سال هاست هر بار سخن از خشک سالی و کاهش بارندگی به میان میآید، بحث «بارورسازی ابرها» دوباره داغ میشود؛ طرحی که برای بسیاری همچون راه حلی جادویی جلوه کرده است. اما در واقعیت علمی، این عملیات تنها در شرایط خاصی میتواند انجام شود و دامنه اثر آن محدود است.
بارورسازی ابرها زمانی اجراپذیر است که یک سامانه بارش زا بر منطقه حاکم باشد؛ وجود ابرهای سرد و مرطوب، پیش شرط آغاز هرگونه عملیات است. اگر چنین سامانهای وارد جو کشور نشده باشد، هیچ فناوری نمیتواند آسمان صاف را به باران تبدیل کند. مشکل کنونی ما دقیقا همین است؛ در بیشتر فصول سال، سامانههای بارشی اندکی وارد ایران میشوند، بنابراین حتی در صورت آمادگی کامل، امکان اجرای بارورسازی بسیار محدود خواهد بود.
دومین نکته، بازدهی واقعی این عملیات است. مطالعات جهانی نشان میدهد که بارورسازی در بهترین شرایط، میتواند بین ۵ تا ۱۴ درصد بارشها را افزایش دهد. به بیان ساده، اگر در حالت طبیعی ۱۰۰ میلی متر باران داشته باشیم، ممکن است پس از بارورسازی به ۱۰۵ یا ۱۱۴میلی متر برسد.
چنین افزایشی گرچه از نظر فنی قابل توجه است، هرگز پاسخگوی نیاز کشورهایی با خشک سالیهای پی در پی و کمبود مزمن منابع آبی نیست، بنابراین نباید آن را راه حل مقابله با خشک سالیها معرفی کرد، بلکه فقط ابزاری کمکی برای تعدیل موقت شرایط محسوب میشود.
یکی از مشکلات اساسی در کشور ما، برداشت نادرست افکار عمومی از مفهوم بارورسازی است. بسیاری تصور میکنند این فرایند، نوعی «باران سازی مصنوعی» است و میتواند مشکل کم آبی را برطرف کند، درحالی که واقعیت متفاوت است. این عملیات نه جایگزین مدیریت منابع آب است و نه میتواند کسری بارش سالهای خشک را جبران کند.
از نظر زیست محیطی، مواد استفاده شده در صورت تأیید سازمان حفاظت محیط زیست، اثر مخربی بر منابع طبیعی ندارند؛ البته هزینهها و نحوه تأمین مالی طرح ها، باید از طریق شرکتهای آب منطقهای بررسی شود تا تصمیم گیریها جنبه اجرایی واقعی پیدا
کند. بارورسازی ابرها پدیدهای علمی و قابل استفاده است، اما راه حلی معجزه آسا برای بحران کم آبی در کشور نیست. باید آن را در جای خود و با درکی واقع بینانه دید؛ به عنوان گزینهای تکمیلی درکنار مدیریت منابع، اصلاح الگوی مصرف و نگاه بلندمدت به شرایط اقلیمی.