صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

فیلم «هفت و نیم» به سراغ سوژه‌هایی رفته که سوژه‌های حساس جامعه به حساب می‌آید و طرح آن‌ها هم می‌تواند جنجال‌برانگیز باشد، اما به طور مشخصی از سطحی بودن رنج می‌برد.
مسعود میمنت | شهرآرانیوز؛ سؤال ساده‌ای که می‌توان پرسید این است که آیا سینما فقط عرصه طرح مسئله و صرف به تصویر کشیدن سطحی یک گزاره است یا باید قدمی جلوتر رود، احیانا آسیب‌شناسی کند و به عمق مسئله ورود کند؟ فیلم «هفت و نیم» به سراغ سوژه‌هایی رفته که سوژه‌های حساس جامعه به حساب می‌آید و طرح آن‌ها هم می‌تواند جنجال‌برانگیز باشد، اما به طور مشخصی از سطحی بودن رنج می‌برد. برادران محمودی که ششمین تجربه مشترک سینمایی‌شان را جلوی دوربین برده‌اند، کارنامه‌شان نشان از دغدغه‌مندی آن‌ها دارد منتهی به نظر می‌رسد اشکالاتی در فیلم‌سازی‌شان وجود دارد.
 
 
 

این دو برادر که خود اهل افغانستان هستند و اقامت در ایران را تجربه کرده‌اند عمدتا در آثارشان به تجربه‌های زیسته خودشان یعنی مشکلات مهاجران افغانستانی در ایران می‌پردازند. شاخصه‌ها و نماد‌هایی در فیلم‌های محمودی‌ها می‌توان پیدا کرد که در عمده آثار تکرار می‌شوند. یکی از آن‌ها وجه شاعرانه و احساسی فیلم‌هاست که با رفت‌وآمد‌های جشنواره‌ای عمدتا به پاشنه آشیل فیلم‌سازی آن‌ها تبدیل شده است. این شاعرانگی غیرسینمایی از عنوان فیلم‌ها شروع می‌شود و به خود فیلم‌ها تسری پیدا می‌کند. تا آنجا که گویی بعضی فیلم‌ها صرفا برای رسیدن به یک صحنه ساخته شده‌اند. در دو فیلم «چند متر مکعب عشق» و «شکستن همزمان بیست استخوان» این اشکالات به طور واضحی دیده می‌شود.
 
 

«هفت و نیم» با ساختار اپیزودیکش هم به نظر می‌رسد صحنه پایانی‌اش بیش از هر چیز محرک مهم ساختنش بوده است. تصویری از هفت زوج که همه جمعه قرار است خانه بخت بروند. همین بهانه‌ای می‌شود که موقعیت هفت دختر افغانستانی و ایرانی که هر کدام در آستانه ازدواج با مشکلات مهمی درگیرند و دچار آشفتگی و استیصال‌اند را ببینیم. اما همه اپیزود‌ها صرفا چند شبه‌موقعیت‌اند که بیشتر طرح بحثی حساس از جامعه‌اند. موضوع آنجاست که طرح بحث در سینما، حتی اگر این بحث‌ها موضوع‌های حساسی نظیر کودک همسری و مسائلی مربوط به زنان باشند به‌خودی خود هیچ امتیازی برای فیلم محسوب نمی‌شوند. سینما عرصه پرداخت و چگونگی روایت کردن است نه فقط طرح «چه»‌های نیمه و ناقص.
 
 
 

در واقع هفت‌بخشی‌بودن، بیش از هر چیز عیان‌کننده ناتوانی سازندگانش است که به دلیل حساسیت‌ها و خط قرمز‌ها یا نخواسته‌اند یا نتوانسته‌اند به مسائلی که طرح می‌کنند بپردازند؛ بنابراین محمودی‌ها ترجیح می‌دهند از هر کدام سکانس پلان کوتاهی را به نمایش بگذارند و به‌راحتی رهایش کنند بروند سراغ بعدی. این گریز به فیلم‌ساز اجازه می‌دهد ادای مسئله‌های مختلف داشتن دربیاورد، اما در عین حال هیچ حرف مهمی نزند. یک دوربین سرگردان که دقایقی را دور یکی دو تا آدم می‌چرخد تا صحنه کات بخورد.
 

به عنوان مثال در اپیزودی نیلوفر هیچ منطقی درباره اینکه چرا باید مسئله مهم زندگی‌اش را در گاوداری محل کار پدرش طرح کند وجود ندارد. البته چند بار در دیالوگ گفته می‌شود که پدر در خانه هیچ وقتی برای صحبت ندارد، اما این اصلا توجیه خوبی نیست. بیش از هر چیز به نظر می‌رسد این لوکیشن و موقعیت گاوداری است که به مذاق فیلم‌ساز خوش آب و رنگ آمده و تنوع به قصه‌اش بخشیده. از اینکه بگذریم بازی بازیگران در مواردی خیلی بد است. مثلا به بازی دختران اپیزود راحیل اگر نگاه کنیم بازی‌ها به شدت مصنوعی و سطحی هستند. موضوع خودکشی راحیل ابدا به یک موقعیت بحرانی تبدیل نمی‌شود و بیشتر به یک شوخی بی‌مزه نوجوانانه شباهت دارد.
 

اگر «هفت و نیم» را با نمونه‌های مشابهش (از نظر ساختار) در سینمای سال‌های اخیر جهان مثلا دو فیلم «قصه‌های وحشی» و «تصنیف باستر اسکراگز» مقایسه کنیم ناتوانی «هفت و نیم» بیشتر عیان می‌شود. در این دو فیلم، هر اپیزود موقعیت‌های به شدت درگیرکننده‌ای دارند که حتی برای رفتن به اپیزود بعد نمی‌توانیم از آن‌ها دل بکنیم درحالی‌که شبه‌موقعیت‌ها در «هفت و نیم» آن‌قدر سست‌اند که ارتباط حسی با آن‌ها برقرار نمی‌کنیم. نکته دیگر این است که این فیلم‌ها اصراری بر ایجاد اشتراک تحمیلی در موضوع و ایده ندارند. آن‌ها چند موقعیت پیچیده را با هنر تصویر به نمایش می‌گذارند که بعد از شکل‌گیری فرم ممکن است ما را ناخودآگاه به کشف نقاط اشتراک اپیزود‌ها هم برسانند، اما در «هفت و نیم» اشتراکات تحمیلی هستند.
 

البته که برادران محمودی از بسیاری فعالان سینمای ایران، آدم‌های دغدغه‌مندتری هستند منتهی در پرداخت قصه‌ها و به تصویر درآوردن آن مشکل جدی دارند. انگار این لعاب شاعرانگی و روشنفکرزدگی بیش از هر چیز حجاب فیلم خوب ساختن آن‌ها شده است. به‌نظر می‌رسد اگر محمودی‌ها به جای مضمون زدگی به سمت کار جدی‌تر با دوربین و روایت قصه‌های قوی بروند و از رفت و آمد زیاد به جشنواره‌ها و جشنواره‌ای ساختن خلاص شوند، شاهد فیلم‌های بسیار جدی‌تر و موفق‌تری از آن‌ها باشیم.
 
 
تیزر فیلم «هفت و نیم»
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.