بر اساس این آمار بیسابقه که مرکز کنترل بیماریها (CDC) ارائه کرده است، خودکشی در جایگاه دوم دلایل مرگ افراد بین ۱۰ تا ۳۴ ساله قرار دارد.
ریحانه صادقی | شهرآرانیوز؛ بسیاری از ما بارها آمارهای تکاندهندهای درباره خودکشی و اقدام به خودکشی شنیدهایم. از سال ۲۰۰۰ تاکنون نرخ خودکشی در سرتاسر جهان تا ۳۰ درصد افزایش یافته است. بر اساس این آمار بیسابقه که مرکز کنترل بیماریها (CDC) ارائه کرده است، خودکشی در جایگاه دوم دلایل مرگ افراد بین ۱۰ تا ۳۴ ساله قرار دارد. این افزایش ناگهانی آمار خودکشی در تمامی گروههای سنی و جنسیتی به چشم میخورد و تنها گروهی که از این قاعده مستثنا بوده است، افراد ۷۵ ساله و بالاتر هستند.
شاید مهمترین عاملی که افراد تصمیم به خودکشی میگیرند، ناتوانی آنها در تغییر شرایط زندگی به لحاظ روانی باشد. حتی آنها گاهی جرات نمیکنند برای یافتن راهی آرامش بخش در ادامه زندگی از دیگران کمک بگیرند. با اینکه عمل نکوهیده خودکشی و پایان دادن به زندگی، اقدامی فردی است، اما تاثیرات مخربی بر اجتماع دارد. از طرفی دیگر اجتماع دربرابر افرادی که به خاطر مشکلات فردیشان به خودکشی فکر میکنند نیز مسئول است. به همین منظور ۱۰ سپتامبر را جهانیان، روز مبارزه با خودکشی میخوانند تا شاید بتوانند با این پدیده که ریشهای فردی، اجتماعی دارد مقابله کنند و جان افرادی که به این موضوع فکر میکنند و حتی فراتر از این، اقدام به خودکشی میکنند را نجات دهند.
شاید گمان کنیم کادر درمان که صف اول مراقبت از سلامت و جان جامعه است، افرادی هستند که کمتر به فکر خودکشی میافتند؛ اما بررسیها در کشورهایی همچون آمریکا و انگلستان نشان میدهد پزشکان و کادر درمان، نسبت به عموم جامعه که به پایان دادن زندگی خود فکر میکنند دوبرابر بیشتر هستند. آمار خودکشی در جهان به خصوص کشور بریتانیا در بین پزشکان و کادر درمان و تمامی کارکنان حوزه سلامت حتی نگرانکنندهتر نیز هست. تا آنجا که برخی متخصصان، دیگر خودکشی را ذیل مخاطرات شغلی کارکنان حوزه سلامت طبقهبندی میکنند. از بین کارکنان تمامی مشاغل، ازجمله نیروهای ارتش و مجریان قانون، بیشترین نرخ خودکشی به جامعه پزشکی تعلق دارد. به مناسبت روز جهانی خودکشی و توجه همگان به کادر درمان در روزهایی که کرونا تلاش آنها را صدچندان کرده است، کمی بیشتر درباره این آمار حرف زدیم.
پزشکان فسورده
در بریتانیا فرسودگی شغلی یا کارزدگی (که حالتهایی همچون خستگی مفرط عاطفی، زوال شخصیت یا خوددگربینی و احساس کمشدن دستاوردهای شخصی از مشخصههای آن هستند) در بین پزشکان بسیار افزایش یافته است. اختلالات افسردگی در بین کارکنان حوزه سلامت، در مقایسه با عموم مردم، نرخی بسیار نگرانکننده دارد. این مشکلی است که در تمامی حوزههای تخصصی پزشکی در این کشور وجود دارد.
عوامل و دلایل کارزدگی در بین کارکنان این حوزه عبارتاند از: فشار و حجم بالای کار، ناکارآمدی در کار، نبود استقلال و فقدان معنا در کار و همچنین مشکلات محیط کار و منزل. پزشکان باوجود متحملشدن فشارهای روانی بسیار زیاد نسبت به عموم مردم تمایل کمتری به درخواست کمک برای سلامت روان نشان میدهند. عوامل بازدارنده شایع این امر عبارتاند از: محدودیت زمانی، تمایل نداشتن به جلب توجه دیگران به ضعفهایی که برای خود متصورند و نگرانی از بابت سوابقشان و مسئله محرمانگی. علاوه بر این، بنا به گزارش بنیاد پیشگیری از خودکشی آمریکا، پزشکانی که به مشکلات روانی آنها رسیدگی نشود، ممکن است برای مهار اضطراب، بیخوابی یا دیگر علائم رنجآوری که تجربه میکنند، به خوددرمانی (بهویژه با داروهای نسخهای) روی آورند. براساس آمارهای جهانی هرسال نزدیک به ۷ درصد از پزشکان گزارش میکنند گرایش به خودکشی دارند یا به خودکشی فکر میکنند و آمار مشابهی هم درباره دانشجویان پزشکی و رزیدنتها وجود دارد. شاید این افکار تا معینکردن زمان و مکان و چگونگی عمل خودکشی پیش بروند، شاید هم نه. آنچه اهمیت دارد، این است که فکرکردن به خودکشی، حتی اگر این افکار مبهم و فاقد جزئیات هم باشند، خطرناک است. با توجه به ماهیت حساس و ظریف کاری که این افراد مشغول انجامش هستند، افکار خودکشی یا گرایش به خودکشی جان بیماران را نیز در خطر قرار میدهد. یکی از متخصصان حوزه کارزدگی در پزشکان این سؤال را مطرح میکند: «اگر درصد مشابهی از خلبانهای مشغولبهکار در خطوط هوایی کشور گزارش میکردند که به خودکشی فکر میکنند، آیا همچنان سوار هواپیما میشدید؟»
پدیده خودکشی در پزشکان با خودکشی عموم مردم تفاوتهایی دارد. احتمال مرگ در نتیجه خودکشی در بین پزشکان ۴۰ درصد بیشتر از عموم مردم است. در میان تخصصهای پزشکی، روانپزشکان بیشترین آمار خودکشی را دارند که دلیل آن تا حدودی نرخ بالاتر خستگی توانکاه حاصل از همدردی است. بار منفی داشتن مشکلات روانی در اجتماع و نگرانی از بابت اخذ یا ابطال مجوز فعالیت باعث شده است پزشکان و دیگر کارکنان این حوزه کمتر به دریافت کمکهای تخصصی در این زمینه تمایل نشان دهند. در بسیاری کشورها خودکشی جرم محسوب میشود؛ در حالی که ارتکاب به این جرم، زیرمجموعه اختلالات روانی قرار میگیرد.
این بحران البته مختص بریتانیا نیست. در ایالات متحده هم آکادمی ملی پزشکی آمریکا در واکنش به نرخ خودکشی پزشکان در این کشور، که هماکنون به ۴۰۰ پزشک در هر سال (یعنی بیشتر از ۲ برابر نرخ خودکشی عموم مردم) رسیده است، همکاری خود را با بیش از ۲۰ سازمان تخصصی و آموزشی، ازجمله سازمانهای خدمات درمانی، و سازمانهای سیاستگذار آغاز کرده و ارتقای تندرستی و تابآوری بالینگرها را هدف خود قرار داده است.
علتها و پیامدها
به نظر میرسد گسترش پدیده کارزدگی در میان پزشکان (نزدیک به ۵۵ درصد از پزشکان گفتهاند چنین علائمی دارند)، پرستاران (بیش از ۳۷ درصد) و دیگر متخصصان حوزه خدمات درمانی از طریق ایجاد مشکلات و چالشهای روانی مزمن در فرد سبب بالارفتن نرخ خودکشی شده است. این مشکلات و چالشها عبارتاند از: خستگی توانکاه حاصل از همدردی؛ افسردگی، اضطراب یا دیگر اختلالات خُلقی؛ عوامل محرک و استرسزای شخصی، مانند درگیریهای خانوادگی و جدایی؛ ناامیدی و فقدان معنا و هدف در کار و زندگی فرد.
کارزدگی موجب تشدید تنش عصبی پزشکان و خدمات دهندگان حوزه سلامت میشود. طبق بررسی های انجامشده دلایل اصلی این موضوع عبارتاند از: حجم بالای کار، صنعتیسازی طب، ساعتهای کاری طولانی، ازبینرفتن استقلال پزشک در تصمیمگیری، خستگی توانکاه حاصل از همدردی و عدم رسیدگی و توجه به خود. بسیاری از پزشکانی که به سراغ این حرفه آمدهاند، تصور میکردند در انتخاب نحوه درمان در طبابتشان خود تصمیمگیرنده خواهند بود و ارتباط با بیمار و گوشدادن به او موجب خرسندی آنها خواهد شد، اما در فرایندهای مدرن درمانی هم استقلال پزشک تقلیل یافته است و هم زمان و انرژی درنظرگرفتهشده برای تعامل با بیماران.
چه باید کرد؟
بهطور کلی، افراد فقط با این هدف که بمیرند دست به خودکشی نمیزنند. آنها، چون در یافتن راهی برای پایان دادن به رنجهای عاطفی خود ناتوانند دست به خودکشی میزنند. بسیاری از افرادی که احتمال خودکشیشان میرود، در ابتدا «قصد» خودکشی نداشتند. آنها برای زندگی کردن دلایل مهم و محکمی داشتند. مثلا نمیخواستند فرزندشان متحمل شوک یا ترومای خودکشی والدین شود. چالشهایی همچون کارزدگی، اضطراب و افسردگی سبب میشوند استدلالکردن برای این افراد دشوار یا غیرممکن شود و در مواردی که فرد دست به خوددرمانی هم زده باشد، توانایی شناختی او کم میشود و قدرت حلاجی امور را از دست میدهد.
طرحهایی از جانب سازمانهای خدمات درمانی برای کمک به کادر درمان و ایجاد بستر لازم برای اینکه بتوانند درباره این مشکلات و چالشها صحبت کنند، پیشنهاد و در نظر گرفته شده است. با این حال، بسیاری از پزشکان و پرستاران بخاطر ترس از دست دادن شغلشان و همچنین فرار از تحمل فشار روانی بیشتر بعد از بازگوکردن مشکلاتشان، ترجیح میدهند مشکلات خود را پنهان کنند.
طرحهای رایگانی که حفظ محرمانگی در آنها لحاظ شده است، همچون طرح EAP برای دادن مشاوره رایگان به کارکنان، طرح تندرستی پزشکان و تدابیر متعدد دیگر برای بهبود زندگی شخصی و کاری این افراد، در پی این هستند که با ارائه پشتیبانی ۲۴ ساعته و ضمانت حفظ محرمانگی و برداشتن هرگونه محدودیت مالی، مشکلات این افراد را برطرف کنند. دکتر کاترین گُلد، پزشک عمومی خانواده در ایالات متحده و محقق حوزه خودکشی پزشکان، در این زمینه باور دارد: «اینکه سؤالات مربوط به سابقه دریافت خدمات درمانی در حوزه روانی، در هنگام اعطای مجوز فعالیت پزشکی از مدارک لازم حذف شوند و جای آنها به سؤالاتی داده شود که مشکلات کنونی تأثیرگذار در روند فعالیت پزشک را بررسی میکنند، کمی به بهبود این اوضاع کمک خواهد کرد.»
خارج از بسترهای رسمی، طرحهای پشتیبانی برای جلوگیری از گرایش به خودکشی در میان کادر درمان نیز در جامعه پزشکی آمریکا با اقبال بسیار مواجه شدهاند. همچنین بسیاری سازمانهای خدمات درمانی مشغول بازنگری در شیفتها و ساعتهای کاری خود هستند تا با کاهش مدت کار هر فرد و وظایف او، باری که بر دوشش قرار دارد را کمی سبکتر کنند. بهمنظور کاهش بروز حالت کارزدگی و خستگی توانکاه حاصل از همدردی، سازمانهای خدمات درمانی ترتیبی دادهاند آموزشهای لازم درباره مدیتیشن (درونپویی)، ذهنآگاهی (حضور در لحظه) و دیگر فعالیتهای اینچنینی در اختیار پزشکان و دیگر کارکنان حوزه سلامت و درمان قرار گیرد. انجام این دست فعالیتها، مؤثرترین رویکرد برای مدیریت استرس و کارزدگی در نظر گرفته میشود. در سطح فردی، اگر همکار دارید که دچار مشکل است و با او رابطهای صادقانه، بیغرض و محترمانه دارید، بهویژه اگر شاهد واکنشهای عاطفی غیرمعمول یا فروپاشیهای نامتعارف خُلقی در او بودید، باید جویای حال او شوید و درباره سلامتش از او سؤال کنید. باوری غلط وجود دارد که میگوید اینکه از کسی بپرسید به خودکشی فکر میکند یا نه، ممکن است «بذر این فکر را در ذهن او بکارد» یا سهوا و بهطریقی دیگر باعث شوید به خودش صدمه بزند. عکس این ماجرا نیز صادق است، اینکه انسان بداند کسی به او اهمیت میدهد و قصد کمک به او را دارد، میتواند سبب کاهش احتمال خودکشی شود.
⚠️ اگر به خودکشی فکر میکنید:
- می توانید با اورژانس اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳ تماس بگیرید
- در افغانستان می توانید باشماره ۱۱۹ تماس بگیرید