این دیالوگ محمدرضا گلزار در سریال عاشقانه که در سال ۱۳۹۵ ساخته و در شبکه خانگی پخش شد، برای مخاطبان سینما و تلویزیون ایرانی یادآور یک لحظه پرتنش در روابط شخصیتها است. اما پس از گذشت چند سال، این جملات به طرز شگفتانگیزی در شبکههای اجتماعی دوباره ترند شدند. دیالوگی که در ابتدا تنها در قالب یک بخش از یک سریال خانگی مطرح بود، حالا با ریمیکسهای مختلف به یکی از موضوعات بحثبرانگیز فضای مجازی تبدیل شده است. این تغییرات نه تنها نحوه مصرف رسانهها را نشان میدهند، بلکه بازتابی از تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز به شمار میروند.
انتشار مجدد این دیالوگ در فضای مجازی و تبدیل شدن آن به یک ریمیکس پرطرفدار در شبکههای اجتماعی، نشاندهندهٔ تغییرات در نحوه مصرف و ارتباط افراد با رسانهها است. در دنیای امروز، شبکههای اجتماعی به یک ابزار عمده برای اشتراکگذاری محتوا تبدیل شدهاند. این پدیده بهویژه در ایران با توجه به تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی، سبب شده تا حتی جملات کوچک و ساده از فیلمها یا سریالها به سرعت در دسترس میلیونها نفر قرار گیرد و بازخوردهایی از نوع انتقادی و پذیرشی به همراه داشته باشد.
در شرایط کنونی، فضای آنلاین تبدیل به بستر بازتابدهندهای برای احساسات و گفتمانهای اجتماعی شده است. در این فضا، ترند شدن یک دیالوگ همچون دیالوگ گلزار در سریال عاشقانه نه تنها نشاندهندهٔ محبوبیت آن بهعنوان یک محتوای کمدی یا احساسی است، بلکه میتواند نمایانگر بحرانها و اضطرابهای اجتماعی باشد که افراد در تلاش برای بیان آنها هستند. جملات گلزار، که بهصورت طنزآمیز یا ریمیکسشده استفاده میشوند، در واقع به نوعی زبان و بیانی برای بیان خشونتهای احساسی، دلخوریها و نارضایتیهای فردی تبدیل شدهاند.
با بازگشت این دیالوگ به فضای عمومی، سوالهای زیادی در مورد استفاده از زبان و نوع بیان در جامعه پیش میآید. آیا این کلمات، صرفاً بخشی از یک اثر هنری یا سریالیاند که بهطور تصادفی در فضای مجازی ترند شدهاند؟ یا اینکه اینها بیانگر یک نیاز اجتماعی و فرهنگی هستند که در این زمان و مکان خاص، از زبان شخصیتهای سریال عاشقانه به دنیای واقعی منتقل میشود؟
این دیالوگ، که در ابتدا تنها یک بخش از سریال بود، اکنون بهطور گسترده بهعنوان وسیلهای برای بیان احساسات و فشارهای روانی فردی و اجتماعی در فضای آنلاین استفاده میشود. در واقع، برخی از کاربران فضای مجازی این دیالوگ را بهعنوان ابزاری برای ابراز نارضایتیها، عصبانیتها و دردهای شخصی خود در مقابل موقعیتهای مختلف استفاده کردهاند. این پدیده نشاندهندهٔ روندی است که در آن افراد به جای گفتوگوهای منطقی و محترمانه، از کلمات تند و توهینآمیز برای بیان احساساتشان استفاده میکنند. به عبارت دیگر، این دیالوگ بهطور ناخودآگاه به یکی از نمادهای رایج خشونت کلامی در فضای آنلاین تبدیل شده است.
یکی از نکات قابل توجه در این مورد، نقش رسانههای اجتماعی در شکلدهی به گفتمانهای اجتماعی و فرهنگی است. امروزه، رسانهها و بهویژه فضای مجازی قدرت بسیار زیادی در تغییر و تحریف معانی، گفتمانها و مفاهیم دارند. وقتی یک دیالوگ از یک سریال خانگی به سرعت در فضای اجتماعی پخش میشود و هزاران نفر آن را بهصورت ریمیکسهای مختلف منتشر میکنند، در واقع نوعی دگرگونی در نحوه مصرف هنر و رسانهها شکل میگیرد.
این تغییرات، نه تنها در نحوه ارائه محتوا بلکه در فهم و تأثیرگذاری آن نیز میتواند تغییرات عمدهای ایجاد کند. دیالوگ گلزار در عاشقانه، بهعنوان یک قطعه از یک سریال تلویزیونی، در ابتدا تنها برای گروهی خاص از تماشاگران معنا میداد. اما امروز، در فضای مجازی، این دیالوگ به بخشی از زندگی روزمره بسیاری از افراد تبدیل شده است. از این رو، سوالات اخلاقی و اجتماعی در مورد اثرات چنین محتواهایی بر جامعه مطرح میشود.
یکی از پیامدهای منفی که میتوان به آن اشاره کرد، گسترش استفاده از زبان توهینآمیز در فضای عمومی است. این دیالوگ، در ابتدا بهعنوان یک ابزار برای ایجاد شوخی و لحظات کمدی به کار گرفته میشد، اما با مرور زمان، تبدیل به یک عبارت مرسوم در ارتباطات آنلاین شده است. در این روند، ممکن است دیگر بهراحتی نتوانیم مرز بین طنز و فحاشی را تشخیص دهیم.
زمانی که چنین زبانهایی به یک زبان مشترک تبدیل شوند، این پرسش به میان میآید که آیا در نهایت این زبان میتواند آثار مخربی بر روابط اجتماعی و فرهنگی افراد بگذارد؟
در حقیقت، استفاده از چنین زبانهایی در فضای عمومی و اجتماعی، به تدریج میتواند موجب تغییرات عمدهای در سطح فرهنگی جامعه شود. هنگامی که افراد به جای صحبت کردن بهطور محترمانه و منطقی، از کلمات خشن و توهینآمیز برای بیان احساسات خود استفاده کنند، این رفتارها بهصورت غیرمستقیم بهعنوان یک هنجار اجتماعی پذیرفته خواهند شد.
در نهایت، باید این سوالات را مطرح کرد: آیا هنرمندان و افراد مشهور در استفاده از زبان و بیان خود مسئولیتی دارند؟ آیا باید در انتخاب زبان و محتوای خود بیشتر دقت کنند و از تأثیرات احتمالی آن بر جامعه آگاه باشند؟ و آیا جامعه نیز باید در مواجهه با چنین محتوای رسانهای، بیشتر به تفکر و تحلیل بپردازد تا به راحتی تحت تأثیر قرار نگیرد؟
بهطور کلی، بازنشر و ترند شدن چنین دیالوگهایی از سریال عاشقانه، نه تنها بازتابدهنده وضعیت فرهنگی و روانی جامعه است، بلکه نشاندهندهٔ نحوه ارتباط و تعاملات اجتماعی در دنیای دیجیتال امروز است. در این فضا، جملات ساده یا حتی به ظاهر طنزآمیز میتوانند به ابزاری قدرتمند در تغییرات فرهنگی تبدیل شوند و این موضوع مسئولیتهای بزرگی را بر دوش هنرمندان، رسانهها و مخاطبان قرار میدهد.