در گفتوگویی که با دکتر محمدعلی لطفیمقدم، پدر تئاتر خراسان، داشتیم به بررسی ریشههای تئاتر آیینی و جایگاه این شاخه از هنرهای نمایشی در مشهد پرداختیم.
غلامرضا زوزنی | شهرآرانیوز؛ این روزهای سال یاد و نام حضرت اباعبدا... الحسین (ع) بیشتر از هر چیزی به گوش و هوش ما خطور میکند و همین باعث میشود به این فکر کنیم که هنر چه اندازه توانسته خود را در عرصه ابراز ارادت به خاندان عصمت و طهارت (ع) نشان دهد. میتوان قیام حضرت سیدالشهدا (ع) را به عنوان یکی از دراماتیکترین اتفاقات تاریخی و مذهبی جهان قلمداد کرد که از آن اقیانوس بیکران، هنرمندان هنرهای نمایشی به قدر قطرهای بهره بردهاند. از هنرمندان مشهدی که در شهری مذهبی زندگی میکنند توقع میرود آثاری فاخر بیشتری در این حوزه بر روی صحنه ببرند. آثاری که نیاز است با بیانی هنرمندانه حقایق مذهبی و تاریخی را به نمایش درآورد. پیشکسوتان تئاتر مشهد، آنهایی که پیش از انقلاب اسلامی در عرصه نمایش فعالیت خود را در این وادی آغاز کردهاند با خلق آثاری سعی کردهاند نام خود را در سیاهه ارادتمندان به آلا... بنویسند. آثاری همانند «جشن خون»، «خورشید کاروان» و نمونههایی از این دست سالهاست که اجرا میشود، اما بعد از آن دیگر هنرمندان مشهدی کمتر اثری ماندگار از خود به جا گذاشتند.
در گفتوگویی که با دکتر محمدعلی لطفیمقدم، پدر تئاتر خراسان، داشتیم به بررسی ریشههای تئاتر آیینی و جایگاه این شاخه از هنرهای نمایشی در مشهد پرداختیم.
نمایش آیینی چه جایگاهی در هنرهای نمایشی ایران دارد؟
تئاتر ایرانی دو شاخه بارز دارد. یکی از آنها تختهحوضی و دیگری آیینی یا مذهبی است. تراژدیهای دینی ایران در دنیا معروف است و دکتر جابر عناصری هم روی این مسائل تحقیقات گستردهای داشته است که در یونسکو به ثبت رسیده است؛ بنابراین میتوان گفت ریشه تئاتر ایران در نمایشهای تختحوضی و مذهبی است.
در نقاط مختلف دنیا نیز همینطور است. اگر یونان را خاستگاه تئاتر در نظر بگیریم در خواهیم یافت که نویسندههای پیشین یونان بر اساس اتفاقات و اعتقادات دینی و مذهبی خود متون نمایشی را مینوشتند. در واقع این نوع نوشتهها ریشه تئاتر دنیا را شکل داد. حتی حاکمان یونان هم بابت اجرای تئاترهایی از این دست به مردم پول میدادند. در روزهای خاصی از سال جشنهایی اجرا میشد که مردم در آن حضور مییافتند و به اجرای مراسم مذهبی خود میپرداختند. در واقع این جشنها عبادت خداوند بود.
آیا پدیدار شدن ژانرهای دیگر نمایشی همانند ژانر اجتماعی هم از نمایش آیینی نشئت میگیرد؟
بله، اروپای در قرون وسطی و پس از آن، قوت گرفتن مسیحیت و حاکمیت یافتن مذهب، دین و شریعت راه بیشتری به تئاتر یافت. هرچند اوایل مخالفتهایی در این باره وجود داشت، اما رفته رفته کلیسا و بزرگان آن دریافتند که میتوانند از تئاتر برای گسترش مسیحیت بهره ببرند.
بعد از این بود که اهالی نمایش سعی کردند مسائل اخلاقی و اجتماعی را در آثار خود بیان کنند. البته این نمایشها مذهبی نبود، اما غیرمذهبی هم نبود. مثلا فواید راستگویی و ... را بیان میکردند. این نوع نمایشها پلی شد میان تئاتر مذهبی و تئاتری که امروزه به آن تئاتر اجتماعی میگویند.
تئاتر اجتماعی چطور به ایران راه یافت؟
از طریق دانشجویانی که برای تحصیل به خارج از کشور رفته بودند و به ایران بازگشتند. آنها وقتی به ایران برگشتند با خودشان نمایشی را آوردند که به آن نمایش صحنهای یا قاب عکسی میگویند. منتهی زمینههای نمایش در ایران وجود داشته است.
محدودیتهای اجرای نمایشهای مذهبی در دوره پهلوی اول هم باعث شد این تئاتر وارداتی به نام تئاتر اجتماعی فضای بیشتری برای بروز بیابد. در همان دوران بود که ارتباط مذهبیون با نمایش و تئاتر قطع شد و تئاتر قاب عکسی جای تئاترهای قدیمی را گرفت.
بعد از کمرنگ شدن نمایشهای مذهبی در ایران، دوباره تئاتر آیینی چطور به صحنه تئاتر مشهد بازگشت؟
اوایل دهه ۵۰ بود که نمایش «ابوذر» به کارگردانی داریوش ارجمند اجرا شد. شاید بتوان گفت این نمایش نخستین نمایش مذهبی بود که در مشهد به صورت دراماتیک مسائل مذهبی را به صحنه آورد.
بعد از آن به نظر من دیگر شاهد اثری شایسته نبودیم. اما صحنه نمایش مشهد خالی از این نوع نمایشها نبود. «جشن خون» اثری از کمالالدین غراب و بعدها نمایش «خورشید کاروان»، که همانند یک نذر هرسال دهه اول محرم روی صحنه میرفت، اجرا شد، اما ادامه پیدا نکرد؛ که اگر این اتفاق میافتاد آشتیکنانی میان تئاتر مذهبی و تئاتر اجتماعی به وجود میآورد.
نمونههای عمومیتری از تئاتر مذهبی در مشهد به یاد دارید که مشابه خارجی داشته باشد؟
جالب است بدانید مشابه آن کاری که در یونان انجام میشد و هنوز هم در روزهایی از سال در واتیکان برگزار میشود، سالها پیش هم در مشهد اجرا میشد. مردم کنار خیابان به تماشای نمایشهایی میایستادند که نمادهایی از مصائب عاشورا و ... را بازیگران اجرا میکردند. گروههای نمایشی از جلوی مردم عبور میکردند و مردم با تماشای آنها عزاداری میکردند. از میدان شهدای فعلی تا بست بالا خیابان میرفتند. به حرم مطهر رضوی میرسیدند و آنجا به نوحهسرایی و عزاداری میپرداختند. در سالهای اخیر نظایر آن اجراها به صورت محدود در شهر دیده میشود.
همین کار را در فرنگ به عنوان «پجنت» (pageant) انجام میدادند و ما در کشورمان همین کار را با عنوان «دسته» انجام میدهیم. اتفاقا در بخشی از مقاله دکترای خودم این دو نمونه را با یکدیگر مقایسه کردهام که موجبات تعجب استادانم در دانشگاه را فراهم کرد
با توجه به این ریشه تاریخی و خاستگاه مذهبی مشهد، چرا تئاتر آیینی در هنرهای نمایشی شهرمان نهادینه نشد؟
ادامهدار شدن نمایش آیینی در مشهد نیاز به کار کارشناسی داشت. باید افرادی آشنا به اصول دراماتیک و علاقهمند به مذهب متونی را نگارش میکردند که همانند نمایش «ابوذر» ماندگار شود. نمیدانم چرا این اتفاق نیفتاد. شاید هنوز باید منتظر بمانیم تا عدهای به این پیشینه روی بیاورند. حتی در زمینه تعزیهخوانی هم مشهدیها موفق عمل نکردند. در سالهای اخیر نمایش مذهبی و آیینی شاخصی که در خاطرم مانده باشد در تئاتر مشهد ندیدهام. نمایشی که انسجام دراماتیک داشته باشد.
البته اطلاع دارم گروهی در آستان قدس رضوی مشغول سامان دادن به این ژانر در هنرهای نمایشی هستند و امیدوارم موفق باشند.
با توجه به اینکه نمایش آیینی ریشه در باورها و اعتقادات مردم دارد، آیا حمایت سازمانها و نهادها از نمایشهای آیینی مفید خواهد بود؟
اگر کار حساب شده انجام شود بله. اگر افراد حرفهای وارد کار شوند میتوان گامهای مثبتی برداشت. آن چیزی که در تعزیهخوانی و نمایشهای اینچنینی شاهد آن هستیم با اصول نمایشی فاصله دارد. اگر فردی که با اصول درامنویسی آشناست به نگارش متن نمایشی بپردازد همه آن وقایع مذهبی را به بهترین شکل و بر اساس واقعیت خواهد نوشت. این اتفاق میتواند در کنار کارگردانی حرفهای و بازیگری درست کار مذهبی را از فراموشی بیرون آورد.
کاری که سیدالشهدا (ع) و خاندان عصمت و طهارت (س) انجام دادند که آوازهاش در همه دنیا پیچیده است باید به صورت دراماتیک بیان شود. تعزیهخوانی که به نظر میرسد نمایشی آیینی است هم در همه این سالها رو به افول رفته و از خلق اثری هنری و تأثیرگذار به اجراهایی تبدیل شده که میخواهد هرطور شده اشک مخاطب را در بیاورد.
در سبزوار و مزینان که تعزیهخوانیهای با شکوه استان در آنجا برگزار میشود هم بیشتر دنبال بر انگیختن احساس مخاطب هستند. سعی نمیکنند تفکر آنها را درگیر کنند و این موضوعها با اصل قیام عاشورا مغایر است.