باید مسیر حرکت سواره و پیاده تفکیک شود و امکان پیاده روی و دوچرخه سواری راحت برای کودکشان فراهم شود؛ این بدین معنی است که تأمین ایمنی و امنیت، بنیادیترین نیاز کودکان در جامعه است.
گفته خانوادهها درباره مناسب نبودن خیابانهای شهر برای رفت وآمد کودکان و همچنین نبود فضاهای مناسب ورزش برای آن ها، باور جامعه شناسان و کارشناسان و پژوهشگران شهری هم هست. از منظر یک پژوهشگر شهری، باید امکان تعامل با گروه هم سالان در محیط کوچه و خیابان که یک فضای غیررسمی تلقی میشود، برای کودکان فراهم باشد؛ زیرا این امر نقش مهمی در رشد ذهنی، شناختی و اجتماعی کودکان دارد.
سید مهدی سادات که سال هاست در حوزه شهری کار پژوهشی انجام میدهد، میگوید: شهر دوستدار کودک باید فراتر از این باشد که متولیان آن به فراهم آوردن امکانات بازی برای بچهها در چند پارک و فضای سبز فکر کنند و این موضوع، مسئولیت بزرگی را روی دوش آنها قرار میدهد. آنها باید در نقشههای شهری، فضای زندگی را به گونهای طراحی کنند که نیازهای جسمی، آموزشی و تفریحی کودکان را برآورده کند و به عبارت دیگر همه جانبه باشد. مشهد به عنوان یک کلان شهر مذهبی، در این زمینه میتواند الگویی برای کل کشور باشد.
او صحبت هایش را با اشاره به دغدغه والدین درباره داشتن امنیت شهری برای فرزندشان ادامه میدهد و میگوید: به نظر من یکی از جنبههای مهم در این مقوله، تأمین ایمنی و امنیت آن هاست. کودک باید در شرایطی رشد کند که با اطمینان و خیال راحت در خیابان و فضای شهر حضور یابد.
این موضوع به این معنی نیست که فقط باید پیاده روها مناسب سازی شوند، بلکه فضای امن باید در خیابان هم وجود داشته باشد، درحالی که این طور نیست و لازمه آن، ترویج فرهنگ رانندگی در شهر است. منظورم از طرح موضوع این است که ساختن شهری متناسب با نیازهای کودک، به یک نهاد و ارگان و فرد برنمی گردد و موضوعی همه شمول است؛ یعنی شخصی که به عنوان راننده پشت فرمان مینشیند، نیز باید ملاحظه حال کودکان را بکند و اکنون که فصل مدارس است، حساسیت این امر بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
موضوع دیگری که این پژوهشگر شهری مطرح میکند، عدالت در دسترسی به فضاهای آموزشی و تفریحی و حمل ونقل است: «همه کودکان بدون توجه به محیط سکونتشان، باید به فضاهای آموزشی و تفریحی دسترسی داشته باشند. خوشبختانه مدیریت شهری در سالهای اخیر اقدامات خوبی در این زمینه انجام داده است. ایجاد خطوط مترو تا حدی توقع را برآورده کرده است و به فرض، دانش آموزی که در خیابان طبرسی و حاشیه شهر زندگی میکند، با کمترین مبلغ و در سریعترین زمان ممکن، میتواند به سمت دیگر شهر برود و از مجموعههای آموزشی و حتی تفریحی آن استفاده کند».
او ادامه میدهد: البته مدیران در سالهای اخیر تلاش فراوان کرده اند تا دسترسیها به فضاهای آموزشی، بهداشتی، تفریحی و... راحتتر شود، اما هنوز هم برای افزایش این شاخصها و ارتقای خدمات عمومی در مناطق کم برخوردار شهر باید تلاش کرد. در «شهر دوستدار کودک» باید فضاهای شهری به گونهای باشد که به نیازهای خلاقانه کودکان پاسخ بدهد.
سادات برای محقق شدن این موضوع، پیشنهادهایی دارد و میگوید: باید سرمایه گذاران را برای اجرای پروژههای کودک محور ترغیب کنیم و در عین حال نباید از خانوادهها غفلت کنیم؛ زیرا آنها مهمترین اهرم حمایتی برای برطرف کردن نیاز کودکان هستند و یک بخش از ماجرا به خود آنان برمی گردد. در این راستا میتوان به فکر ایجاد مراکزی مثل مرکز مشاوره و تسهیل استفاده از خدمات آنها بود.
یکی از معیارهای داشتن شهری مطلوب برای کودک، امنیت در رفت وآمد اوست. این پژوهشگر شهری میگوید: اگر پدر و مادر اطمینان خاطر پیدا کنند که فرزند خردسالشان فاصله بین خانه تا مدرسه را در امنیت میرود و برمی گردد، میتوان به آن محله و شهر امیدوار بود، این درحالی است که معمولا زحمت این کار یا روی دوش خود خانوادهها میافتد یا مجبورند هزینه سرویس را برای فرزند محصل خود بپردازند.
به گفته او، شاخص کلیدی دیگر برای یک شهر دوستدار کودک، ایجاد مسیر مطمئن و فضاهای ایمن برای دوچرخه سواری است. این مسیرها باید به گونهای طراحی شود که خطر تصادف را به صفر برساند، بنابراین ما هنوز نمی توانیم ادعا کنیم که شهر امن و ایمنی داریم. بسیاری از خیابانها به ویژه در حاشیه شهر تاریک هستند و نورپردازی مناسبی ندارند، بنابراین باید با نصب دوربینهای مداربسته و حضور پلیس محله و آموزش کودکان، ضریب ناامنی را کاهش دهیم.
علاوه بر ایمنی بچه ها، باید به فکر محیطهای بزرگ و سرسبزی بود که بتواند کودک را با فضاهای تازه آشنا کند، حتی باید او را در کارهایی مثل باغبانی و کاشتن گل و... مشارکت داد تا خلاقیتش شکوفا شود. در گذشته خانهها بزرگتر و فضاها برای زندگی کردن زندهتر بود و این موضوع به خلاقیت کودک کمک میکرد، اما کوچک شدن فضاهای زندگی، این فرصت را برای کودکان نسل امروز کمرنگ کرده است. با افزایش پارکها و فضاهای سبز در سالهای اخیر میتوان ادعا کرد که مدیریت شهری در این زمینه هم عملکرد دفاع پذیری دارد، اما هنوز هم چالش بر سر دسترسیها به آنها و فضای ناامنشان مطرح است.
موسیالرضا حاجیبگلو، سخنگوی شورای اسلامی شهر مشهد و عضو کمیسیون حقوقی، درباره مصوبه «شهر دوستدار کودک» میگوید: شورای شهر غیر از «شهر دوستدار کودک» درراستای حمایت از تمامی اقشار ازجمله معلولان، ایثارگران، معتادان متجاهر، اقشار آسیبپذیر، افراد زیرپوشش کمیته امداد و بهزیستی و... مصوبات مهمی را تصویب کرده است.
او ادامه میدهد: شهر دوستدار کودک در قالب یک دبیرخانه در شهرداری اجرایی شد؛ اما در دوره ششم شورا اقداماتی مانند ساخت بوستانهای بانوان، پیگیری و ایجاد بوستان کودک و سلامت و تجهیز فضای مدرن بازی کودکان، تکمیل مطالعات ایجاد زمین بازی مدرن و خلاقانه برای کودکان در بوستان وکیلآباد و کوهسنگی با رویکردهای تقویت ارتباط کودک با طبیعت انجام شد.
حامد فیضاللهی، مدیرکل بهبود محیطزیست شهری شهرداری مشهد، شهر دوستدار کودک را شهری میداند که در آن هم نیازهای کودکان در گروههای سنی مختلف و هم نیازهای گروههای خاص نظیر توانیابان درنظر گرفته میشود.
به گفته او، برای دستیابی به این اصل، باید زیرساختهای فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، تفریحی، آموزشی، حملونقل و... آماده شود.
وی توضیح میدهد: در حوزه فضای سبز، فعالیتهای مختلفی انجام شده است که از میان آنها میتوان به ایمنسازی و استانداردسازی وسایل بازی کودکان در سطح بوستانها اشاره کرد. علاوهبر این، به توسعه فضاهای تفریحی و ایمنسازی وسایل روشنایی نیز توجه ویژه شده است. ساخت بوستانهای موضوعی نظیر دانش که المانها و بازیهای ویژه کودک نیز در آن لحاظ شده است، یکی دیگر از اقدامات مدیریتشهری برای رسیدن به شهر دوستدار کودکان است.
فیضاللهی همچنین از «اتاقهای لبخند» یاد میکند که بهمنظور پشتیبانی از نیازهای مادران و کودکان، طراحی و ساخته شدهاند.
به گفته او، برای ساخت بوستانهای موضوعی کودک و سلامت هم برنامهریزی شده است. همچنین از کودکان توانیاب غفلت نکردهایم و برخی بوستانها مجهز به وسایل بازی برای آنها شدهاند.