مریم مختاری /شهرآرانیوز- وابستگی عاطفی زمانی به وجود میآید که ما برای بقا به دیگران نیازمند باشیم. در این حال، شادمانی خویش و حال خوب خودمان را از دیگران انتظار داریم. ما از ترس طرد شدن و رویارویی با تنهایی، از خواستهها و نیازهایمان چشم پوشی میکنیم. اگر دیگران از ما راضی باشند، میتوانیم خشنود باشیم. فرقی هم نمیکند این دیگران پدر و مادر، همسر، فرزند، دوست یا همکارمان باشد. وابستگی همراه با اضطراب، تنش کنترل، ترس و مالکیت است. تمام این هیجانات ناشی از باور زیربنایی تنهایی و طرد شدن است. فرد وابسته احساس میکند بدون وجود دیگری هیچ ندارد، با نبود دیگران نمیتواند زندگی کند، همه نیازها و حتی اعتمادبه نفس و امنیتش در وجود و حضور دیگران خلاصه میشود. وابستگی عاطفی یک نیاز تباه کننده است.
اما علت وابستگی عاطفی بسیاری از زنان چیست؟ البته که وابستگی به خودی خود بد نیست. در حقیقت، چنین تمایلی است که از زن، مادر، دوست و معشوقه میآفریند، اما زمانی که چنین نیازی از مرز تعادل خارج میشود، امکان وابستگی عاطفی بسیار زیاد میشود، به این معنی که فرد خود را فراموش میکند و در پی آن، توانایی هایش را از دست میدهد. بیشتر اوقات، ما از ترس از دست دادن دیگران، همان کاری را میکنیم که میترسیم دیگران در مورد ما انجام دهند خودمان را ترک میکنیم و در مسیر زندگی مان سنگ میاندازیم، به این شکل که از آرزوها، اهداف و خواستههای خود دست میکشیم. ترس از دوست داشتنی نبودن، طرد شدن و خودخواه قلمداد شدن عامل مهمی است که ما را در زنجیر وابستگی عاطفی نگه میدارد. باید صادقانه باور کنیم که هیچ اشکالی ندارد خودمان باشیم و بیاموزیم که زندگی کنیم، پیش برویم و ترسمان را درمان کنیم.
شناخت و پذیرش احساسات واقعی مان گامی اساسی در عبور از وابستگی عاطفی و رسیدن به خویش است. شجاعت بسیاری لازم است تا به استقلال عاطفی برسیم، چون به ما گفته شده است نقش طبیعی ما به عنوان زن، ضمیمه دیگری شدن، عامل کمک رسانی است. این در حالی است که مفهوم نابرابری دیگر منسوخ شده و شهامت اینکه واقعا کسی باشیم، که هستیم، حق طبیعی ما از ابتدای خلقت بوده است. به محض رهایی از وابستگی، مهمترین ارتباطی که میتوانیم برقرار کنیم ارتباط با خودمان است.
باید بدانیم از نظر عاطفی مستقل بودن به معنای خودخواهی، خودمحوری یا به فکر دیگران نبودن و سبک سری نیست. زنی که از نظر عاطفی مستقل است، خوشحال تر، مهربا نتر و بخشندهتر است. ما زنان به محض تغییر، محیطی را در اطراف خود میآفرینیم که دیگران هم در آن رشد میکنند و بالنده میشوند. وقتی از عذاب جلب توجه دیگران برای کسب تأیید آزاد میشویم، نیرومندتر میشویم و زندگی را پربارتر میکنیم. رهایی وابستگی عاطفی یعنی مسئولیت پذیر و قابل اعتماد بودن. باید به خودمان اجازه بدهیم بتوانیم از کنار تجربیاتمان عبور کنیم نه اینکه در چنگال آنها گرفتار شویم. وقتی مسئولیت کارهای خود را بپذیریم، بصیرتی روشن و شفاف به ما ارزانی میگردد که از طریق آن خواهیم دید تجربههایی که در طول زندگی پشت سر گذاشته ایم چقدر به رشد و تکامل ما کمک کرده اند. رهایی از وابستگی عاطفی دروازه رسیدن به آرزوها و اهداف ماست.
اولین و سادهترین قدم برای هر نوع تغییر، رشد یا رهایی از وابستگی این است که بدانیم چگونه فکر میکنیم، چه احساسی داریم و میخواهیم چگونه زندگی مان تغییر کند. در مرحله بعد، نیاز داریم درباره اینکه چطور میتوانیم تغییر کنیم از کسی مشورت بگیریم (مشاور). ابتدا به محض اینکه برای احساسات و نیازهای خود احترام قائل شویم، ممکن است دیگران به ما برچسب خودخواه بزنند یا خودمان احساس خودخواهی کنیم، اما اگر به خاطر آوریم که سرکوب نیازهای واقعی مان لطمه بیشتری به ما و اطرافیانمان میزند، شهامت شناسایی احساساتمان را پیدا میکنیم. زنانی که احساسات خود را میپذیرند و به خویشتن عشق میورزند زنانی خوش بین، امیدوار و پرانرژی هستند و وابستگی عاطفی را از خود دور میکنند. البته آنها هم مشکلات خاص خود را دارند، اما این مشکلات را شخصی قلمداد نمیکنند و طوری رفتار میکنند که گویی همیشه کارهایشان رو به راه میشود. برای آنکه زندگی تان به بار بنشیند، باید وابستگی عاطفی را کم کنید. شما میتوانید سراسر جهان هستی را به دنبال کسی بگردید که برای عشق و محبت شما سزاوارتر از خود شماست، ولی او را هیچ جایی نخواهید یافت! این خود شمایید که مانند هر انسان دیگری لایق عشق و محبت خویشتن هستید.