گرفتاریم. بسیار گرفتار خصلتی که با ظاهری زیبا، درونی زشت و بسیار زشت دارد. به کوزه طلایی میماند که مالامال از سمی کشنده است. این بیماری هم در روابط جمعی ما بروز میکند و هم در روابط اجتماعی شیوعی فراتر از کرونا دارد. برخی، اما نه به ذاتِ پلید که به رویه حریریِ این کنش مینگرند و التزام به آن را برای بالاتر رفتن از نردبان موقعیت، لازم میشمارند. به تزویر و ریا گرفتار میشوند که آسیب آن فراتر از خودشان، یک جامعه را در بر میگیرد.
این خصلتِ شیطانی، شبکهای از دیگر صفات رذیله را هم با خود به همراه میآورد. خودخواهی پنهان و تملق آشکار و دستاندازی به نابایستهها و تخلق به ناشایستهها و... به صف میشوند تا جامعه را ناامن کنند. ویکیفقه به تعبیری شفاف آن را چنین تعریف میکند؛ «ریا یکی از فرومایگیهای اخلاقی است و در اسلام به استفاده ابزاری از دین و اعمال دینی برای رسیدن به مقاصد دنیوی گفته میشود.
فرد ریاکار تلاش میکند با به رخ کشیدن کار خود، مورد تشویق دیگران قرار گیرد و با تشویق نابجا نیز در دل آنها راه باز کند.» تجربه زیستِ اجتماعی و سیاسی به ما میگوید کم هم موفق نبودهاند اربابِ تملق و ریا. کم راهزن موفقیتهای ملی نشدهاند کسانی که ریاکاری را کار اول خود برگزیدهاند. مصداقِ اینها را در ضربالمثلِ معروفی میتوان نشان داد که میگوید آنها که با ریش تیغ میزنند هزاربار بدترند از کسانی که با تیغ، ریش میزنند.
گروه دوم، احتیاط واجبی شخصی را فرو میگذارند، اما گروه اول به حرامهای بین شرعی، تیشه به ریشه ایمان عمومی میزنند. مطالعه در وضعیت اجتماعی ما و رفتارخوانی هوشمندانه میگوید لشکر تزویر و ریا چنان به باور ما حمله کرده است که طاعون در برابرش کم میآورد. آثار این حمله شیطانی را در سوی دیگر ماجرا میبینیم که منحنی ایمانی نسل نو رو به کاهش گذاشته است.
آنها مینگرند و میبینند دورویان هستند که به درو کردن توفیقات مادی در مزرعه دنیا میپردازند. تزویرگراناند که کالای نداشته خود را با بالاترین قیمت میفروشند. ریاکاراناند که در برابر برخی چشمهای به غفلت دچار شده تراز شمرده میشوند و دیگران را هم با ترازوی آنها میسنجند. تا این سنگِ نادرست در ترازو باشد، کفه دیگر، وزن و عیاری درست تحویل نخواهد داد. آنچه گاه در ماجرای گزینشها میدیدیم و میشنیدیم از این جنس است. سنجش همگان به سنگی که افرادی چنان در ترازو گذاشتهاند.
فکر میکنم دینیترین، ملیترین و انقلابیترین اقدامیکه باید عمومیت پیدا کند، شوریدن بر ریا و تزویر است. همت کردن برای شستن این غبار بیماریزا از چهره جامعه است. باید شفافیت و صداقت و اصالت را چنان بازار دهیم که ریا و تزویر، جایی برای عرضه نیابد. باید زادن راستی و درستی رو به افزایش بگذارد که ناراستی و نادرستی به مرگ افتد. زندگی متعالی اجتماعی چنین نهضتی را میطلبد.