در دوره دوم ریاستجمهوری، دونالد ترامپ دکترین قدیمی «اول آمریکا» را با شعاری فریبنده و خباثتآمیز تکمیل کرد «صلح مقتدر» این شعار، نه یک طرح دیپلماتیک، بلکه اعلان جنگی علیه نظم جهانی و آخرین تلاش برای جلوگیری از فروریزی هژمونی آمریکاست.
ترامپ و مراکز پژوهشی آمریکا، اکنون درک کردهاند که با رشد خودآگاهی ملتها و استحکام رقبای نظامی (مانند روسیه، هند و کرهشمالی) و اقتصادی (مانند چین)، سیطره مطلق آمریکا روبهزوال است.
این برنامه تهاجمی، از این دغدغه حیاتی نشئت میگیرد: چرا از قدرت انباشتهشده شامل ناوهای هواپیمابر، بمبهای اتمی و حدود سیصد پایگاه نظامی در سراسر جهان، استفاده نکنیم تا آمریکا را به اقتدار پیشین بازگردانیم پیش از آنکه این فرصت از دست برود؟
شیوه حکمرانی ترامپ کاملا با قوانین و مقررات بینالمللی، کنوانسیونها و معاهدات بیگانه است. او عمدا شیوههای امپراتوری قدیم، به سبک جنگهای جهانی اول و دوم را پیش گرفته است. جهان بهخوبی دریافته است که ترامپ برای توجیه این ماجراجوییها، همواره بهانهای پیدا میکند:
۱. بهانه تروریسم: اتهام حمایت از تروریسم به کشورهایی، چون ایران، درحالی مطرح میشود که شخص رهبر تروریستهای حرفهای (مانند ابومحمد جولانی) در آغوش کاخهای آمریکایی جای داده میشود؛
۲. بهانه حقوق بشر/ مذهبی: استفاده فریبکارانه از دغدغههایی نظیر «حفاظت از مسیحیان در نیجریه» یا داستان اوکراین، درصورتیکه هدف اصلی، دستاندازی به مناطق نفتخیز و منابع استراتژیک است؛
۳. بهانه امنیت منافع: حمله علنی و بیپرده به ثروتهای ملی کشورهایی، چون ونزوئلا که دارای ذخایر گرانبهای نفت، گاز، طلا و اورانیوم است، با هدف جایگزینی رژیم قانونی (مادورو) با یک رژیم دستنشانده.
جهان و حکام آگاه شدهاند که ترامپ بهدنبال ماجراجویی است. ازآنجاکه این دوره، آخرین دوره ریاستجمهوری اوست، وی خود را ملزم به اجرای اهداف حداکثری میداند؛ حتی اگر این امر، جهان را به آشوب بکشاند. اما این اراده امپراتوری با مقاومت جدی مواجه است:
مخالفت بینالمللی: طرح تجاوز به ونزوئلا با پاسخ صریح رقبای بزرگی، چون چین، روسیه و هند مواجه شده است. حتی کشورهای منطقه آمریکای لاتین (مانند نیکاراگوئه، برزیل و کلمبیا) قاطعانه از دولت ونزوئلا حمایت میکنند.
مقاومت منطقهای: تلاش برای دستاندازی به غزه یا دخالت در عراق و سوریه، با ایستادگی جریانهای مقاومت مواجه است. پیروزیهای مطلق جریانهای سیاسیِ حشدالشعبی در پارلمان عراق و ترمیم ساختاری خود در یمن و لبنان، گواه آن است که ملتها دستبسته در مقابل اراده آمریکا تسلیم نخواهند شد.
درنهایت، این ماجراجوییها صرفا برای پرکردن جیب ترامپ و شرکای او طراحی شده است. جهان و همچنین افکار عمومی داخل آمریکا، دیگر بهسادگی اجازه نخواهند داد که این سیاست ستیزهجویی به طور یکجانبه منافع یک قشر خاص را تأمین کند و نظم جهانی را به هم بزند.