بیسکویت‌های خونی «بهر نبردی بی امان» | درباره حاج صادق آهنگران که در سال‌های جنگ تحمیلی با نوای ماندگار خود قوت قلب رزمندگان بود منتظران امام زمان (عج) اهل خودسازی‌اند انتظار یعنی سرشار از امید بودن نقش تأثیرگذار موقوفات در تعالی جوامع اسلامی دفاع مقدس مظلوم مانده است غفلت از گنجینه دفاع مقدس قهرمانانِ خاکی‌پوش و غریب! رفت که زود بیاد، دیگه نیومد ارادتمندی که به چندین هنر آراسته بود | درباره آینه‌کار نامدار حرم رضوی دروغگو‌ها طعم ایمان را نمی‌چشند مروری بر ویژ‌گی‌های دوستی در کلام امام رضا(ع) | رفاقتی برای دنیا و آخرت اختصاص بخش عمده‌ای از موقوفات آستان قدس به پروژه‌های عام‌المنفعه تجمع بزرگ حوزویان خراسان در حمایت از جبهه مقاومت و اعتراض به جنایات رژیم اشغالگر قدس نخستین اجلاسیه بین‌المللی واقفان و ناذران رضوی برگزار شد تولیت آستان قدس رضوی در دیدار خطبای مشهد: وعاظ با مطالعه عمیق و مخاطب‌‏شناسى منبر‌ها را پرجاذبه کنند برپایی محفل روایتگری دوران دفاع مقدس در حرم امام‌رضا(ع) گردان نانوا‌ها فرهنگ عاشورا؛ پیشران دفاع از ایران
سرخط خبرها

جای خالی زیستِ پیامبرانه در تبلیغات دینی ما!

  • کد خبر: ۲۵۱۸۵۴
  • ۳۰ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۵
جای خالی زیستِ پیامبرانه در تبلیغات دینی ما!
ما یک خطای راهبردی در تبلیغ داشتیم؛ «تبلیغ خطابی» به جای "زیست مشترک".

به گزارش شهرآرانیوز، این را یکی از حضرات اهل علم و تدریس وتبلیغ برایم می‌فرستد. البته سخن از دیگری است، اما چنان به جان می‌نشیند که روایت علوی را ترجمه‌ای عینی می‌شود.

آنجا که مولا می‌فرماید:" اُنظُر إلَی ما قالَ وَ لا تَنظُر إِلَی مَن قالَ؛ گاه کنید به آنچه می‌گوید و نگاه نکنید به کسی که می‌گوید. " هر چند اینجا "من قال" هم محترم است.

او می‌نویسد:" گزاره‌های دینی را دائما از شبکه‌های تلویزیون و منبر و ... مستقیماً و مکرراً بیان کردیم؛ اما «زیست مشترک» یعنی همزیستی اخلاقی بلند مدت در زندگی روزمره در کنار مردم را فراموش کردیم. " حرف حقی است که چنین مستند سازی هم می‌شود؛ " شما الان تلویزیون را ببینید! سمت خدا، محفل، معلی، عمو‌روحانی، سخنرانی‌های صبحگاهی، شبکه قرآن، رادیو معارف، تریبون‌های نماز جمعه، اعزام مبلغ و... همه بیان دین به صورت مستقیم گزاره‌های دینی را مطرح می‌کنند.

مدارس و دانشگاه‌ها را هم به این جمع اضافه کنیم باز پرونده تبلیغ مستقیم قطورتر می‌شود. آثارش، اما چیست؟

جواب را باید در زندگی اجتماعی و فردی خود مطالعه کنیم. واقعیت را همه مان می‌دانیم. بی آن که نیاز به گفتن و نوشتن و بارم بندی مولفه‌ها و نمره دهی باشد، خود می‌دانیم که رفوزه ایم. با هزار درجه تخفیف، تجدیدی‌های مکرر داریم.

ما فقط حرف می‌زنیم حتی اگر خود هم عمل کننده صد در صد به گفته هامان باشیم باز هم نمی‌توانیم توقع موفقیت صد در صد داشته باشیم چه تجربه زیست انسانی می‌گوید قدم زدن روزمره یک روحانی، یک مبلغ، یک امام جمعه در محله و سلام کردن به کسبه و ...، اثر دیگری دارد.

یک نمونه اش می‌شود این که راوی ماجرا نقل می‌کند؛ "سفری که به روسیه داشتم، یک امام جماعت در بزرگترین مسجد سن پترزبورگ توجه ما را به خود جلب کرد. اصالتا تاجیکی بود.

دو ساعت با او بودیم. یک گزاره دینی بیان نکرد! فقط ادب و متانت و تواضع و پذیرائی و.. " به دل هم می‌نشست. او را به حرف گرفتیم و سرانجام سخنی بر زبان آورد که زبان ما را قفل کرد؛ " ایران با این شکل و شیوه تبلیغی به سمت سکولاریسم می‌رود! " بر خود لرزیدم با این سخن، اما به رو نیاوردم و گفتیم: چرا؟ گفت: "شما گزاره‌های دینی را دائماً به مردم می‌گویید.

در حالی که پیامبر فقط روز جمعه خطبه‌ای داشت؛ اما در طول هفته با مردم زندگی می‌کرد. " دیدم که چقدر دقیق دیده است. واقعا هم عین حقیقت و توامان با واقعیت است. واقعیت این که ما با ده‌ها شبکه رادیو تلویزیونی، ده‌ها هزار مسجد و صد‌ها هزار تریبون مدام مردم را مورد خطاب قرار می‌دهیم و برای شان آیه و روایت می‌خوانیم، اما "زیستِ مشترک" نداریم.

نتیجه هم می‌شود این که می‌بینیم! کاش حضرات تریبون دار و مسئولان به جای "دو صد گفته"، پا به جامعه می‌گذاشتند و با "نیم کردارِ" خویش مردم را دعوت می‌کردند تا نتایج چند برابری آن را ببینند.

اگر چه فرصت‌های زیادی را از دست داده ایم، اما اغتنام فرصت‌های پیش رو یک کنش مومنانه است. به جای حرف زدن عمل کنیم. به جای تبلیغ مستقیم، زیست مومنانه داشته باشیم. این راه است و را را هم باز می‌کند..

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->