به گزارش شهرآرانیوز؛ مریم پروانه اظهار کرد: در کودکی هم نقاشی که میکردم معلم و دانشآموزان نقاشی من را نگاه میکردند. در نقاشی آموزش حرفهای ندیدم. پنج شش جلسه بیشتر نرفتم و خروجی کارم بیشتر ذاتی بوده. وقتی که وارد آموزشوپرورش شدم، سعی کردم هنر نقاشی را با هنر معلمی تلفیق کنم که به نظر من واقعا کار بزرگی است؛ البته فراتر از من، در کل شغل معلمی هنر خیلی بزرگی است.
وی ادامه داد: من از بچگی کلاً نقاشی را دوست داشتم ولی نقاشی با گچ را سال ۹۹ شروع کردم. برای درس علوم، مبحثی در مورد نور بود، آمدم یک چشم و چندتا تصاویر را روی تخته کشیدم و دانشآموزان خیلی دوست داشتند؛ ولی پرسنل مدرسه گفتند جالب نیست. حالا نمیدانم شاید، چون با گچ سفید بود گفتند زیاد جالب نیست؛ منم با خودم گفتم شاید واقعا جالب نیست و ادامه ندادم.
این بانوی معلم با اشاره به اینکه درسال بعد پایه دوم من نقاشی برای درس مسجد را کشیدم. تصویر یک مسجد و یک خانم را کشیدم که در حال دعا خواندن است. دیدم که بچهها خیلی دوست داشتند و پرسنل مدرسه استقبال کردند، متذکر شد: بعد از این جستوجو کردم و به تصویری رسیدم که یک نقاشی خیلی مبتدی در مورد فضا بود، آن را روی تخته کشیدم و دیدم که بازخورد خوبی دارد مثلا رئیس اداره آمد و گفت نقاشی شما چقدر قشنگ است درصورتی که به نظر خود من خیلی مبتدیانه بود.
پروانه با اشاره به اینکه در مورد ارتباط با دانشآموزان و نقاشی در همان سال ۱۴۰۰، یک دانشآموز دیرآموز داشتم، این دانشآموز استرس خیلی بالایی داشت؛ من کلا ارتباطم با دانشآموزان فراتر از ارتباط معلم شاگردی است. نمیگویم خیلی آدم خاصی هستم ولی کلا بچهها را دوست دارم، افزود: کمکم با این دانشآموز دوست شدم. این دانشآموز در درس املا و ریاضی خیلی مشکل داشت. املایش را که تصحیح میکردم دور کلماتی که صحیح نوشته بود دایره میکشیدم تا ایجاد انگیزه شود. یک بار ازش پرسیدم حالا که در املا پیشرفت کردی دوست داری من چه کاری برایت انجام بدهم؟ گفت: دوست دارم تصویر مرد عنکبوتی را برایم نقاشی کنی. منم به قولم عمل کردم و این کار را انجام دادم؛ ولی این قدر شوق و ذوق داشت واقعا انگار دنیا را به این دانشآموز دادند.
منبع: روزنامه خراسان