«این جهان کوه است و فعل ما ندا/ سوی ما آید نداها را صدا»، حرف حکیمانه جناب مولوی است که هشدارمان میدهد مراقب رفتار و گفتار و حتی پندارمان باشیم. تجربه همه ما هم این واقعیت را گواهی میکند که هر کنشی را واکنشی است برابر. خیر باشد -که چنین باد- پاسخ، خیر خواهد بود. شر باشد -که چنین مباد- جواب هم از همین جنس خواهد بود، پس مراقبت کنیم رفتارمان را. مدیریت کنیم کلماتمان را که، چون بذر عمل میکنند. بذری انتخاب کنیم برای کاشتن که، چون شکوفا شود، در شکوه داشتن آن زندگی مان پرحلاوت شود.
بخواهیم یا نخواهیم، در خانه میز پینگ پنگ جاسازی میشود. این قاعده زیست دونفری است که با هم پشت چهاردیواریای به اسم خانه قدمهای اول خانواده شدن را برمی دارند. شناختها کامل نیست، ذائقهها متفاوت است، سلیقهها با هم نمیخواند. اگر هر دو نفر سر موضع خود بایستند و اصرار بر به کرسی نشاندن حرف خود داشته باشند، صندلی از زیر پای زندگی سر خواهد خورد و شاهد اعدام زندگانی خواهیم بود، حال آنکه دو نفر که به هم رو میآورند، از عدم بیزارند و هستی را در باهم بودن میخواهند، لذا باید پیِ این خواسته، برخیزند و جوری تعامل کنند که زندگی با سازندگی همراه شود. تجربه میگوید در این عرصه، کسانی موفقاند که حریم خانه را محترم بشمارند.
شکستن حریم خانواده مثل انداختن دیوار خانه است. بی دیوار، سقف آوار میشود. شوریدن بر حریم خانواده هم چشم دیگران را در زندگی آدمی باز میکند. چشم که باز شد، زبان هم باز میشود. اگر نگوییم فراوان، اما قطعا میتوان گفت که برخی زبانها شورند و مثل چشمها ویرانگر. باید مراقبت کنیم حریم خانواده را، دیوار خانه را. اگر پشت دیوار کار به دعوا هم رسید، این سوی دیوار جز آشتی نباید دیده شود.
دعوای آن سوی دیوار همان است که باور ابلهان را هم برمی آشوبد. آشتی این سو هم خود نگهبان زندگی میشود. دیگر نکتهای که باید زنان و مردان جوان را بدان توجه داد، همان مثل قدیمی است که میگفتند دو تا من، نیم من هم نمیشوند، اما اگر از این من، چند سیری بگذارند، هزار من هم میشوند. مطالعه میدانی هم این موضوع را تأیید میکند. زندگی موفق، سهم کسانی است که از مرز مقابله، اندکی پا پس میکشند.
کوتاه آمدن فرد، به قامت کشیدن شخصیت خود او میانجامد. حتی نفر دیگر را هم رشید میکند. کسانی که کوتاه نمیآیند، سختی روزگار و تلخی شرایط چنان آنان را میتراشد که از کوچکی به چشم هم نمیآیند. مراقبت کنیم از زندگی. قهر را به آشتی، کینه را به مهر، فساد را به اصلاح برسانیم. ما آدمی هستیم؛ زاده اندیشه و عقل و فرهنگ. میتوانیم چنین کنیم. حتما میتوانیم برای رشد درخت زندگی، قدمهای بلند برداریم اگر گاهی کوتاه بیاییم.