جمعی از استادان ادبیات خواستار ورود رسانهها، نخبگان فرهنگی و مسئولان به وضعیت بحرانی زبان فارسی در حوزه تجارت شدند.
فرزانه شهامت | شهرآرانیوز- ظاهری فارسی و باطنی فرنگی دارند. بیشترشان کلماتی انگلیسی هستند که صرفا با حروف فارسی نوشته شدهاند. حس غریبی است؛ انگار در جایی جز سرزمین مادری هستیم. انگارنهانگار که زبان رسمی کشور، فارسی است و تمام محصولاتی که در این فروشگاه زنجیرهای دوروبرمان را گرفتهاند، تولید داخل هستند؛ محصولاتی از شرکتهای معتبر که تبلیغاتشان بیوقفه از صداوسیما پخش میشود و بدون استثنا در تمام فروشگاههای شهر و کشور هم پیدا میشوند؛ از مواد غذایی گرفته است تا شویندهها، محصولات سلولزی، آرایشیبهداشتی و.... لابد شرکتهای تولیدکننده تا چندی دیگر خود را از این قیدوبند حداقلی نیز رها میکنند و با جایگزین کردن حروف انگلیسی بهجای فارسی، تماموکمال، به یک «برند هایکِلَس» تبدیل میشوند.
میشود تصور کرد آیندهای نه خیلی دور را؛ زمانی که فرزندانمان آنقدر به دیدن و خواندن امثال «کلین»، «فود» و «هوم» عادت کردهاند که برایشان «تمیز»، «غذا» و «خانه» به واژههایی دستدوم و نامانوس تبدیل شده است.
شهری در دیفولتس آلمان
«اگر نام انتخابشده، شامل اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه باشد، رد خواهد شد.» این مضمون عبارتی است که در سامانه سازمان ثبتاسناد و املاک قوه قضائیه درج شده و تصمیمگیرنده نهایی برای ثبت نشان تجاری را «اداره ثبت علایم تجاری» بیان کرده است.
واقعا رد میشود؟ درست بودن یا نبودن جمله نخست را میتوان با نتایج مشابهیاب این سامانه ثابت کرد. کافی است گروه شویندهها را انتخاب کنیم و درمیان نشانهای تجاری موجود در کشور، واژه کلین (clean) را جستوجو کنیم. ۱۱۸ یافته پیشروی ما قرار میگیرد. اینها نشانهای تجاریای هستند که پیش از این با واژه کلین ثبت شدهاند. حالا جستوجوی خود را در گروه مواد غذایی با واژه پرتکرار فود (food) ادامه میدهیم. سامانه، ۱۲۳ نشان تجاری را پیدا میکند. ادامه جستوجو با واژههای بیگانه در گروههای دیگر نیز ما را دست خالی برنمیگرداند.
رسوخ نامهای بیگانه در نشانهای تجاری، به جغرافیای خاصی محدود نمیشود و رد پای آن را کم یا زیاد میتوان در نقاط مختلف کشور پیدا کرد؛ بهطور مثال یکی از شرکتهای صنایع غذایی خراسان رضوی نام شهری در دیفولتس آلمان را برای خود انتخاب کرده است. دیگری نامی دخترانه با ریشه عبری را یدک میکشد که وقتی آن را در اینترنت جستوجو میکنیم، فهرستی از زنان بازیگر، مدل و خواننده، کشورهای عربی، اروپایی و آمریکایی ردیف میشود. کارخانهای دیگر برای محصولات خود نامهایی را انتخاب کرده است که برگرفته از داستانی با ریشه اروپایی است و در آن پدر و نامادری، فرزندانشان را در جنگل رها میکنند. برخی اسامی نیز معنای خاصی ندارند و حداکثر یافته معنادار درموردشان به نام خانوادگی فلان بازیکن فوتبال در بریتانیا محدود میشود. در این بین کم نیستند نشانهای تجاریای که با صفتها و پیشوندهای بیگانه مانند مولتی، ماکرو، مگا، بیگ، های، هات و... ساخته شدهاند.
برخلاف اصطلاحات پیچیده علمی که ترجمهشان به زبان فارسی کار هر کسی نیست، نشانهای تجاری انتخابشده ازمیان واژههای بیگانه، معنای عمیقی ندارند و برای آنها میتوان معادلهای متعدد فارسی پیدا کرد. خرس بزرگ، مراقب خانه، حمله، زندگی آسان، سیال، پایان، آزمایش، کودک من، پرانرژی، ماهی قاتل، ستاره، مال من و جادویی، معنای تعدادی از کلمات خارجی بهکاررفته در نشانهای تجاری است.
بررسیهای ما نشان میدهد که سنوسال تمام این کارخانهها یا خط تولید محصولاتشان با نامهای بیگانه، کمتر از سن قانون «ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه» است. به بیان دیگر، ابتدا قانون متولد شده است و بیاعتنا به وجود آن، تولیداتی با نامهای فرنگی سر برآوردهاند.
بایدهای روی کاغذ
دو روز مانده به پایان پاییز امسال، بیستوچهارسالگیاش را پر میکند. قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه آذر سال ۷۵ در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و به تایید شورای نگهبان رسید. قرار بود آییننامه اجرایی آن، همچنان که در تبصره ۱۰ این قانون آمده است، ظرف دو ماه پس از تصویب قانون، تهیه شود و به تصویب هیئت وزیران برسد، اما ازآنجاکه تعلل دولتها در تهیه آییننامههای اجرایی مسبوق به سابقه است، درنهایت این آییننامه دو سال و چهار ماه بعد، در اردیبهشت ۷۸ با امضای مرحوم حسن حبیبی، معاون اول رئیسجمهور وقت، ابلاغ شد.
در ماده واحده این قانون، قوای سهگانه، شرکتهای دولتی و تمام سازمانها و مجموعههای ذیل بند د تبصره ۲۲ قانون برنامه دوم، مخاطب قرار گرفتند و از کاربرد واژههای بیگانه در نامهها، سخنرانیها و مصاحبههای رسمی منع شدند. همچنین استفاده از این واژهها بر روی تولیدات داخلی دولت و بخش خصوصی، ممنوع اعلام شد.
در تبصره ۵ این قانون، کارخانهها و کارگاههای تولیدی، خدماتی و تجاری موظف شدند ظرف دو سال از تاریخ ابلاغ قانون، نام تولیدات و ظرف یک سال، نام مکانهای خود را از واژههای بیگانه برگردانند. در آییننامه قانون، زیر ماده ۱۲ تبصرهای آمده است که براساس آن به واحدهای تولیدی اجازه داده شده است تا دو سال -یعنی حداکثر تا اردیبهشت ۸۰- نام قبلی مکانها و محصولاتشان را درکنار نام جدید و بین دو کمان، درج کنند.
ضمانتهای اجرایی قانون نیز تاملبرانگیز است. در تبصره ۸ آن برای متخلفان، اعم از تولیدکنندگان و صاحبان مراکز تجاری و خدماتی به ترتیب این مجازاتها درنظر گرفته شده است: اخطار کتبی ازسوی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، تعویض نشانهها و اسامی بیگانه با هزینه متخلف، تعطیلی موقت محل کار و لغو پروانه کار. ماده ۱۶ آییننامه اجرایی، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی را موظف کرده است درصورت اطلاع یا مشاهده تخلف، اخطاریه صادر کند و به متخلف ۱۵ روز مهلت اصلاح بدهد. اگر همچنان اصرار به تخلف وجود داشت، نیروی انتظامی مداخله میکند و درصورت تکرار، دستگاه قضایی وارد کار میشود.
عملکرد دستگاههای مجری و ادوار مجلس که باید بر اجرای قانون نظارت میکردند، نیاز به توضیح ندارد. کافی است بایدهای بیانشده در قانون را با وضعیت کنونی مقایسه کنیم.
«من راجعبه زبان فارسی حقیقتا نگرانم»، «نگذارید زبان فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود»، «ملتی که هویت خود را گم کند، در مشت بیگانگان آب میشود و از بین میرود.» اینها جملات رهبر معظم انقلاب در دیدار استادان زبانوادب فارسی و شاعران است. حال ۱۵ ماه از سخنان صریح معظمله میگذرد و در رویهها تغییری دیده نمیشود.
۴۵ روز بعد
«نه خانم! کی گفته غیرقانونیه؟ فارسی و لاتین نداره. هر کدوم رو که دوست داشته باشید، میتونید انتخاب کنید. فقط باید مطمئن بشید که این اسم قبلا ثبت نشده باشه.»
بهعنوان مشتری با مجموعهای در تهران تماس گرفتهایم که خدمات ثبت شرکت و نشان تجاری را انجام میدهد. با وجود صدها مصداق عینی، هنوز باورمان نشده است که به همین راحتی میتوان خلاف نص صریح قانون عمل کرد و واژهای بیگانه را بهعنوان نشان تجاری ثبت کرد. به کارشناس شرکت یادآوری میکنیم که سرمایهگذاران شرکت فرضیمان، ایرانی هستند و باز میپرسیم آیا میشود محصولمان را با نامی خارجی وارد بازار داخلی کنیم؟ با خاطری آسوده تاکید میکند: «جای نگرانی نیست. اگر قصد صادر کردن محصول را دارید، میتوانید کارت بازرگانی تهیه کنید. در این صورت اجازه ثبت نشان تجاری بیگانه را پیدا میکنید. اگر هم قصد صادرات و واردات ندارید و فعلا فقط میخواهید برندتان را ثبت کنید یا میخواهید عرضه محصولتان صرفا در بازار داخلی باشد، استفاده از کارت عضویت اتاق بازرگانی را پیشنهاد میدهم که تهیه آن خیلی ساده است؛ نه بازدید ملک دارد، نه دوره آموزشی و نه مالیات. وکیلمان در شهرتان، کارها را ردیف میکند. کافی است ۴۵ روز صبر کنید.»
کارشناس شرکتی دیگر مشابه همین توضیحات را تکرار و ۲ میلیون تومان بهعنوان دستمزد طلب میکند. زیر پا گذاشتن قانون و کمک به تاراجِ میراثی چندهزارساله به نام زبان فارسی، در این حوزه همینقدر آب میخورد.
سراغ فرهنگستان نمیآیند
عضو پیوسته فرهنگستان زبانوادب فارسی استفاده از نامهای غیرفارسی بهعنوان نشان تجاری را باعث فاسد شدن بنیانهای فرهنگی کشور میداند و به شهرآرا میگوید: این انتخابها درحالی است که شاهنامه، گویشها و لهجهها پر است از واژههای زیبا. هم درباره این کلمات جهل داریم و هم پای غربپسندی درمیان است.
دکتر محمدجعفر یاحقی با انتقاد از نبود ضمانت اجرایی برای دیدگاههای فرهنگستان ادامه میدهد: ما بهشدت مخالف استفاده از واژههای بیگانه در معابر، تابلوها، نشانهای تجاری و... هستیم و مخالفتمان را اعلام میکنیم، ولی بازهم میبینیم که نامهای بیگانه انتخاب میشود و تابلوها بالا میرود. چند نفر از مشهد به خود من نامه زدند و برای نام مدنظرشان کسب تکلیف کردند. نامه را به فرهنگستان بردم و فرهنگستان مخالفت کرد، با این حال کار خودشان را کردند. اخیرا دیگر حتی سراغ دولت یا فرهنگستان هم نمیآیند.
او معتقد است تحفه دانستن هر آنچه از غرب میآید، بهعنوان یک باور در جامعه وجود دارد. این باور که ناشی از ناآشنایی مردم با واقعیتهای غرب است، هموار شدن ورود کلمات خارجی و افزایش تمایل به استفاده از نشانهای تجاری بیگانه را موجب شده است.
یاحقی از دست دادن فرصت دهه ۷۰ برای اجرای قانون را منجر به افزایش عطش جامعه به زبان انگلیسی میداند و اضافه میکند: با راهکارهای ۲۰ سال پیش نمیشود جلوی این وضعیت را گرفت. وضع قانون بهتنهایی کافی نیست. مجریان و مخاطبان قانون، وقتی منفعتشان ایجاب کند، آن را زیر پا میگذارند. باید سه قوه پای کار بیایند، ولی این اراده وجود ندارد.
این یک فاجعه است
جمعی از نخبگان فرهنگی و استادان زبانوادبیات فارسی کشور در گفتگو با شهرآرا، ضمن ابراز نگرانی از وفور استفاده از واژههای بیگانه در نشانهای تجاری، درباره تبعات آن هشدار میدهند.
دکتر محمدرضا راشدمحصل، استاد پیشکسوت زبانوادبیات فارسی، استفاده از نامهای بیگانه در نشانهای تجاری را باعث جاافتادن و همهگیر شدن آنها میان مردم میداند و میگوید: دغدغهای که پیگیری میکنید، درست و بجاست. ما با یک فاجعه مواجهیم؛ یک فاجعه واقعی. اگر جلوی ماجرا گرفته نشود، زبانی خواهیم داشت که دیگر فارسی نیست. میشود یک چیز مخلوط مثل زبان اردو. از دست رفتن زبان به معنای از دست رفتن هویتی چندهزارساله است.
او خواستار ورود رسانهها به موضوع و مطالبهگری از متولیان میشود و ادامه میدهد: بپرسید چرا با وجود تاکیدهای رهبری درمورد زبان فارسی، در عمل اتفاقی نیفتاده است و مردم با این واژهها مانوس شدهاند؟
دکتر عبدا... رادمرد، رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد نیز به شهرآرا میگوید: ما با بهکار بردن واژههای بیگانه در نشانهای تجاری و محاورههای روزمره، دوزبانه نمیشویم، بلکه زبانی دیگر را جایگزین فارسی میکنیم. گویشها از بین رفتهاند؛ چون گویشور ندارند. زبان فارسی هم از این قاعده مستثنا نیست و حیاتش را کسانی حفظ میکنند که با آن تکلم و واژههایش را پاسداری میکنند.
او با اشاره به بدهوبستان ظریف بین زبان و فکر، معنی از دست رفتن هویت با آسیب دیدن زبان را اینطور تشریح میکند: زبان با فکر ارتباط مستقیم دارد. نمیشود به لحاظ فرهنگی، ایرانی فکر کنیم و با زبانی دیگر تکلم کنیم. موضوع را به میان مردم بکشانید، از مسئولان جواب بخواهید، حساسیت و گفتمان ایجاد کنید، وگرنه گرهی باز نمیشود.
مهدی سیدی، خراسانپژوه، هم با ابراز تاسف از وضعیت کنونی، آن را ناشی از بیهویتی و خودباختگی دامنگیر مردم و مسئولان میداند و میگوید: بسیاری از مسئولان فرهنگی ما، در این باره نه تعلق خاطر دارند و نه اطلاعات کافی. اگر از آنها امتحان فارسی گرفته شود، نمره زیر ۱۰ میگیرند. با این وصف، چطور انتظار داریم از زبان و فرهنگمان دفاع کنند؟
او با اشاره به وجود قوانین فرهنگی مرتبط در کشور ادامه میدهد: حداقل انتظار از آنها این است که در حد وظایفشان، به قانون عمل کنند. با این روند پیش برویم، ۱۰۰ سال دیگر از زبان فارسی بهجز واژههای روزمرهای مثل من، تو، بیا و برو چیزی نمیماند.
سیدی ادامه میدهد: در قرون ۴ و ۵ هجری، استفاده از زبان عربی رایج شده بود؛ آنقدر که آثار آن دوره را بهراحتی نمیفهمیم. حالا هم اگر جلوی این روند را نگیریم، انگلیسی جایگزین میشود و روزی میرسد که فرزندانمان فارسی را نفهمند. آنها نخواهند توانست بدون یک زبان غنی، عمیق و وسیع، فکر کنند.
دکتر علیرضا قیامتی و دکتر امیر الهامی، دیگر استادان زبانوادبیات فارسی، نیز با ابراز نگرانی از ادامه این وضعیت، از کوتاهی نخبگان فرهنگی در این زمینه گله میکنند و لزوم ورود حسابشده به موضوع، برای جلوگیری از واکنش منفی جامعه را خواستار میشوند.