صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

تحصیلات چقدر در زندگی‌مان تأثیر دارد؟

  • کد خبر: ۳۷۷۸۴
  • ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۰
تحصیلات در بسیاری کشور‌ها به‌عنوان ابزاری برای ارتقای جوامع و تبدیل جهان به‌جایی بهتر به رسمیت شناخته شده است.
مترجم: ریحانه صادقی | شهرآرانیوز؛ نسل بشر در ۷ میلیون سال گذشته پیشرفت‌های چشمگیری داشته است. ما راه درازی پشت‌سر گذاشتیم تا از نئاندرتال‌های غارنشین ماقبل تاریخ به جت‌نشین‌های آینده‌گرای امروز تبدیل شویم. حالا که گونه ما تا رسیدن به جمعیت ۹ میلیاردی روی این سیاره فاصله چندانی ندارد، آیا وضعمان بهتر از هزاره‌های پیشین شده است؟ البته که دسترسی به ملزومات اولیه زندگی هیچ‌گاه برای بشر به این سادگی نبوده است. سرپناه، الکتریسیته، خوراک، بهداشت و بسیاری چیز‌های دیگر کیفیت زندگی ما را به‌طور درخور ملاحظه‌ای بالا برده‌اند، اما یکی از اساسی‌ترین مؤلفه‌هایی که جهان ما را از بلاهت جدا کرده است و به ما کمک می‌کند جوامع بهتری برای خود بسازیم، فضلیت‌های بیشتری کسب کنیم و احساس آزادی داشته باشیم، «تحصیلات» است.
 
تحصیلات در بسیاری کشور‌ها به‌عنوان ابزاری برای ارتقای جوامع و تبدیل جهان به جایی بهتر به رسمیت شناخته شده است. با این حال، بسیاری از افراد در جهان هنوز از داشتن امکان تحصیل محروم‌اند. در گوشه‌وکنار جهان ۳/۲۶۴ میلیون کودک، نوجوان و جوان به دلایل مختلف از رفتن به مدرسه بازمی‌مانند. متخصصان معتقدند این امر تأثیرات درازمدتی بر زندگی این کودکان خواهد داشت و به لحاظ کیفی محدودیت‌هایی در زندگی‌شان ایجاد خواهد کرد، اما داشتن و نداشتن تحصیلات چگونه بر زندگی افراد تأثیر می‌گذارد؟ در ادامه به چند نمونه از زمینه‌های تأثیرگذاری مقوله تحصیلات خواهیم پرداخت.


آگاهی و خودآگاهی

باور‌های کورکورانه و خرافات یکی از ریشه‌های فساد در جوامع هستند و افراد تحت‌تأثیر باور‌های نادرست می‌توانند بیشترین آسیب را به جامعه بزنند. ما به‌واسطه آموزش و تحصیلات، به موجوداتی پرسشگر با ذهنی تحلیلگر تبدیل می‌شویم و توانایی پس‌زدن خرافات را پیدا می‌کنیم. ذهن یک فرد تحصیل‌کرده در پس تمامی کنش‌ها به دنبال منطق و ادله علمی می‌گردد. به مدد تحصیلات، ناتوانی و ضعف به توانایی تبدیل می‌شود. یک فرد تحصیل‌کرده با توانمندی بیشتری تصمیم‌گیری می‌کند، پویاتر است و دسترسی بیشتری به پایگاه‌های اجتماعی دارد. این پایگاه‌های اجتماعی دسترسی افراد به اطلاعات را افزایش می‌دهد و امکان مشاهده و تجربه الگو‌های رفتاری پذیرفته‌شده و صحیح رایج در میان افراد هم‌رده‌شان را برای آن‌ها فراهم می‌کند.

در مقابل، محروم‌ماندن از آموزش و تحصیلات می‌تواند به ناتوانی افراد در ابراز عقیده خود و نابرابری جنسیتی منجر شود. افراد کم‌سواد یا بی‌سواد مهارت و اعتمادبه‌نفس لازم برای ابراز عقیده و دفاع از حقوق خود را ندارند. همچنین بررسی‌ها نشان داده‌اند فراهم‌ساختن امکان تحصیل برای زنان در کشور‌هایی که تبعیض جنسیتی درباره آن‌ها معمول است، آن‌ها را قادر می‌سازد در مقابل خشونت‌های خانگی مقاومت نشان دهند و زندگی خود را در کنترل خودشان بگیرند.


سلامت

پایش سلامت جامعه یکی از دلایل اصلی اهمیت‌داشتن تحصیلات است. در همه کشور‌ها نظام آموزشی همچون یک کانال ارتباطی برای رساندن اطلاعات مهم از جانب متخصصان و دولت‌ها به جامعه عمل می‌کند. دوره ابتدایی مدرسه از آنجا که بستر لازم برای آموزش مراقبت‌های سلامت و بهداشت فردی را فراهم می‌آورد، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
 
به علاوه، آمار‌ها نشان می‌دهند افرادی که تحصیلات بیشتری دارند، به‌طورمعمول بیشتر عمر می‌کنند و زندگی بهتری خواهند داشت. برای مثال، بنا بر نتایج تحقیقی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، یک مرد سی‌ساله با تحصیلات آکادمیک نسبت به مرد سی‌ساله‌ای که دوره متوسطه دوم را تکمیل نکرده است، ۸ سال بیشتر امکان زندگی دارد. این در حالی است که یک زن با تحصیلات آکادمیک نسبت به زنی که دوره متوسطه دوم را نگذرانده است، ۴ سال بیشتر امکان زندگی دارد. همچنین، افرادی که تحصیلات بیشتری (و درنتیجه، درآمد بالاتری) دارند، کمتر از استرس‌های مضر ناشی از شرایط سخت و ادامه‌دار اجتماعی و اقتصادی رنج می‌برند.

در جوامعی که بخش بزرگی از جمعیت محروم از تحصیل بوده‌اند، وضعیت سلامت و بهداشت به مشکلی بزرگ تبدیل شده است. بر اساس آمار کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان (UNHCR)، تحصیل دختران (فقط) تا دوره متوسطه می‌تواند آمار مرگ‌ومیر بر اثر التهاب ریه، اسهال و مالاریا را در سطح جهانی تا ۴۹ درصد کاهش دهد. کمی بالاتر گفته شد داشتن تحصیلات بیشتر متضمن داشتن پایگاه‌های اجتماعی بیشتر و دریافت حمایت‌های اجتماعی از جانب آن‌هاست. به نظر می‌رسد ارتباط بین این امر و تحصیلات به سبب مهارت‌های اجتماعی و شناختی کسب‌شده در این محیط‌ها، و همچنین مشارکت و حضور در سازمان‌ها و گروه‌های مدنی به‌واسطه داشتن تحصیلات است. از این جهت برخوردارنبودن از این حمایت‌های اجتماعی در بالارفتن نرخ مرگ‌ومیر و ناتوانی‌های روانی تأثیرگذار است.


شغل و درآمد

در دنیای امروز، با اقتصاد مبتنی بر دانش، احتمال پذیرفته‌شدن در شغلی با شرایط مناسب (ازجمله بیمه سلامت، مرخصی با حقوق و بازنشستگی) برای یک شخص تحصیل‌کرده بسیار بیشتر است. بزرگ‌سالانی که تحصیلات بیشتری دارند، معمولا دشواری‌های اقتصادی کمتری را تجربه می‌کنند، در مشاغلی که منزلت و مرتبه اجتماعی بالاتری دارند قرار می‌گیرند و در حوزه سلامت از دسترسی‌های بیشتری برخوردارند.
 
چندین پژوهش نشان داده است که یکی از اصلی‌ترین دلایل سلامتی بیشتر افراد تحصیل‌کرده نسبت به قشر تحصیل‌نکرده، میزان درآمد آن‌هاست. آمار‌ها در آمریکا نشان می‌دهد الگوی تأثیرگذاری تحصیلات آکادمیک بر میزان درآمد افراد در بین تمامی گروه‌های اجتماعی (زن و مرد، سیاه‌پوست و سفیدپوست، لاتین‌تبار و غیرلاتین‌تبار) به یک شکل است.

عواملی همچون نداشتن امنیت شغلی، دستمزد پایین و نداشتن امتیاز‌های اقتصادی که همه با پایین‌بودن میزان تحصیلات ارتباط مستقیم دارند، به آسیب‌پذیرشدن افراد در شرایط سخت منجر می‌شوند که خود به تغذیه نامناسب، شرایط مسکن ناپایدار و برطرف‌نشدن نیاز‌های پزشکی دامن خواهد زد. دشواری‌های اقتصادی می‌توانند سلامت فردی و روابط بین افراد را تحت‌تأثیر قرار دهند. نتایج برخی آمار‌ها در آمریکا نشان می‌دهد که با گذر زمان نرخ بیمه‌شدگان در بین افرادی که دارای تحصیلات متوسطه نبوده‌اند، پایین آمده‌است. درآمد پایین از یک سو پوشش نامناسب بیمه‌ای از سوی دیگر، همچون سدی بر سر راه برطرف ساختن نیاز‌های پزشکی افراد عمل می‌کنند.


شرایط زندگی

خانواده‌هایی که درآمد بیشتری دارند، به‌راحتی قادر به خریداری مواد خوراکی سالم هستند، زمان بیشتری برای ورزش‌کردن دارند و امکان پرداخت هزینه بیشتر برای خدمات حوزه سلامت و حمل‌ونقل را دارند. در مقابل، افرادی که تحصیلات کمتری دارند، بیشتر مستعد حضور در مشاغل پرخطر و دارای مزایای اندک هستند.

درآمد کمتر و دسترسی کمتر به منابع برای افرادی که میزان تحصیلاتشان پایین‌تر است، به این معناست که احتمال سکونت این افراد در محله‌ها و مناطق کم‌درآمد و حاشیه‌ای بیشتر است و به تبع آن، فاصله آن‌ها از مراکز خدمات سلامت بیشتر خواهد بود. سلامت ساکنان این مناطق به دلایل متعددی در خطر قرار می‌گیرد. این افراد معمولا دسترسی کمتری به مراکز فروش مواد خوراکی سالم دارند و بازار فروش خوراکی‌های ناسالم مثل فست‌فود در این مناطق پررونق‌تر است.
 
فضا‌های سبز و مکان‌های مناسب برای فعالیت‌های ورزشی بیرون‌ازخانه برای ساکنان این مناطق فراهم نیست. تعداد پزشکان حاذق و امکانات بهداشتی مناسب در چنین مناطقی بسیار پایین است. مدارس این مناطق، از آنجا که به سبب پایین بودن مالیات املاک منطقه، بودجه کمتری برای تأمین منابع خود دریافت می‌کنند، توانایی ایجاد شرایط مطلوب و پرداخت حقوق خوب برای مدرسان خود را ندارند. به همین دلیل، کیفیت آموزش در مدارس این مناطق معمولا بسیار پایین است.
 
همچنین نرخ بزهکاری در این مناطق بالاتر است و ریسک قرار گرفتن ساکنان در شرایط تروماتیک و مرگ ناشی از خشونت و استرس زندگی در این مناطق را بالا می‌برد. این افراد به قرار گرفتن در زندان مستعدتر هستند که خود ریسک از‌دست‌رفتن سلامت آن‌ها را بالاتر می‌برد. موقعیت‌های شغلی کمتر، آلودگی‌های محیطی بیشتر و قرارگرفتن در معرض زباله‌ها و مواد شیمیایی خطرناک از عوامل دیگری هستند که کیفیت زندگی آن‌ها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. به‌علاوه، نمایندگان این مناطق و ساکنان آن‌ها توانایی و نفوذ لازم برای دفاع از حقوق خود در مجامع سیاسی و برطرف ساختن نیاز‌های مجامع خود را ندارند و در نتیجه در چرخه مداوم ناملایمات باقی می‌مانند.

در پایان بد نیست به بخشی از سخنرانی ملاله‌یوسف‌زَی، برنده جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۱۴، اشاره کنم: «کتاب‌ها و قلم‌هایمان؛ آن‌ها قدرتمندترین سلاح ما هستند. یک کودک، یک آموزگار، یک کتاب و یک قلم می‌تواند جهان را تغییر دهد. آموزش تنها راه‌حل است. آموزش مقدم بر هر چیز است.»
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.