در بسته خبری امروز به نقش تلویزیون در سیگاری شدن جوانان این مرز و بوم، امکان خرید دارو و قرص و آمپول تنها با ماشین حمل پول، هدیهای خفن به نام کفن، کم بودن حقوق بازنشستگان و کمتر از کم بودن حقوق جوانان خواهیم پرداخت.
یک کارشناس تلویزیون گفت: ۳۰درصد از جوانان با دیدن فیلمهای نمایش خانگی به سیگار گرایش پیدا میکنند! ولی کاش کارشناسان این مرز و بوم بدانند اگر به جای عدد رند، یک عدد غیرسرراست مثلا ۳۰/۲۸ درصد اعلام میکردند باور آن آسانتر بود. ولی گذشته از این حرفها سؤالی که پیش میآید این است، آیا جوانان اینطوری هستند که تا ببینند کسی توی فیلم سیگار میکشد، زود لباسهایشان را میپوشند و میروند سر کوچه تا اولین سیگار عمرشان را بخرند؟
با این حساب اگر فیلمها اینقدر تأثیر دارند کارگردانها زحمت بکشند فیلمهایی بسازند که بازیگران شبها مسواک بزنند، روزها کتاب بخوانند، آشغالها را رأس ساعت ۹ شب بیرون بگذارند و به جای نوشابه گازدار، دوغ بدون گاز بخورند. اگر این چیزها اینجور که میگویند مؤثر باشد پوسیدگی دندان پایین میآید، سرانه مطالعه بالا میرود، آلودگی محیط زیست پایین میآید و سرانه تراکم استخوانی مردم افزایش مییابد!
خبرآمد که دارو قرار است طوری گران شود که نسخه همه پیچیده شود؛ و اگر مریض شویم، خشاب هر کدام از قرصها هم که خالی شود، سرمان تیر میکشد. البته تمام قرصها از دسترس ما خارج نمیشوند مثلا همچنان در حد خرید یک یا دو ورق قرص اسمارتیز قدرت خرید داریم. حتی میتوانیم خوددرمانی کنیم و به جای قرصهای شیمیایی، قرص نان بخوریم که هم ارزان است و هم عوارض شیمیایی آن قرصهای دیگر را ندارد. همچنین اگر کسی نسخهای داشت که کارکنان داروخانه به خاطر بدخطی دکتر نتوانستند آن را بخوانند نه تنها ناراحت نمیشود بلکه خیلی هم خوشحال خواهد شد، چون بهانهای برای نخریدنش پیدا کرده است.
شواهد نشان میدهد برنامه جعبه سیاه که به مهمانان خود کفن و اعلامیه ترحیم هدیه میداد متوقف شده است. حالا که تلویزیون قدر این برنامه کفنمحور را ندانست، سازندگان این برنامه میتوانند برنامه خود را در شبکه نمایش خانگی ادامه دهند، استودیو هم لازم نیست. مجری و مهمان دعوت شده را روی تخته مردهشوخانه بنشانند و یک چلوکباب هم جلو مهمان بگذارند و بگویند این هم غذای مراسم ختمت. بخورگوشت بشه به تنت! همچنین میتوانند در سری جدید برنامه خودشان، از مهمان بخواهند کفن اهدایی را خودش پرو کند و ببیند چقدر به او میآید.
کانون عالی بازنشستگان اعلام کرده است که حقوق ماهانه بیشتر بازنشستگان فقط برای ده روز کافی است. البته اگر پای صحبت آنها بنشینید حس میکنید در این آمار اعلامی یک صفر به روزهایی که میشود با حقوق ماهانه زندگی کرد اضافه شده است، یعنی نهایتا یک روز میتوان با آن دوام آورد.
ولی اگر مبنا را همان ۱۰ روز قرار دهیم، به نظر ما دولت میتواند برای اینکه بازنشستگان محترم تا آخر ماه کم نیاورند، حقوقشان را به جای سر ماه، ساعت ۲۴ روز بیستم هر ماه واریز کند. همچنین میتوان با تصویب دولت و مجلس تعداد روزهای هر ماه را به ۱۰ روز کاهش داد تا مشکل معیشتی آنها به صفر کاهش داده شود.
یک فعال کارگری گفت: جوانان با حقوق ۹ تا ۱۰ میلیون تومان انگیزهای برای کار ندارند. گویا جوانان دچار اشتباه محاسباتی شدهاند. آنها با خودشان میگویند حتی اگر رایگان برویم سرکار و رایگان برگردیم، با روزی ۳۰۰ هزار تومان، نیمکیلو گوشت هم نمیشود خرید، حتی نمیتوان سه قوطی تن ماهی ۱۸۰گرمی مارک معروف خرید. درصورتی که این طوری نباید حساب کرد و به جای گوشت، باید نان را معیار قرار داد.
اگرنانوایی بربری با نرخ دولتی پیدا کنند، روزانه میتوانند ۱۵۰ تا نان بخرند و بخورند و حتی یک خانواده عیالوار به صرف نان تشکیل دهند. تازه برخی نانها مثل لواش تهران، ارزانترند شاید بگویید هر روز که نمیشود نان خورد، دل آدم را میزند. حق دارید میشود تنوع داد، مثلا یک روز بربری خورد، یک روز سنگک، یک روز لواش و یک روز هم هیچی تا خوشی زیر دلشان نزند. اصلا تنوع از نان بهتر؟ مگه داریم؟