مهدی مطهرنیا در گفتگو با شهرآرانیوز از رایزنیهای برایان هوک برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران میگوید.
علی قدیری | شهرآرانیوز؛ باوجود پاسخ سرد کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد به آمریکا در آخرین نشست این شورا در موضوع قطعنامه۲۲۳۱ و تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، سفرهای برایان هوک، مدیر برنامهریزی سیاسی و مشاور سیاست گذاری وزیر امورخارجه آمریکا و رئیس «گروه اقدام ایران»، به کشورهای مختلف همچنان ادامه دارد. برایان هوک، مسئولیت راهبری، بازبینی و هماهنگی همه جوانب اقدامات مرتبط با ایران در وزارتخارجه آمریکا را برعهده دارد و میکوشد با سفرهای متعدد و مذاکره با مقامات سیاسی کشورهای مختلف، نظر آنان را به پیشنویس قطعنامه ارائهشده آمریکا به شورای امنیت سازمان ملل متحد، برای تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران، پیش از منقضی شدن این تحریم ها، جلب کند.
برایان هوک در آخرین تلاشهای خود در این راستا، دیروز برای رایزنی با متحدان اروپایی به انگلستان و استونی رفت. پیشتر نیز او به کشورهای عربی منطقه ازجمله قطر، کویت، عربستان، امارات و بحرین سفر کرده بود تا کشورهای حاشیه خلیجفارس را به همراهی با تمدید تحریم تسلیحاتی ایران ترغیب کند. تحریم تسلیحاتی شورای امنیت علیه ایران، ۲۷مهر منقضی میشود. اما در واکنش به فشارهای آمریکا و سفرهای اخیر برایان هوک با هدف تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمان ملل، محسن بهاروند، معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی، خطاب به کشورهای منطقه و جهان گفت: پیام ما به کشورهای منطقه و جهان، این است که فریب آمریکا را نخورند. برای بررسی بیشتر این موضوع، سراغ دکتر مهدی مطهرنیا، استاد علومسیاسی و آیندهپژوه سیاسی در دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی رفتهایم.
مطهرنیا در گفتگو با شهرآرانیوز، در پاسخ به چرایی سفر برایان هوک به کشورهای عربی منطقه با وجود اینکه نقش موثری در تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد ندارند، گفت: «ایران اکنون پُل پیروزی میان غرب و شرق است؛ لذا منطق ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک حاکم بر منطقه با توجه به مرکزیت فلات ایران و اینکه این منطقه حدفاصل تنگه هرمز تا خلیج عدن است، موجب میشود این منطقه تاحدود زیادی مطمع نظر قدرتهای بزرگ جهانی باشد و تاریخ منطقه هم بهخوبی این مهم را اثبات کرده است. درنتیجه اگر منطقه مهم است، سفرهای مقامات سیاسی کشورهای مختلف به کشورهای منطقه در راستای ایجاد هماهنگیهای لازم برای دستیابی به منافع و اهداف تعریفشده نیز مهم است و ضرورت پیدا میکند».
وی درباره جایگاه برایان هوک در سیاست آمریکا نیز گفت: «آنچه برایان هوک میگوید، با محوریت شخصی به نام کاپیتان مایک صورت میپذیرد؛ شخصیت مرموزی که شناسایی او هنوز برای بسیاری از سازمانها و سیستمهای امنیتی پُراشکال است. برایان هوک تنها سخنگوی تیمی با محوریت کاپیتان مایک است که زمینههای شکلدهی به سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال منطقه بهویژه ایران را دنبال میکند. این تیم دربرگیرنده نهادهای اصلی قدرت در آمریکاست؛ وزارت امورخارجه، وزارت دفاع یا پنتاگون، وزارت خزانهداری و سیآیای. با توجه به شکلگیری این تیم، آمریکا در سالهای اخیر، مسائل مربوط به ایران را بهصورت بسیار ویژه و تخصصی دنبال میکند. این امر تقریبا از زمان اوباما آغاز شد و در زمان ترامپ اوج گرفت و جلوههای مختلفی را به نمایش گذاشته است. برایان هوک تنها پس از اتخاذ تصمیمات در این تیم، آن را بیان میکند و پس از تأیید رئیسجمهور، این تصمیمات عملیاتی میشود. از اینرو باید گفت پشتوانه بسیار قدرتمندی در تصمیمات این تیم در دستگاه سیاسی و امنیتی آمریکا وجود دارد. از سال ۲۰۱۸ به بعد، در سند امنیت ملی آمریکا، ۱۷ بار از ایران بهعنوان دشمن آمریکا یاد شده و سرعت و شتاب عملکرد این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران بیشتر شده است. از منظر منطق نسبی، آمریکاییها موفق شدهاند تاحدودی موضوع ایران را از نظام جمهوری اسلامی در افکار عمومی مجزا بکنند و البته این موفقیت، بیشتر ناشی از عملکرد تهران در فضای داخلی و منطقهای بوده است. بدین ترتیب آمریکا سعی کرده است ایران را به سمتوسویی سوق بدهد که اکنون برای گریز از فشارهای موجود، در فکر نگاه به شرق و استفاده از پیمانهای متفاوت برای ایجاد فضای همکاری با پکن و مسکو برآید.»
این آیندهپژوه سیاسی همچنین درخصوص امکان وتوی پیشنهاد آمریکا درصورت تصویب در شورای امنیت توسط چین و روسیه گفت: «امکان وتو کردن آن بسیار زیاد است و در مرزهای احتمال قرار میگیرد؛ به این معنا که چین و روسیه تلاش خواهند کرد مبتنی بر قراردادهای راهبردی که با تهران دارند، زمینههایی را فراهم کنند تا عملکرد آمریکا محدود شود. اما درنهایت این دو کشور با گرفتن امتیازهایی در روابط خود با واشنگتن، مانند گذشته نوعی همکاری محافظهکارانه و محتاطانه با آمریکا خواهند داشت، کمااینکه در موضوعات و پروندههای مختلف ازجمله پرونده هستهای، چنین کردند».
مطهرنیا در پاسخ به اینکه آیا رویکرد نهایی چهرههایی نظیر برایان هوک و مارک پومپئو در سیاست خارجی آمریکا، تغییر نظام در ایران است، گفت: «از منظر حقوقی هیچگاه هیچ کشوری از تغییر رژیم در کشوری دیگر سخن نمیگوید. مطابق بند ۲ از ماده ۷ منشور سازمان ملل متحد که تمامی کشورها آن را امضا کردهاند، حق حاکمیت ملی در درون مرزهای یک کشور را به رسمیت شناختهاند و دخالت در امور داخلی یک کشور، زمینه برخورد با کشور مداخلهگر را در صحن عمومی سازمان ملل متحد، فراهم میکند. آنچه آنها دنبال میکنند، بهصورت مسجل کنترل ایران در منطقه و در نظام بینالملل است. ازسوی دیگر ایران که انقلاب خود را براساس جهتگیری انقلابی در نفی وضع موجود حاکم بر نظام بینالملل قرار داده است، در تعارض با آمریکا قرار میگیرد و این تعارض خواه یا ناخواه دو کشور را رودرروی هم قرار میدهد و بدینترتیب زمینهساز ایجاد فضای تقابل و تغییر و تحول از بیرون به درون میشود».