به گزارش شهرآرانیوز؛ از مدتها قبل تصویر یک دزد تحتتعقیب در دایره تجسس کلانتری احمدآباد روی تابلوی مخصوص متهمان متواری نصب شده بود؛ عکسی که مربوط به مردی میانسال و درشتاندام بود. پلیس به اتهام دهها فقره سرقت از مجتمعهای درحالاحداث بهدنبال سرنخی از او بود.
تحقیقات پلیس نشان داده بود که این دزد سماجت خاصی دارد و دست از ساختمانهایی که از آنها دزدی میکرد، نمیکشید. سماجتی که به گفته یکی از شاکیان این فرد از زمان گودبرداری پروژه ساختمانی تازمانیکه میخواستهاند کلیدها را به ساکنان مجتمع تحویل دهند، متهم باوجود نگهبان و دوربین مداربسته، یازدهبار از این مجتمع سرقت کرده بود.
در این شرایط آخرین سرقت متهم با همه جرائمش متفاوت بود. او برای دزدی از دیوار یک مهدکودک بالا رفته بود و اموال کودکان بهویژه تمام موتورها و تجهیزات کولرهای گازی، آبی و... را دزدیده بود. با گزارش سرقت مهدکودک، سرهنگ حسن قادری، رئیس کلانتری احمدآباد، با صدور دستوراتی فنی و تخصصی، از مأموران دایره تجسس خواست تا این متهم را پیش از انجام سرقتهای بعدی دستگیر کنند.
بهدنبال این دستورات فنی و تخصصی گروهی از مأموران دایره تجسس کلانتری احمدآباد زیرنظر کارآگاه وحید سلیمانی، رئیس دایره تجسس، از طریق چهرهزنی و اطلاعرسانی به نگهبانان مجتمعهای درحالاحداث، تلاش گستردهای را برای دستگیری متهم آغاز کرد.
اقدامات پلیس خیلی زود نتیجه داد و نگهبان یک مجتمع مسکونی موفق به شناسایی متهم شده بود. این نگهبان ساعت ۱۲ شب در تماس تلفنی با رئیس دایره تجسس کلانتری احمدآباد اعلام کرد که متهم را دیده که قصد ورود به یک پروژه ساختمانی را داشته است. بلافاصله پس از این خبر، گروهی از مأموران کلانتری راهی این مجتمع مسکونی شدند؛ اما از بیرون ساختمان هیچ رد و نشانی از متهم دیده نمیشد. با اینکه مأموران، متهم را ندیده بودند، ولی خوب میدانستند که این متهم طماع از یک ساختمان فقط یکبار سرقت نمیکند و مطمئنا امشب دوباره به این ساختمان برمیگردد و آنها باید فقط صبور باشند و منتظر بمانند.
مأموران اقدام به گشتزنی در محدوده جرم کردند و ساعت ۲:۲۰ بامداد، شهروندی در تماس با پلیس گزارش کرد که همین الان در یک پروژه ساختمانی، نور چراغقوه دیده و سروصدا شنیده است. ساختمانی که این شهروند آدرسش را داده بود، در مجاورت همان مهدکودکی بود که متهم مدتی قبل از آن سرقت کرده بود.
بهدنبال این گزارش، مأموران با هماهنگی به این مجتمع درحالاحداث رفتند؛ ساختمانی که در مجاورتش یک دستگاه موتورسیکلت پارک شده بود. مأموران با اطلاع مالک پروژه، وارد کارگاه ساختمانی شدند؛ ساختمان درحالساختی که دو کیسه بزرگ حاوی انواع لوازم ساختمانی در یک گوشه از پارکینگش کنار دیوار بود.
مأموران ضمن مراقبت از موتورسیکلت و این اموال، با هدف دستگیری متهم به بازرسی از تمام طبقات ساختمان پرداختند. آنها حتی لابهلای الوارها و تجهیزات ساختمانی را گشتند، اما هیچ نشانی از متهم وجود نداشت و انگار او از راهی مخفی گریخته بود. پس از جستوجو در تمام طبقات، مأموران به پشتبام رفتند.
این پشتبام به مهدکودک راه داشت. روی پشتبام مجتمع چیزی بهجز چند تکه الوار و روی بام مهدکودک فقط دو کولر آبی بود که متهم چند روز قبل موتور آنها را دزدیده بود. مأموران پس از بازرسی کامل پشتبام، قصد بازگشت داشتند که ناگهان صدای بلندی شنیدند و متوجه شدند که کف یکی از کولرهای آبی شکسته و پاهای متهم فراری از زیر آن دیده میشود.
بلافاصله یکی از درپوشهای کولر آبی هم افتاد و مأموران با متهم درشتاندامی روبهرو شدند که در کولر آبی مخفی شده بود. چنددقیقهای طول کشید تا متهم با کمک مأموران از کولر بیرون بیاید. پس از بیرونکشیدن متهم از کولر، او ادعا کرد که جایی برای سکونت ندارد و برای استراحت وارد کولر آبی شده است.
باوجود این ادعای مضحک، مأموران متهم را دستگیر و به کلانتری منتقل کردند. متهم در کلانتری نیز منکر ارتکاب هرگونه جرمی بود. او حتی از مأموران میپرسید: «چرا من را دستگیر کردهاید و به کلانتری آوردید؟» و همچنان ادعایش را درباره اینکه برای استراحت وارد کولر آبی مهدکودک شده، تکرار میکرد.
او حتی سرقت دریل شارژی، چرخ سنگ و انبوهی از لوازم ساختمانی را که در کیسه داشت هم گردن نمیگرفت و مدعی بود که کیسهها مال او نیست. این دزد پررو حتی مالکیت شاهکلیدها و شصت کلیدی را که در جیبش پیدا شده بود هم قبول نداشت؛ ولی بعد مدعی شد که کلیدساز سیار است!
در بازجوییهای فنی، مأموران دهها فیلم دوربین مداربسته را به متهم نشان دادند؛ تصاویری که هرچند چهره متهم در بسیاری از آنها به وضوح دیده میشد، اما متهم با استناد به ریش پرفسوری فعلیاش، در ادعایی خندهدار معتقد بود که تصویر او در هیچ کدام از این فیلمها نیست و ریش سارق بلندتر و سبیلش کوتاهتر است.
با روشنشدن هوا، متهم پس از مواجهه با تعدادی از شاکیان و مشاهده فیلمهای دوربین مداربسته مهدکودک و فیلم سرقت از یک مجتمع مسکونی درحالساخت، نتوانست همچنان ادعایش را انکار کند. او سرانجام قبول کرد که تصاویر دوربینهای مداربسته چهره خودش را ضبط کردهاند، اما بازهم منکر سرقت بود.
او در مواجهه با یکی از فیلمها که نشان میداد او در حال حمل یک کیسه بزرگ است، اعلام کرد که محتویات کیسه پنبه بوده است. او همچنین پس از مشاهده تصاویر ورودش به مهدکودک نیز گفت که قصد تعمیر و تنظیم بلندگوی مهدکودک را داشته است!
این ادعاها که حتی خود متهم به آنها میخندید، تمامی نداشت و این دزد چاق پس از مشاهده هر فیلم، بهانه جدیدی مطرح میکرد. او پس از مواجهه با مستندات کامل پلیس، سرانجام به ۱۰ فقره سرقت اعتراف کرد. همزمان با این اعتراف، در بررسی سوابق متهم مشخص شد او یک سارق حرفهای است که بیش از بیستبار به اتهام سرقت و فروش موادمخدر به زندان رفته است. علاوهبراین مشخص شد متهم از یک سال قبل به اتهام فروش موادمخدر، تحتتعقیب پلیس بوده است. متهم پس از تکمیل پرونده به دادسرا منتقل شد و به زندان رفت.