صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفت‌و‌گو با ۳ مستندساز مشهدی حاضر در سیزدهمین دوره جشنواره «سینماحقیقت»

  • کد خبر: ۳۰۵۹۲۴
  • ۲۷ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۹
در سیزدهمین دوره از جشنواره سینما حقیقت، امیرمسعود سهیلی و امیراطهر سهیلی با دو مستند «باران سیاه در چشمانم» و «نجوا‌های شکسته»، سارا طالبیان با «آبه»، امید نوریان با «رؤیای منو بافتی؟»، سرنا امینی با مستند «بچه سوم» و ... حضور داشتند.

شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ امسال در هجدهمین دوره جشنواره بین المللی مستند ایران (سینماحقیقت) شاهد حضور پررنگ فیلم سازان مشهدی هستیم؛ فیلم ساز‌هایی که به سوژه‌های مختلفی مانند قهرمانان ملی، مهاجرت، عشق به سینما، نوستالژی، مقاومت و... پرداخته و تلاش کرده‌اند از زاویه نگاه خودشان حقایقی را برای مخاطبان به تصویر بکشند.

در این دوره، امیرمسعود سهیلی و امیراطهر سهیلی با دو مستند «باران سیاه در چشمانم» و «نجوا‌های شکسته»، سارا طالبیان با «آبه»، امید نوریان با «رؤیای منو بافتی؟»، سرنا امینی با مستند «بچه سوم»، مسعود دهنوی با «عاتقه»، محسن اسلام زاده با «بهشت کوچک ما»، علیرضا باغشنی با «پشت کوه‌های علی زنگی» و حسین نژادموسی با مستند «هدف اکبر» به عنوان پرچم داران مستندسازی مشهد در جشنواره حضور دارند. ما در گزارش پیش رو سراغ سارا طالبیان، حسین نژادموسی و امید نوریان رفته‌ایم و با آن‌ها درباره آثارشان گفت‌و‌گو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

اثری درباره زندگی شهید شیرودی

حسین نژادموسی با مستند «هدف اکبر» در بخش جایزه ویژه شهید آوینی حضور دارد؛ مستندی که به زندگی و زمانه نام آورترین خلبان بالگرد کبری در ایران یعنی شهید علی اکبر شیرودی می‌پردازد. نژادموسی در این اثر که به همت مرکز مستند سوره و با مشارکت بنیاد فرهنگی روایت فتح تهیه شده، از دوران کودکی و ورود شهید شیرودی به ارتش شاهنشاهی تا حضورش در دوران دفاع مقدس و به شهادت رسیدنش را روایت کرده است. او همچنین به واسطه پرداختن به زندگی شهید شیرودی، به برخی اتفاقات مهم تاریخی ازجمله چگونگی شکل گیری هوانیروز و نقش ارتش و قهرمانان هوانیروز در ابتدای جنگ وارد شده است.

نژادموسی که از دی ماه سال گذشته تا آبان امسال درگیر ساخت مستند «هدف اکبر» بوده و در شهر‌های تهران، کرمانشاه، سرپل ذهاب و همچنین محل قدیمی زندگی شهید شیرودی در استان مازندران تصویربرداری داشته است، دغدغه اش برای ساخت این مستند را پرداختن به قهرمانان ارتش کشور بیان می‌کند: ما بیشتر در آثار رسانه‌ای و مستندمان به فرماندهان و رزمندگان سپاه پاسداران و افردی که به عنوان بسیجی و نیرو‌های مردمی در جنگ حضور داشته‌اند پرداخته‌ایم، اما آنچه برای من در این پروژه مهم بود، پرداختن به قهرمانان ارتش جمهوری اسلامی بود. به گفته این مستندساز، در سال‌های ابتدایی انقلاب، مردم میان نیرو‌های ارتش و بقیه نیرو‌های حاضر در دفاع مقدس تفاوت قائل می‌شدند، چون ارتشی‌ها را آموزش دیده و استخدام شده رژیم شاهنشاهی می‌دانستند.

همین اتفاق باعث شد در فضای رسانه‌ای کشور هم به قهرمانان ارتش کم لطفی شود، درحالی که ما عناصر مکتبی و مؤمن زیادی در ارتش جمهوری اسلامی داشتیم که خدمات زیادی به کشور ارائه کرده‌اند؛ قهرمانانی که گمنام مانده‌اند و تا امروز کسی سراغشان نرفته است. او علت کم پرداختن به قهرمانان ارتش را نقصان در سیاست گذاری‌های فرهنگی کشور و همچنین قصور خود مستندسازان می‌داند و می‌گوید: ما تلاش کردیم در این پروژه به سهم خودمان بخشی از این کمبود را جبران کنیم و رشادت‌های قهرمانان ارتش را به تصویر بکشیم.

نژادموسی درباره چالش‌هایی که برای پیداکردن تصاویر آرشیوی داشته است نیز می‌گوید: من معتقدم که یک مستندساز باید همه آرشیوی را که از سوژه اش موجود است، پیدا کند و سپس تصمیم بگیرد که از کدام اسناد در کارش بهره بگیرد. البته محقق شدن این اتفاق در کشور ما به کفش آهنی و جست‌و‌جو‌های بسیاری نیاز دارد، چون متأسفانه هر بخشی از آرشیو دست یک ارگان است و سازوکار مشخصی هم وجود ندارد تا ما بدانیم با چه کسی باید طرف باشیم. با وجود این، خوشبختانه ما توانستیم آرشیو خوبی از بنیاد فرهنگی روایت فتح بگیریم که خیلی در روند ساخت مستند «هدف اکبر» کمکمان کرد.

 این کارگردان که سومین حضورش در جشنواره سینماحقیقت را پشت سر می‌گذارد، درباره ویژگی‌های این رویداد نیز بیان می‌کند: سینماحقیقت یکی از معتبرترین جشنواره‌های مستند در ایران و بستر خوبی برای دیده شدن آثار است، به طوری که هرسال مستندسازان شناخته شده کشور و حتی خارج از کشور تلاش می‌کنند آثارشان را به این رویداد برسانند.

بااین حال، همیشه نقد‌هایی به سازوکار برگزاری جشنواره به ویژه در بخش جایزه شهید آوینی وجود دارد. درواقع سیاست گذاری جشنواره به گونه‌ای است که مخاطب را به سمت آثار بخش ملی سوق می‌دهد. ازاین رو، مخاطب ترجیح می‌دهد آثار بخش ملی را برای تماشا در اولویت بگذارد. همچنین، در حوزه جوایز هم نسبت به آثار بخش شهید آوینی اجحاف‌ می‌شود و آثار داوری فنی نمی‌شوند تا عوامل بازخوردی از کارشان دریافت کنند. به نظرم این اتفاق بزرگ‌ترین آسیب بخش شهید آوینی است.

تصویری از دل نگرانی‌های یک مادر

سارا طالبیان با مستند اجتماعی «آبه» در بخش آثار کوتاه جشنواره سینماحقیقت حضور دارد. او این مستند را سال گذشته در افغانستان جلو دوربین برده و سراغ روایت زندگی مادری رفته است که با چالش‌های مهاجرت فرزندانش به کشور‌های مختلف دست وپنجه نرم می‌کند.

به گفته طالبیان، پسر بزرگ این مادر دوازده سال پیش از طریق قاچاق خودش را به ترکیه رسانده و به تازگی نیز توانسته است شهروندی سوئد را دریافت کند، پسر دوم نیز حدود دو سال پیش از مسیر قاچاق به ایران آمده است و حالا پسر سومش که چهارده ساله است و هنوز در کابل زندگی می‌کند، می‌خواهد به عشق موسیقی رپ و تتلو خودش را به ایران و سپس به ترکیه برساند؛ اما مادر قصه تلاش می‌کند مهاجرت بی سرانجامی که برای دو فرزند دیگرش رخ داده است، برای پسر سومش تکرار نشود، ازاین رو می‌خواهد جلو مهاجرت کردن او را بگیرد.

این کارگردان درباره چگونگی آشنایی اش با سوژه مستندش نیز می‌گوید: من در سفری هشتادروزه که به کابل داشتم و به عنوان مدرس کارگردانی آنجا تدریس می‌کردم، از طریق یکی از هنرجویانم با این مادر و اتفاقات سخت و عجیب زندگی اش آشنا شدم. البته در ابتدا اصلا با من همکاری نکردند، چون می‌گفتند در افغانستان تابوست که یک زن جلو دوربین بیاید و همه خانواده شان هم مخالف این اتفاق بودند، اما من بالاخره ایشان را راضی کردم تا دل نگرانی‌ها و دل آشوب هایش به عنوان نماینده‌ای از زنان و مادران افغانستان ثبت و ضبط شود.

طالبیان که تلاش کرده است در مستندش مزایا و معایب فضای مجازی را هم به تصویر بکشد، یادآور می‌شود: شاید یکی از علت‌های دیگری که باعث شد من این فیلم را بسازم، ارتباط عجیب مادر با تلفن همراهش بود، یعنی مادر دائم موبایلش را در دست داشت تا جویای حال فرزندانش باشد. 

درواقع این به نوعی جنبه مثبت فضای مجازی برای این خانواده بود. در کنار این موضوع، من تلاش کردم کمی تأثیرات منفی فضای مجازی روی پسر کوچک خانواده را هم به تصویر بکشم. او که فقط دوازده روز برای فیلم برداری در کابل مجوز داشته است، درباره تجربه حضورش در افغانستان و برخورد با طالبان نیز بیان می‌کند: من پیش از سفرم فکر می‌کردم وقتی به افغانستان و کابل بروم، طالبان خیلی اذیتم می‌کند، ولی این اتفاق نیفتاد و سخت گیری برای حجاب آن طور که در اخبار گفته می‌شود، وجود نداشت. 

البته باز هم من همواره استرس داشتم که مشکلی در کار ایجاد شود، اما خدا را شکر همه چیز دست به دست هم داد تا فیلمم ساخته شود. این مستندساز در بخش دیگری از صحبت هایش با اشاره به آثار زیادی که با محور مهاجرت ساخته شده‌اند، می‌گوید: فیلم من متفاوت از دیگر آثاری است که با محوریت مهاجرت ساخته شده است. در این مستند زندگی مادری نشان داده می‌شود که برای نگه داشتن اعضای خانواده اش در کابل می‌جنگد. 

همچنین مستند «آبه» به گونه‌ای ساخته شده است که مخاطب ایران و دیگر کشور‌های خاورمیانه هم می‌تواند با آن هم ذات پنداری کند. طالبیان که جشنواره سینماحقیقت را فرصتی برای شناخته شدن و دیده شدن خودش و اثرش می‌داند، از قصدش برای ساخت سه گانه مادر خبر می‌دهد: من یک مستند با محوریت مادر و مهاجرت در افغانستان ساختم و می‌خواهم با همین موضوع در ایران و یکی دیگر از کشور‌های خاورمیانه هم مستند بسازم.

خاطره بازی با عاشقان سینمای قدیم

امید نوریان با مستند «رؤیای منو بافتی؟» در بخش کوتاه مسابقه ملی جشنواره سینماحقیقت حضور دارد. او در این مستند به کلکسیونر‌های تجهیزات سینمایی پرداخته و داستان زندگی کسانی را به تصویر کشیده است که از دوران کودکی و جوانی شروع به جمع آوری لوازم سینمایی کرده‌اند. نوریان می‌گوید ایده ساخت مستند «رؤیای منو بافتی؟» را از سال ۱۳۹۶ در ذهن داشته، اما از آنجایی که مراحل پیداکردن سرمایه گذار، تحقیقات و به دست آوردن آماری از آپارات بازان طولانی شده، درنهایت این مستند پارسال جلو دوربین رفته است.

او که در مستند «رؤیای منو بافتی؟» با حدود سیزده کلکسیونر تجهیزات سینمایی گفت‌و‌گو کرده است، درباره علت انتخاب این افراد بیان می‌کند: ما سعی کردیم از میان آپارات بازان کسانی را که کلکسیون ارزشمندتری داشتند و در این زمینه باسابقه‌تر بودند، انتخاب کنیم. برای مثال در فیلم ما یک نفر هست که آپاراتچی سینمای مرحوم فردین بوده است.

این فیلم ساز با اشاره به سختی‌هایی که برای راضی کردن کلکسیون دار‌ها داشته است نیز می‌گوید: کلکسیون دار‌ها اصولا دوست ندارند دیده شوند و جلو دوربین بیایند، ازاین رو ما باید بسیار تلاش می‌کردیم تا آن‌ها را راضی کنیم. در این بین کسانی هم بودند که قبول نکردند، برای مثال کلکسیونری در شهر تبریز بود که هرچه تلاش کردیم، نتوانستیم متقاعدش کنیم جلو دوربین بیاید.

او ادامه می‌دهد: چالش دیگر ما این بود که این افراد حرف‌هایی را جلو دوربین می‌زدند، اما بعد پشیمان می‌شدند و نمی‌خواستند که در فیلم بیاید. ازاین رو ما باید هم آن‌ها را متقاعد می‌کردیم که چیزی حذف نشود، هم تدوین فیلم را به گونه‌ای پیش می‌بردیم که به کسی برنخورد.

نوریان که با همراهی حامد پویان تهیه کننده و جلال شبانی تصویربردار، برای ساخت مستند «رؤیای منو بافتی؟» به شهر‌های تهران، اراک، رشت، تبریز و همدان سفر کرده است، می‌گوید: در این مستند تلاش کرده‌ایم جو پیرامون زندگی آپارات بازان را به تصویر بکشیم و جاماندگی آن‌ها از تاریخ و حال وهوای امروز کشور را روایت کنیم؛ کسانی که خاطرات دوران قدیم را حفظ کرده‌اند، اما ذهنشان در دهه ۴۰ و ۵۰ باقی مانده است و به همین علت هم نسل جوان آن‌ها را مسخره می‌کند.

این مستندساز که اولین حضورش در جشنواره سینماحقیقت را پشت سر می‌گذارد، تأکید می‌کند: به طورکلی حضور در جشنواره ها، جدا از بحث دریافت جایزه، انگیزه فیلم ساز را برای ادامه مسیر بیشتر می‌کند و همچنین باعث می‌شود او نظر تماشاگران حرفه‌ای و فیلم سازان مطرح را درباره اثرش بشنود و در میان جامعه هنری شناخته شود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.