صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بانوی نویسنده و کارگردان به عروسک‌ها جان می‌بخشد

اولویتم کار برای کودکان است

  • کد خبر: ۳۱۶۰۸
  • ۰۴ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۳
 سمیرا منشادی
خبرنگار شهرآرا محله
ساخت بیش از ۱۵۰ عروسک خلاق از مواد بازیافتی برای نمایشنامه‌ها، نوشتن ۴۰۰ نمایشنامه، بازی در ۲۰ تئاتر، نویسندگی و کارگردانی بیش از ۳۰۰ مجموعه عروسکی نمایش تئاتر و... این‌ها بخشی از رزومه محترم رضایی، هنرمند ساکن محله هفت‌تیر، است. آن‌قدر عناوین کاری و مقام‌هایی که او به دست آورده رنگارنگ است که آوردنش در این چند خط نمی‌گنجد. تمام این رزومه مربوط به یک بانوی دهه شصتی است که در این روز‌ها در اوج فعالیتش قرار دارد و هنوز به طور قطع بر این آمار افزوده خواهد شد. او اولین نمایشگاه سه بعدی در زمینه حرکت امام رضا (ع) از مرو تا نیشابور را طراحی و اجرا کرده همچنین در سال ۸۹ اولین پینت‌بال زیر ۱۳ سال را طراحی و راه‌اندازی کرده است. کار‌های بسیاری از او در گروه کودک شبکه‌های خراسان رضوی، جنوبی، شمالی و کیش پخش شده است. در حال حاضر نیز به عنوان نویسنده و کارگردان تولید پادکست رادیویی و گوینده برای شهرداری منطقه ۱۱، ساخت محتوا و تولید برای فضای مجازی به سفارش بخش خصوصی فعالیت دارد. با او در این روز‌های گرم تابستانی قرار مصاحبه‌ای گذاشتیم و از کارهایش گفتیم و شنیدیم.

شروعی اتفاقی در کار هنری
رضایی از همان دوران کودکی استعداد خاصی در زمینه بازیگری داشته است. هنگامی که در این زمینه صحبت می‌کنیم او به خاطره‌هایش رجوع می‌کند و اولین جرقه‌های بازیگری را مربوط به دوران قبل از دبستانش می‌داند و می‌گوید: «اولین جرقه بازیگری در دوره قبل از مدرسه برایم رقم خورد. از شانس خوبی که داشتم با دختر کارگردانی که فامیلش را خاطرم نیست در یک مهدکودک بودم. آن کارگردان تئاتری در زمینه کودکان به نام «حسنی» برای شبکه ۵ آماده کرد که در آن نقش داشتم. آن‌کار برایم خیلی جذاب بود و همین نقش سبب شد به طور ناخودآگاه به سمت تئاتر بروم.»

حضور پررنگ در فوق‌برنامه‌ها
هنگامی که او به مدرسه می‌رود در تمام فعالیت‌های مدرسه شامل فرهنگی، ورزشی و هنری حضوری فعال و پررنگ دارد. خودش با خنده می‌گوید: «دائم برگه‌های مختلف رضایت‌نامه دستم بود و به خانواده‌ام می‌دادم آن‌ها را امضا کنند. در تمام کلاس‌های ورزشی و فوق‌برنامه‌ای که مدرسه داشت شرکت می‌کردم تا خودم و هنری را که دارم نشان بدهم.»
 خانواده و به‌ویژه مادرش چندان موافق کار‌های هنری او نبوده‌اند، اما برای اینکه بتواند رضایت آن‌ها را جلب کند تمام تلاش و سعی‌اش را می‌کرده تا در مدرسه جزو شاگردان متوسط رو به بالا باشد تا مانعی برای کارش نداشته باشد.

تشکیل گروه تئاتر در مدرسه
هنگامی که او به کلاس سوم می‌رود بدون اینکه با معلمشان هماهنگ باشد و فقط به‌دلیل اینکه تئاتر کار کردن را دوست داشته با چند نفر از دوستانش گروهی را تشکیل می‌دهند. او در این‌باره می‌گوید: «کلاس سوم دبستان بودم که برای جشن تکلیفمان تئاتری را با دوستانم آماده کردیم. زمان جشن اعلام کردیم که ما هم برنامه‌ای داریم که می‌خواهیم آن را اجرا کنیم. آن‌ها هم قبول کردند. آن کار را خودم نوشتم و با تمرینی که انجام دادیم برنامه خوبی از کار درآمد و مورد توجه اولیای مدرسه قرار گرفت.»
او در سال‌های بعدی هم این تئاتر را با کمی تغییر برای کلاس سومی‌ها در جشن تکلیفشان اجرا کرده است.

اجرای‌های دوستانه در دبیرستان
رضایی در سال‌های بعدی پی می‌برد که صدای خوبی دارد و قابلیت‌های صدایش را می‌شناسد. او می‌گوید: «در دوران راهنمایی و دبیرستان پی به قابلیت‌های صدایم بردم. به همین دلیل در منزل روی متن‌های ادبی کار می‌کردم تا آن‌ها را در کلاس برای دبیر و دانش‌آموزان دیگر بخوانم. گاهی دانش‌آموزان را در ساعت‌های تفریح دور خودم جمع می‌کردم و برایشان متن‌ها را می‌خواندم. گاهی دبیران ادبیات نمی‌توانستند از کنار اسم من به‌راحتی بگذرند، زیرا تسلط خوبی روی خواندن متن‌ها داشتم و لحن و بیانم خوب بود. برای این‌کار کتاب زیادی می‌خواندم، این کار، هم به نوشتنم کمک می‌کرد و هم به خواندنم.»
حس و حال خوبی که او از اجرا دارد سبب شده تا در حال حاضر این‌کار را ادامه بدهد البته در زمینه مجریگری، گویندگی و...

دوران پرکار نوجوانی
رضایی برخلاف سایر هم‌سن و سال‌هایش راهش در دوره نوجوانی برایش مشخص بوده و می‌دانسته که چه می‌خواهد انجام بدهد. در دوران راهنمایی او به همراه خانواده‌اش به تهران می‌روند. خودش در این زمینه می‌گوید: «نه اینکه مشهد امکاناتی نداشته باشد، اما تهران برایم حال و هوای دیگری داشت. آنجا کار‌های عمو‌های فیتیله‌ای را دیدم و ذوق و شوق خاصی داشتم.»
 او به همراه خانواده‌اش بعد از چند سال اقامت در تهران دوباره به مشهد برمی‌گردد. در این سال هم‌زمان او چندین کار را با هم انجام داده است. در این زمینه می‌گوید: «از همان دوران ابتدایی که گروه تئاتر تشکیل دادم تا دوران دبیرستانم این گروه هر سال بود. حتی در دوران دبیرستان به سایر مدارس می‌رفتم و به مدیر مدرسه پیشنهاد می‌دادم که گروهی را در اختیارم قرار بدهند تا با آن‌ها تئاتر کار کنم.»
رضایی با گروه‌های تئاتر حتی به مسابقه‌های ناحیه و استان هم رفته و مقام‌های بسیاری را کسب کرده است.

اولین آموزش تخصصی بازیگری
او سال‌ها نویسندگی و کارگردانی تئاتر، نمایشنامه‌نویسی، عروسک‌گردانی و حتی طراحی دکور در مدرسه انجام داده بدون اینکه کلاسی رفته باشد و آموزشی در این زمینه به طور تخصصی دیده باشد. کلاس اول دبیرستان در مدرسه از یک مربی تئاتر دعوت می‌کند تا به آ‌ن‌ها آموزش بدهد. تصور کنید کسی مثل رضایی که تشنه هنر و به‌ویژه تئاتر است، چه اندازه از این کلاس‌ها استقبال می‌کند. او می‌گوید: «این اولین آموزشی بود که می‌دیدم و با علاقه زیاد کلاس‌ها را دنبال می‌کردم.»
رضایی در همین سال با دوستانی در دبیرستان آشنا می‌شود که تأثیر زیادی در آینده او می‌گذارند. او توضیح می‌دهد: «با فرشته ابراهیمی و خانم برومند و چند تن از دوستان دیگر که در زمینه هنر فعالیت داشتند آشنا شدم. آن‌ها هنوز هم در این زمینه فعالیت دارند. در آن دوران گروه موفقی داشتیم.»
 این کلاس‌ها و آشنایی سبب شده تا او تئاتر را جدی‌تر دنبال کند.

رتبه دلنشین جشنواره دانش‌آموزی
عضویت در انجمن نمایشی او هم در همین سال اول دبیرستان اتفاق افتاده است. رضایی هنگامی که دارد آن روز‌ها را برایمان بازگو می‌کند لبخند از روی لب‌هایش یک لحظه دور نمی‌شود. آن‌قدر فعالیت در این سال‌ها داشته که گاهی برخی از آن‌ها را فراموش می‌کند و دوباره برمی‌گردد و تعریف می‌کند. رضایی در این باره بیان می‌کند: «یکی از دوستان تماس گرفت و گفت قرار است در جشنواره عروسکی بیرجند کاری را ارائه کند. از من خواست که به عنوان دستیار کارگردان همراهش باشم. کار را قبول کردم و علاوه بر دستیار کارگردان عروسک‌گردانی را هم به عهده گرفتم. در آن کار رتبه سوم و در ساخت عروسک رتبه اول را به دست آوردیم. همین دوستم عضو انجمن نمایشی شده بود و بعد از این همکاری با کمک او عضو انجمن نمایشی شدم.»

دغدغه‌های مادرانه
همه مادران یک خصوصیت مشترک دارند و آن هم اینکه نگران فرزندشان هستند. مادر محترم رضایی هم از این دست دغدغه‌ها داشته و به همین دلیل ابتدای کار‌های هنری او چندان روی خوشی به کارهایش نشان نمی‌داد تا شاید به گمان خودش دخترش را از هنر منصرف کند، اما هنگامی که می‌بیند دخترش پشتکار بی‌نظیری دارد و از هر فرصتی برای کار هنری‌اش استفاده می‌کند او را حمایت می‌کند. در این زمینه رضایی می‌گوید: «فکر کنم سال اول دبیرستان بودم. می‌خواستیم در تعطیلات نوروزی، مدرسه را برای فلسطین و روز قدس دکور بزنیم. یادم می‌آید که آن سال در نوروز دائم در مدرسه بودم و به اتفاق معاون پرورشی اداره که ناظر کارمان بود دکور می‌زدیم. یک روز احساس کردم که دو چشم نگران از پنجره کتابخانه در حال نگاه کردنم است. متوجه شدم مادرم است. رفتم بیرون و سلام کردم. تیپ ظاهری مادرم نشان می‌داد که دل نگرانم بوده و آمده، اما گفت آمده‌ام دنبالت که برویم عیددیدنی. چندین بار این رفت و آمد‌ها را داشت تا اینکه مطمئن شد از حاشیه دورم و سرگرم کار خودم هستم.»
 این مراقبت و نگرانی مادرانه و اعتماد به او سبب دلگرمی رضایی شد و می‌گوید: «در طول این سال‌ها کاری نکردم که اعتماد مادرم و خانواده از من سلب شود.»

اولین تجربه نمایش‌نویسی
رضایی سال دوم دبیرستان نمایشنامه‌ای را می‌نویسد و کارگردانی می‌کند. برای اجرای نمایشنامه‌اش به دبیرستان دیگری می‌رود و پیشنهاد تمرین با دانش‌آموزان را می‌دهد و پس از استقبال مدیر مدرسه و در اختیار گذاشتن گروه تئاتر، تمرین را شروع می‌کند. خودش درباره اولین تجربه کارگردانی‌اش می‌گوید: «نمایشنامه «وجدان بیدار» را نوشتم و کارگردانی کردم. البته کار موسیقی، دوخت لباس، طراحی دکور و... را هم انجام دادم. به کمک خانواده‌ام لباس‌های بازیگران را دوختم. برای موسیقی هم وقت می‌گذاشتم، تمام مواردی را که تا ثانیه چند بی‌کلام است و بعد از آن باید قطع شود یادداشت می‌کردم. از آبان تا بهمن‌ماه تمرین کردیم. بالأخره زمان اجرا و رفتن روی سن نمایش رسید؛ استرس زیادی داشتم، زیرا گروه تئاترم باید مقابل مربی‌ای که سال قبل از او آموزش دیده بودم اجرا می‌کردند. متأسفانه کار خوب از آب در نیامد. در آن‌کار زمان‌بندی نداشتم و نمی‌دانستم که تعویض لباس و سایر کار‌ها تا چه اندازه می‌تواند وقت را بگیرد و از سویی ما باید در یک زمان مشخص کارمان را ارائه می‌کردیم.»

تجربه‌های تلخ و شیرین کار هنر
رضایی از گریه‌های پشت صحنه‌اش در آن تئاتر می‌گوید و اینکه نتوانسته در مقابل مربی تئاترشان کار خوبی را ارائه کند. اما این کار همه‌اش تلخی نبوده است. او می‌گوید: «حسن کار این بود که متوجه شدم باید به زمان‌بندی هم توجه کنم و این مهم‌ترین تجربه‌ام شد. حالا با خودم فکر می‌کنم آن شکست چه خوب و به‌موقع بود و نقص کارم را متوجه شدم و درس عبرتی برایم شد. دومین نکته این بود که مدیر مدرسه روز معلم به مدرسه دعوتم کرد و در پاکت ۵ هزار تومان گذاشته بود. این برایم بسیار شیرین بود که آن مدیر مرا در جمعشان دعوت کرده بود.»
با آنکه او برای اولین تجربه کارگردانی‌اش بسیار زحمت کشیده بود و نتیجه موفقیت‌آمیز نبوده، اما در مقابل تجربه‌های خوبی کسب کرده که برای سال‌های آینده کاری‌اش بسیار کاربرد داشته است.

دغدغه‌های دانش‌آموزی
رضایی در تمام مدتی که دانش‌آموز بوده و کار هنری انجام داده تلاشش بر این امر بوده که دغدغه‌های دانش‌آموزان را در کارهایش منعکس کند. او برایمان توضیح می‌دهد: «در نمایشنامه‌هایی که می‌نوشتم از دانش‌آموزان نظرخواهی می‌کردم. گاهی نمایشنامه‌ها را به‌صورت کارگاهی می‌نوشتم، زیرا می‌خواستم کارم بازتابی از دغدغه‌های روز دانش‌آموزان و مشکلاتی باشد که آن‌ها درگیرش هستند. مزیت این نوع کار در این است که دانش‌آموز جذب کار می‌شود و با نمایش احساس نزدیکی می‌کند.»
این دختر پرتلاش هم‌زمان با کار‌های نمایشی، چندین سال در گروه سرود دانش‌آموزی هم شرکت داشته است و توانسته مقام اول را هم با گروه سرودشان در استان کسب کند.

یک راهنمایی اشتباه
رضایی برای انتخاب رشته در دبیرستان، مشورت و راهنمایی اشتباهی را از مشاور مدرسه دریافت می‌کند. مشاور با گفتن اینکه «طراحی دوخت در پشت صحنه به تو کمک می‌کند» او را ترغیب به خواندن این رشته می‌کند. هرچند رشته‌ای که او انتخاب کرده در آن زمان مرتبط نبوده، اما در حال حاضر آنچه آموخته به کارش می‌آید. آن سال در دانشگاه شرکت نمی‌کند، اما در سال‌های بعد مدرک کارشناسی کارگردانی را می‌گیرد. او می‌گوید: «آن‌قدر به‌طور تجربی کار عروسک‌گردانی، صداپیشگی، طراحی، نمایشنامه‌نویسی، کارگردانی و... کرده بودم که نیازی نمی‌دیدم به دانشگاه بروم. در گروه تئاتر آقای قریشی نمایش کار کردم و هم‌زمان در دبیرستان هم با بچه‌ها تئاتر کار می‌کردم. سال ۸۰ سریال عروسکی به نام «سعید و گلرو» را با رفیعی به عنوان صداپیشه و عروسک‌گردان کار کردم. سال ۸۱ و ۸۲ شروع همکاری‌ام با صداوسیما بود که در آن سال مجموعه تلویزیونی «قندک» را با علیزاده کار کردم. در همین سال چند نمایش هم‌زمان را کار کردم از جمله نمایش آیینی برای محرم به نام «مویه‌های شام» «هفت دریا شبنمی» رضا حسینی و کار استاد صابری که در جشنواره دانش‌آموزی مقام اول را کسب کرد و در نسخه‌های متفاوتی کار شد.»
کار تجربی او سبب شده تا بتواند در زمینه درس دادن تئاتر حتی از آن‌هایی که درس دانشگاهی این رشته را خوانده‌اند خروجی بهتری داشته باشد.

همسر و همراه در کار‌ها
گاه می‌شنویم که ازدواج و مادر شدن مانعی برای فعالیت‌های فرد می‌شود. هنگامی که این پرسش را با رضایی در میان می‌گذاریم او چنین پاسخ می‌دهد: «شکر خدا ازدواجم نه‌تن‌ها مانع پیشرفتم نشد،   بلکه با حمایت‌های همسرم توانستم کارم را ادامه بدهم. همسرم در کار هنری فعالیت دارد، دختر بزرگم نمایشنامه می‌نویسد و قصد دارم کتابش را چاپ کنم. دختر کوچک‌ترم که شش سال دارد هم به هنر علاقه دارد. به‌طور کلی خانواده‌ای هنری هستیم و این امر ادامه فعالیت را برایم آسان‌تر می‌کند.»

اولین جشنواره کودک
این بانوی پرتلاش در زمینه کودک اولین‌های بسیاری را انجام داده است. برایمان توضیح می‌دهد: «سال ۸۸-۸۹ بود که برای فرهنگ‌سرای کودک و آینده اولین کتاب داستان سه بعدی در کشور را ساختم. بعد از سه سال «شهر کودک» را که به صورت ۹ سالن و شامل شهر ترافیک، پینت‌بال، شهرسازی، آتش‌نشانی و... بود را طراحی و اجرا کردم. استقبال از این شهر کودک بسیار زیاد بود.»
 همان‌طور که اشاره کردیم او دغدغه کودکان را دارد و برای اینکه همه کودکان این شهر با تئاتر و نمایشنامه‌های عروسکی آشنا شوند و لذت دیدن نمایش را بچشند، اولین جشنواره کودک را برای کودکان حاشیه شهر و مناطق محروم راه‌اندازی کرده است. او توضیح می‌دهد: «می‌دانیم در حاشیه شهر والدین آن‌قدر درگیر امور اقتصادی هستند که نیاز‌های دیگر فرزندانشان اولویتی برایشان ندارد. از این‌رو تصمیم گرفتم در عوض اینکه آن‌ها به سالن نمایش بیایند ما برای اجرا به سمت آن‌ها برویم. به همین دلیل سه عدد وانت و اتوبوس را آذین‌بندی کردیم و به مناسبت عید‌های مذهبی و دهه کرامت سه برنامه برایشان اجرا کردیم.»

ساخت ۱۵۰ عروسک خلاق
اولین عروسکی که رضایی درست کرده برای تولد دوستش بوده است. او تعریف می‌کند: «۷ یا ۸ سال داشتم که برای جشن تولد دوستم عروسکی را در ذهنم طراحی کردم و دوختم. او از دیدن عروسک بسیار خوشحال شد. این اولین تجربه ساخت عروسکم بود. در سال‌های بعدی برای کارهایم با مواد بازیافتی عروسک‌های زیادی ساختم شاید بیش از ۱۵۰ عروسک. البته برخی از این عروسک‌ها را تغییر می‌دهم و در کار‌های بعدی استفاده می‌کنم. ناگفته نماند که در این سال‌ها برخی عروسک‌ها از بین رفته‌اند. اما تا خراب نشوند از آن‌ها دل نمی‌کنم و دوست ندارم عروسک‌ها را دور بیندازم.»
دور شدن و گذشتن از آنچه با دست‌های خودش ساخته برای او سخت است.

فعالیت‌های مجازی این هنرمند
رضایی علاوه بر پروژه‌های مختلفی که برای کودکان کار می‌کند در زمینه صدا هم فعالیت‌های بسیاری دارد. از جمله اینکه در دوران دانش‌آموزی عضو گروه سرود بوده و همچنین در گروه کرال انفرادی که در آن زمان رئیس انجمن موسیقی بوده عضویت داشته است. او از این نوع فعالیت‌هایش برایمان این‌گونه توضیح می‌دهد: «قابلیت‌های صدایم را می‌شناسم، تسلط و اعتماد به نفس خوبی هم در این زمینه دارم به همین دلیل در کار‌های مختلف دعوت به همکاری شدم. در بسیاری از تیتراژ‌های سریال‌های کودکان، اجرای برنامه‌های مختلف در شهر به‌عنوان مجری، همچنین به عنوان دوبلور در کار‌هایی که برای زمین‌شناسی بود، همکاری کردم. ترانه‌ای را برای سفیران آب با همکاری سایر افراد اجرا کردیم.»
او این‌کار را به دلیل اینکه مشغله‌های کاری زیادی دارد کمتر از کار‌های هنری‌اش دنبال می‌کند.

فعالیت در صدا و سیما و سینما
فعالیت‌های این هنرمند در گروه کودک شبکه‌های خراسان رضوی، جنوبی، شمالی و کیش شامل سریال تلویزیونی سعید و گلرو، مجموعه تلویزیونی نامی و نازی، مجموعه سریال‌های قندک، مجموعه سه چرخه، برای تولید شبکه استانی خراسان رضوی است که به عنوان عروسک‌گردان، کارگردان، دستیار کارگردان، نویسنده، مدیر عروسک‌گردان‌ها، بازیگر، صداپیشه و خواننده تیتراژ از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ فعال بوده است. همچنین مجموعه تلویزیونی عزیز جزیره برای مرکز کیش به عنوان عروسک‌گردان و صداپیشه، مجموعه بچه‌های روستا برای تولید مرکز خراسان جنوبی به عنوان مدیر عروسک‌گردان‌ها و عروسک‌گردان، مجموعه رسانه خانگی زیزبل هم صداپیشه و عروسک‌گردان و خواننده تیتراژ حضور داشته است. او در مستند داستانی زندگی‌نامه دکتر شیخ به عنوان بازیگر در مستند تاریخی سفیران آب مستند داستانی زیارت به عنوان صداپیشه کار کرده است. رضایی همچنین در تله تئاتر پشت پرچین ابن اماره، تله فیلم آخرین خواب بارانی، مجموعه تلویزیونی پنجره‌ای رو به لبخند و فیلم سینمایی مدیترانه در سمت‌های مختلفی فعالیت داشته است.

فعالیت‌های نمایشی
برگزاری نمایشگاه‌ها، اجرای نمایش، ساخت و اجرای دکور برای برنامه‌های مختلف اداره‌ها و نهاد‌های مختلف مانند جشن دو هزار نفره خدمات شهری و اجرای نمایش فیتیلک، نمایشگاه بهترین همسایه، برگزاری جشن‌های دانشجویی دانشگاه‌های آزاد و پیام نور استان و فردوسی مشهد را به عهده داشته است. همچنین کتاب داستان زنده و چند بعدی زیزی و حسام اولین بار در کشور در فرهنگ‌سرای کودک و اولین شهربازی شهر کودکان (کید زانیا) در کشور را در کارنامه هنری خود دارد. در نمایشگاه مشهد دوست‌داشتنی به عنوان طراح لباس، اجرای نمایش عروسکی و کارگردان و گوینده حضور داشته، همچنین تولید پادکست رادیویی برای سفارش شهرداری منطقه ۱۱ در رمضان امسال، فیلم کوتاه تلویزیونی بام رهایی به عنوان نویسنده، ساخت محتوا و تولید مجموعه چاخان خان در فضای مجازی به سفارش بخش خصوصی در فروردین و اردیبهشت امسال از جمله فعالیت‌های اوست.

فعالیت‌های حرفه‌ای تئاتر
به‌عنوان بازیگر در تئاتر‌های «افسانه، رندان جهان، جادو گر باغ بهار، مویه‌های شام و هفت دریا شبنمی» مقام منتخب کشوری از اول تا سوم را کسب کرده است. در زمینه کارگردانی و نویسندگی نیز با تئاتر‌هایی مانند «پری و ساحل، مترسک ترسو، شنل قرمزی، دختر کبریت فروش، روزی مثل هرروز، زاغکی قالب پنیری دید، پرواز، شعبده و طلسم، هفت پیکر، آرزوی بزرگ، بازای و...» مقام‌های منتخب کشوری اول تا سوم را به دست آورده است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.