صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ریشه‌های استقلال دیرهنگام جمعیت جوان | بحران مسئولیت پذیری جوانان

  • کد خبر: ۳۱۰۸۶۲
  • ۲۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۵
درباره ریشه‌های نپذیرفتن مسئولیت از سوی جوانان که یکی از چالش‌های نسبتاً فراگیر این روز‌های جامعه است و به استقلال دیرهنگام جمعیت جوان برمی گردد.   

به گزارش شهرآرانیوز؛ «من هم سن تو بودم، دو تا بچه داشتم»، «من که جوان بودم، آن قدر اعتبار داشتم که اهل بازار حتی بدون پول نقد و چک هم به من جنس می‌فروختند»، «من که سی وپنج ساله شدم، اولین نوه‌ام هم به دنیا آمده بود»، «من هم سن تو که بودم، یک گردان را فرماندهی می‌کردم»؛ این جملات احتمالا برای شما هم آشناست؛ از همان دست جمله‌هایی است که بزرگ تر‌ها بار‌ها و بار‌ها در گوش جوان تر‌ها می‌خوانند تا تلنگری باشد برای جوان‌هایی که به گمان آن ها، وابسته هستند و زیر بار مسئولیت نمی‌روند.

این پیش فرض‌های بزرگ تر‌ها از جوان‌های امروزی، دست مایه پژوهش اخیر مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی هم شده است. یافته‌های این مرکز حکایت از آن دارد که سطح ایفای نقش جوانان در برخی ابعاد مهم پیشرفت همچون اقتصاد و نهاد خانواده، مطلوب ارزیابی نمی‌شود؛ مسئله‌ای که ریشه اش به تأخیر در استقلال یافتگی یا ورود دیرهنگام به دوره پذیرفتن نقش ها، یعنی بزرگ سالی برمی گردد.

۳ شاخصه استقلال یافتگی

بر اساس داده‌های مرکز ملی آمار، بیش از ۲۱ میلیون نفر از جمعیت کشور را جوانان بازه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال تشکیل می‌دهند؛ جمعیتی که‌ می‌توانند طلایه داران رشد و رونق اقتصاد، سلامت اجتماعی و فرهنگی و عوامل ثبات، امنیت و گسترش مرز‌های دانش و فناوری باشند؛ البته این موضوع منوط به تمایل و توانایی آن‌ها برای نقش آفرینی در این عرصه هاست. درواقع همین مسئولیت پذیری است که زمینه مستقل شدن جوانان را فراهم می‌کند. مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش اخیر خود، سه شاخصه ازدواج، کسب درآمد و تجربه پدری و مادری را شاخص‌های استقلال یافتگی جوانان درنظر گرفته است.

افزایش سن ازدواج

میانگین سن ازدواج پسران و دختران ایرانی به ترتیب به ۲۸.۳ سالگی و ۲۴ سالگی افزایش پیدا کرده است. به عبارت دیگر، مردان ازدواج خود را در اواخر دهه سوم زندگی و زنان تشکیل خانواده را در اواسط دهه سوم زندگی تجربه‌ می‌کنند. همچنین، سهم جمعیت جوانان هرگزازدواج نکرده در گذر زمان افزایش یافته است؛ در سال ۱۳۹۲، ۴۴ درصد جوانان هرگز ازدواج نکرده بودند، اما این عدد در سال ۱۴۰۱ به ۸/۴۸ درصد افزایش یافته است.

جوانان؛ مشتاق فرزندآوری

پدر و مادر بودن از نقش‌های مهم در زندگی است که مسئولیت پذیری زیادی را می‌طلبد. طبق نظرسنجی که در سال۱۳۹۹ انجام شده است، ۴/۹۴ درصد جوانان گفته‌اند که دوست دارند حداقل یک فرزند داشته باشند. همچنین، تعداد جوانانی که تمایل به داشتن سه فرزند یا بیشتر دارند، از ۲/۱۱ درصد در سال۱۳۸۲ به ۸/۴۱ درصد در سال ۱۳۹۹ افزایش یافته است، ولی با اینکه سن ازدواج مردان و زنان جوان از سال۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ افزایش یافته است، سن اولین تجربه پدری و مادری به ترتیب از ۳۲.۳ به ۳۲.۱ سال و از ۲۷.۹ به ۲۷.۳ سال کاهش یافته است. نکته حائز اهمیت در این زمینه، این است که در همین بازه زمانی، میانگین سن ازدواج زنان از ۲۳.۱ سال به ۲۴ سال افزایش یافته است.

با وجود به تأخیر افتادن زمان تشکیل خانواده از سوی زنان، میانگین سن نخستین تجربه مادری آن‌ها کاهش یافته است. به عبارت دیگر، فاصله زمانی بین ازدواج و تولد اولین فرزند طی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ کاهش یافته و از ۴.۶۲ سال به ۳.۳۳ سال رسیده است. همین شرایط برای مردان نیز صدق می‌کند. در بازه زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲، میانگین سن مردان در زمان نخستین تجربه پدر شدن تقریبا ثابت بوده و در ۳۲.۱ سالگی باقی مانده است.

اما در همین دوره، میانگین سن مردان در زمان ازدواج اول از ۲۷.۳ سال به ۲۸.۳ سال در سال ۱۴۰۲ افزایش یافته است. بر اساس این داده ها، فاصله زمانی بین ازدواج اول مردان و زمان پدر شدنشان از ۴.۸ سال در سال ۱۳۹۲ به ۳.۸ سال در سال ۱۴۰۲ کاهش یافته است. به عبارت دیگر، اگرچه زمان ازدواج به تأخیر افتاده است، مردان هم مانند زنان، تجربه والدگری شان را به تأخیر نینداخته‌اند.

همه این‌ها نشان می‌دهد که جوانان همچنان مشتاق فرزند داشتن هستند و با کاهش میانگین سن ازدواج، می‌توان شرایط بهتری برای این امر فراهم کرد.

مشارکت ناچیز جوانان در اقتصاد

بررسی‌های آماری نشان می‌دهد نرخ مشارکت اقتصادی جوانان از ۵۱.۱ درصد در سال ۱۳۹۷ به ۴۶.۸ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده و به معنای دیگر ۴.۱ درصد کاهش یافته است. به بیان دیگر ۱۱.۳ میلیون نفر از جوانان مشارکت اقتصادی ندارند. مقایسه با دیگر کشور‌ها نشان از پایین بودن سطح فعالیت اقتصادی جوانان ایرانی دارد. در سال ۲۰۲۳ میزان مشارکت اقتصادی جوانان پانزده تا بیست وچهارساله کشوری مانند انگلستان بیش از دو برابر نرخ مشارکت اقتصادی جوانان ایران در همین بازه سنی بوده است.

با تحلیل داده‌های بازار کار، می‌توان دریافت که پایداری و ثبات شغلی جوانان نیز به اواخر دهه سوم زندگی شان موکول شده است. همچنین با وجود آنکه جوانان مهم‌ترین دغدغه خود را مقوله اشتغال معرفی می‌کنند، در بازار کار، مشارکت اندکی دارند. وابستگی اقتصادی، مطلوب جوانان نیست، اما عوامل متعددی سبب شده است کسب درآمد آن‎‌ها دچار اختلال و درگیر تعویق زمانی شود.

از سویی، اشتغال پسران، مهم‌ترین مؤلفه دختران برای ازدواج است و به نوعی می‌توان استقلال مالی و اشتغال مردان جوان را بنیان نقش آفرینی‌های دیگر مانند ازدواج دانست، بنابراین می‌توان گفت که میانگین سن ازدواج مردان جوان در مرتبه نخست و سن تقریبی آن‌ها در زمان پایداری شغلی به هم نزدیک است.

ریشه‌های استقلال دیرهنگام

استقلال دیرهنگام جوانان دلایل متعددی دارد که مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش خود به چند نمونه از آن‌ها اشاره کرده است: نظام آموزش عمومی و عالی: برنامه‌های آموزشی مدارس و دانشگاه‌ها بیشتر بر موفقیت تحصیلی تأکید می‌کنند و مهارت‌های لازم برای استقلال یافتگی را کمتر آموزش می‌دهند.

طولانی بودن دوره تحصیلات دانشگاهی و نبود امکان ترکیب تحصیل و کار، یکی از دلایل تأخیر در استقلال یافتگی است. خانواده: نظام آموزشی و خانواده‌ها بیشتر بر موفقیت تحصیلی تمرکز دارند و برنامه‌های مشخصی برای آموزش مهارت‌های استقلال یافتگی مانند اشتغال و تشکیل خانواده ندارند.

نظام حقوقی و قانونی: قوانین موجود، هجده سالگی را، حداقل سن قانونی برای بسیاری از فعالیت‌ها تعیین کرده‌اند. همچنین الزام قانون مدیریت خدمات کشوری مبنی بر داشتن حداقل بیست سال برای استخدام در دستگا ه‌های اجرایی، به معنای آن است که نظام حقوقی و قانونی پس از هجده یا بیست سالگی، افراد را دارای شخصیت مستقل می‌داند.

همین پذیرفته شدن دیرهنگام استقلال یافتگی جوانان ازسوی نظام حقوقی و قانونی، خود عامل مهمی در تأخیر استقلال یافتگی جوانان به شمار می‌رود. سربازی: محتوای دوره سربازی با نیاز‌ها و برنامه‌های آتی جوانان تناسب چندانی ندارد و موجب وقفه در برنامه‌های زندگی و تأخیر در مستقل شدن می‌شود.

بازار کار: مشارکت اقتصادی جوانان اندک است و پایداری شغلی تا اواخر دهه سوم زندگی به دست نمی‌آید. نرخ بیکاری بالا و طولانی مدت بودن دوره بیکاری، کسب درآمد جوانان را دشوار کرده است. نظام نگرشی فرد: رشد فردگرایی سبب شده است حدود ۲۱ درصد جوانان، نقش‌های اجتماعی و خانوادگی را کمتر بپذیرند و استقلال یافتگی را با معیار‌های فردگرایانه تعریف کنند.

استقلال دیرهنگام و مشارکت ناچیز در پیشرفت

مسئولیت پذیری، بنیان و اساس تمایل و توانایی یک شخص برای استقلال یافتگی و همچنین لازمه ایفای نقش مؤثر او در حوزه‌های مختلف پیشرفت همچون اقتصاد و خانواده است و اگر گذار فرد به دوران بزرگ سالی و استقلال یافتگی در آغاز جوانی رخ دهد، امکان ایفای این نقش مؤثر فراهم خواهد شد، با این حال بررسی‌ها نشان می‌دهد که جوانان ایرانی قادر به ایفای نقش‌ها و پذیرش مسئولیت‌ها در سنین «به هنگام» نیستند و به دلیل آنکه استقلال یافتگی و دوره گذار آن‌ها به بزرگ سالی با تأخیر همراه است، نمی‌توانند در امر پیشرفت، مشارکت فعالی داشته باشند.

اگر بخواهیم به همین مسئله با عدد و رقم هم نگاه کنیم، باید بگوییم که نتایج یک نظرسنجی در سال ۱۳۹۸ نشان می‌دهد که ۲۶.۲ درصد از مردان و ۳۱.۸ درصد از زنان در بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال معتقدند که به میزان زیاد و خیلی زیاد به دیگران وابسته هستند. حدود یک سوم از جوانان در این بازه سنی، دچار مسئله عدم استقلال یافتگی‌اند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.