صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

دختری که برکت خاندانش بود | در باب ویژگی‌های الگوساز حضرت فاطمه معصومه (س)

  • کد خبر: ۳۲۹۴۷۰
  • ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۲
حجت‌الاسلام‌والمسلمین سرلک از ویژگی‌های الگوساز حضرت فاطمه معصومه (س) می‌گوید.
آمنه مستقیمی
خبرنگار آمنه مستقیمی

به گزارش شهرآرانیوز؛ سالروز ولادت حضرت فاطمه‌معصومه (س) که روز دختر نام دارد، فرصتی است مطلوب برای بررسی جایگاه متعالی دختران در آموزه‌های اسلام و پاسخی است قاطع و مستند به آنها که می‌خواهند با دروغ و جاذبه‌های جعلی، دختران ما را از این الگو و بستر‌های مهیای رشد دور کنند. به این مناسبت با حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر علی سرلک، کارشناس مذهبی و استاد دانشگاه هنر، گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

آموزه‌های دینی و سیره اهل‌بیت (ع) برای دختران چه شأن و جایگاهی قائل است و این شأن از چه دیدگاه و فلسفه‌ای ریشه می‌گیرد؟

دختر و به تعبیر کلی‌تر زن‌بودن، ظرفیت بسیار بزرگی است که می‌تواند به انسانیت انسان جلوه و معنا ببخشد و ابعاد مختلف آن را نمایان کند. به عبارت دیگر، زن‌بودن فرصتی بهینه برای تجلی انسانیت است و این همان تعبیر قرآن است که بین زن و مرد در دستیابی به حیات طیبه تفاوتی قائل نمی‌شود: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً»؛ «از مرد و زن، هر کس کار شایسته انجام دهد، درحالی‌که مؤمن است، مسلما او را به زندگی پاک و پاکیزه‌ای زنده می‌داریم.» یعنی حیات طیبه هم در ظرف وجودی زن و هم در ظرف وجودی مرد قابل‌تحقق است.

 منتها زن به‌دلیل رسالت بزرگی که نگرش توحیدی برای او قائل شده است و نقش‌های متنوع دختری، خواهری، همسری و مادری که ایفا می‌کند، در نگاه اسلام تفاوت ارتباط نیز برایش لحاظ می‌شود، چنان‌که روایات درباره زن می‌فرماید: «المرأة الریحانة»؛ «زن گل است.»

این تفاوت چه تجلیاتی در فرهنگ دینی ما دارد؟

همین تفاوت در لطافت و ظرافت‌های رفتاری، توجه به عواطف حقیقی و اصیل زن را در سیره اهل‌بیت (ع) و انبیا (ص) هم می‌بینیم؛ چنان‌که تکریم و تجلیل و بزرگ‌شمردن زن، یک پیشه و اندیشه توحیدی است. در یک کلام، انسان‌بودن انسان اگرچه در هر دو جنس زن و مرد قابل‌تجلی و مشاهده است، زن به‌دلیل ظرافت‌های روحی و حساسیت‌ها، احساسات و عواطفی که او را در نقش‌های مختلف قرار می‌دهد، شأن انسانی‌اش به انسان‌سازی هم تسری می‌یابد؛ چنان‌که امام‌خمینی (ره) فرمودند: «از دامن زن مرد به معراج می‌رود.»

باید توجه داشت حیات‌بخشی و انسان‌سازی دختران در آینده به‌عنوان همسر و مادر نه‌فقط در بعد فیزیولوژیکی و به‌دنیاآوردن فرزند، بلکه به تربیت و انسان‌سازی است؛ اینکه چطور می‌توانند همسر و فرزندان را به آرامش وجودی برسانند و بستر رشد آنها را فراهم کنند.

مهرورزی و شیوه رفتار با دختران که در ادبیات دین و اهل‌بیت (ع) مورد تأکید و سفارش است، چه رهاورد و آثاری دارد؟

در روایات و سیره ائمه و اولیا (ع) درباره مهرورزی و ابراز علاقه به دختر سفارش و مصادیق عملی بسیار است؛ چنان‌که در واقعه عاشورا توجه و تکریم بنی‌هاشم به حضرت‌زینب (س) و نیز تفقد و توجه حضرت سیدالشهدا (ع) به فرزندان دختر در عین وضعیت خاص و آن اوج مصائب، حیرت‌انگیز است.

اینها نشان می‌دهند گویا زن و دختر گوهری است که صدف توجهات جامعه توحیدی باید او را دربر بگیرد و برایش منزلتی خاص قائل شود تا جامعه از رهگذر این آرامش دختران امروز و زنان و مادران فردا به آرامش برسد. به تعبیر لسان‌الغیب «بعد از این نور به آفاق دهم از دل خویش/ که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد» این دل سراسر از آرامش و محبت که زن تجربه کرده است، می‌تواند جامعه را به راستی و درستی بکشاند.

آیا آموزه‌های دینی روایی و سیره معصومان (ع) درباره مهرورزی به فرزند دختر هم توصیه یا راهکار عملی که برای امروز ما در تربیت و رفتار با فرزندان دختر مؤثر باشد، ارائه کرده‌اند؟

روشن است که در آموزه‌های دینی ما درباره مهرورزی به دختران به‌دلیل ظرافت‌ها و ظرفیت‌های وجودی‌شان، سفارش بیشتر است. برای مثال در سیره رسول‌خدا (ص) آمده است که ایشان هرگاه می‌خواستند از مدینه خارج شوند، آخرین نفر با حضرت‌زهرا (س) وداع می‌کردند و هرگاه از سفر بازمی‌گشتند، نخستین‌نفر با دخترشان دیدار می‌کردند. یعنی فاصله این دیدار‌ها باید حداقل می‌بود! یا در مواجهه با حضرت‌زهرا (س) خم می‌شدند و دست ایشان را می‌بوسیدند و نیز در روایات آمده است که تا حضرت صدیقه‌کبری (س) وارد می‌شدند، رسول‌خدا (ص) سراسیمه از جا برمی‌خاستند و جای خود را به حضرت‌زهرا (س) می‌دادند.

علاوه بر این، تعبیر عرشی «فدا‌ها ابوها»؛ «پدرش قربان او شود» یا لقب «امّ‌ابیها» که برای حضرت زهرای مرضیه (س) به کار می‌بردند، نشان می‌دهد در نگاه پیامبراکرم (ص) به‌عنوان کامل‌ترین انسان، منزلت دختر فوق‌العاده و حیرت‌انگیز است و تأکید بر مستوره‌بودن او نه به معنای نادیده‌گرفتن، بلکه برای حفظ شأن و رشد اوست. 

به قول حافظ: «در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود/ کاین شاهد بازاری وان پرده‌نشین باشد»؛ یعنی پرده‌نشینی زن برای ایفای نقش اصلی او یا همان انسان‌سازی است. برای همین نقش‌های اجتماعی دختران امروز که زنان بالقوه فردا هستند، از جایگاه اصلی‌شان (همسری و مادری) برمی‌آید و اگر اینها آسیب ببینند، دیگرنقش‌ها هم لطمه می‌خورند.

آیا این بهترین‌بودن صرفا به‌دلیل انتساب به بیت امامت است یا دلایل فردی و شخصیتی هم دارد؟

حضرت‌معصومه (س) دختری در اوج تدین بودند؛ چنان‌که در طول هفده روز حضورشان در قم، در بیت‌النور حضور داشتند و به‌رغم بیماری، مشغول عبادت بودند. علم، تقوا، جهاد و هجرت، در کنار رابطه عمیق با پدر و مادر و برادر، حضرت فاطمه‌معصومه (س) را بهترین دختر دنیا کرده است.

بعد دیگر این بهترین‌بودن، سرآمدبودن ایشان در علم و دانش است؛ چنان‌که وقتی جمعی از اشعریون قم برای دریافت پاسخ سؤالات خود از امام‌کاظم (ع) به مدینه رفتند و حضرت موسی‌بن جعفر (ع) حضور نداشتند، فاطمه‌معصومه (س) پاسخ آنها را نوشتند و آنها اگرچه تردید داشتند، اما پذیرفتند و بازگشتند. 

آنها در بین راه با امام (ع) روبه‌رو شدند و ماوقع را گفتند و نامه پاسخ‌ها را به حضرت (ع) نشان دادند. آنجا بود که امام‌کاظم (ع) فرمودند: «فدا‌ها ابوها.» این یعنی فاطمه‌معصومه (س) مرز‌های دانش را درنوردیده و به تعبیر امروزی عالم و محقق و اهل دانایی بودند.

ولادت حضرت معصومه (س) با عنوان «روز‌دختر» نام‌گذاری شده است. این نام گذاری چه ابعادی دارد؟

بهترین دختر دنیا بودن در درجه نخست یعنی بهترین نسبت را با پدر و مادر داشتن و در مرتبه بعدی جنبه تواضع و فروتنی به والدین، علم‌آموزی و... هویت بهترین دختر دنیا را به حضرت معصومه (س) بخشیده است. بهترین دختر کسی است که با پایبندی به نقش اصیل خانوادگی و ایفای صحیح آن، به نقش‌های اجتماعی هم روی می‌آورد؛ چنان‌که حضرت معصومه (س) دختری بودند که به جریان امامت و شبکه‌سازی شیعه بسیار اهتمام داشتند و اساس هجرت ایشان از مدینه به توس، هجرتی تبلیغی برای فضاسازی افکار عمومی و توجه‌دادن آنها به حضرت‌رضا (ع) بوده است. کسی بهترین دختر دنیا می‌شود که نقش‌های اجتماعی خود را با محوریت تمدنی ایفا می‌کند و به جاذبه‌های کاذب همچون تبرج‌ها و تفاخر‌ها گرفتار نمی‌شود.

کجا کم گذاشته‌ایم که به‌رغم چنین‌الگویی، دشمن به خود جرئت می‌دهد برای دختران ما نقشه بکشد و برنامه‌ریزی کند؟

پررنگ‌ترین وجه مدرنیته که انسان را در تعریف و سبک زندگی واژگون کرده، زنانگی است. یعنی نگاه واژگون به خود و جهان آفرینش را در مدل و سبک زندگی زنان بیشتر از مردان تسری داده و توانسته است قلعه‌ها و سنگر‌هایی را فتح و متأسفانه بسیاری از زنان را قربانی مطامع خود کند؛ چنان‌که ویل دورانت در «تاریخ تمدن» به این تصریح کرده است که زنان قربانی کارتل‌ها و سرمایه‌دارانی‌اند که دنبال نیروی کار ارزان هستند.

این جریان مدرنیته و تفکر غلط انسانِ بدون خدا مظاهرش بیشتر زنانه است تا مردانه؛ با ایجاد احساس بی‌هویتی، سرخوردگی‌های عاطفی و احساسی، بی‌حجابی و عریان نمایی و... که متأسفانه زنان ناخواسته طعمه این آتش ظلمانی می‌شوند. از آن سو در حکمرانی و حکومت‌داری سهم درست زنان باید بهتر ادا شود. 

در ایران زنان در عرصه‌های علم و ورزش و حتی سیاست گام‌های خوبی برداشته‌اند، اما تا جایگاه اصلی فاصله بسیار است و این به طراحی دقیق و غیرسیاست‌زده نیاز دارد. چون گاهی احزاب و گروه‌ها با به‌قدرت‌رسیدن از زنان استفاده ابزاری می‌کنند. در پایان لازم است عرض ارادت داشته باشیم به مادران، همسران و دختران شهدا، شهیده‌ها، و به‌ویژه زنان و دختران غزه و لبنان که با مقاومت خود، نام زنان را بلندآوازه کردند و نیز همه زنان و دختران ایرانی که در عرصه‌های مختلف نام ایران را پرآوازه ساخته‌اند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.