نخستین گروههای نمایشی به مفهوم خاص هنری در مشهدِ پیش از رواج سینما را تجار آذری زبان مهاجری تشکیل میدادند که از طریق باجگیران و درگز به مشهد آمده بودند.
هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ شهر مشهد در زمان مشروطیت تحتتاثیر هنرهای نمایشی قرار داشت. نخستین گروههای نمایشی به مفهوم خاص هنری در مشهدِ پیش از رواج سینما را تجار آذری زبان مهاجری تشکیل میدادند که از طریق باجگیران و درگز به مشهد آمده بودند. این مهاجران ترک که با آثار نمایشی روسیه، اروپا و هنرهای منطقه قفقاز بهویژه تفلیس آشنایی داشتند و با آن زندگی کرده بودند، تجربیات خود را بهکار بسته، نیروهایی را تربیت کردند که حتی بعد از رفتنشان نیز نمایشهایی تاثیرگرفته از آنان را که معمولا موسیقی آذری داشت، ارائه کردند.
رضا علیزاده از سینمانویسان کشور در مقاله ای، سابقه و ریشه فعالیت گروه قفقازی را چنین شرح داده است: «اکتورها از استانبول برای نمایش به قفقاز میرفتند و قفقازیها به تبعیت از ترکها، اکتورهایی تربیت کردند و نویسندگان قفقازی شروع به کمدینویسی و تکمیل این فن کرده، کمدی و درامهایی نوشتند و به اجرا درآوردند. مورد توجه قرار گرفتن این نمایشها سبب شد تا اکتورهای قفقازی دستهدسته به شهرهای ایران نظیر تهران، تبریز و رشت بیایند. از سال۱۳۳۴ هجریقمری در خراسان نیز تئاترهایی توسط جوانان قفقازی و ایرانی به اجرا درآمد و مردم را به تماشای تئاتر راغب کرد.»
تئاتر تختحوضی
اما قبل از مهاجران آذری، تئاتر در شهر مشهد بهصورت جستهوگریخته و درقالب تختحوضی وجود داشته است و بازیگران برای سرگرمی و تفریح مردم خسته از کار، نمایشهایی را بهصورت فیالبداهه اجرا میکردهاند. معمولا نقش پرهیجان و سراسر خنده این نمایشها را فردی که صورتش را سیاه میکرد و به همین دلیل به او «سیاه» میگفتند، بازی میکرد. در آن زمان در وسط حیاط بیشتر منازل، حوض بزرگی وجود داشت که زمستان برای جلوگیری از یخزدگی آب، روی آن را با قاب و تختهای مخصوص میپوشاندند. در ایام مختلف سال، هرگاه صاحبخانه مجلس شادی و سروری داشت، این قابها را روی حوض میگذاشتند و درحالیکه میهمانان دورتادور آن مینشستند، گروههای نمایشی یا نوازندگان بر روی قاب به اجرای برنامه میپرداختند.
نمایشهایی را که به این صورت اجرا میشد، نمایش «تختحوضی» یا «روحوضی» مینامیدند. جالب است بدانید که مرکز تجمع گروه هنرمندانِ نمایشهای تختحوضی در مشهد، قهوهخانهای معروف به «قهوهخانه ماشالانوروز» در محله پایینخیابان بود. آنهایی که عروسی داشتند، برای سرگرمی و خوشگذرانی میهمانان خود به قهوهخانه مذکور مراجعه میکردند و از گروه بازیگران میخواستند که با اجرای نمایشهای روحوضی و سیاهبازی، میهمانان را شاد و سرگرم کنند. کوچهای که این قهوهخانه در آن قرار داشت و سیاهان به آن رفتوآمد میکردند، بهمرور به کوچه «سیاهون» مشهور شد و کمکم در لهجه مردم به سیاوون یا سیابون تغییر پیدا کرد که هنوز هم هست و به همین نام و نشان خوانده میشود.
البته برخی معتقدند که این کوچه پیش از این «سیاهآب» نام داشته و کمکم در گویش مردم به «سیابان» تغییر یافته است، اما به نظر میرسد که همان احتمال نخست، صحیحتر باشد. «عباس زردی»، «تقی تارزن»، «محمدآقا کرمانی»، «لوتی نادی»، «مهدیخان کمانکش»، «عبدی رضا»، «کلتوب»، «حسین انتری»، «گوهری» و «مشهدیرمضان» جزو معروفترین بازیگران نمایشهای روحوضیِ آن دوره در مشهد بودند. ناگفته نماند معمولا نمایشنامههایی که این گروه به نمایش درمیآوردند، محتوای خوبی نداشت و بازیگران، بیشتر صحنهها را بهصورت بداهه و حین بـازی تنظـیم و اجرا میکردند.
در سال۱۲۹۶ شمسی به تشویق و حمایت یکی از تجار معروف آن دوران، شخصی به نام موسیخان اعتبارالسلطنهغفاری که در آن زمان ریاست قورخانه مشهد را عهدهدار بود و سر پرشوری هم در هنر داشت، نخستین فعالیت تئاتری در مشهد را با تاسیس یک سالن تئاتر برای گروههای نمایشی قفقازی در کوچه «کنسولگری افغان» یا همان «کوچه ارگ» فعلی آغاز کرد.
نمایشهای متداول آن زمان بیشتر آثاری کمدی و موزیکال بود که در این سالن به اجرا درمیآمد. غفاری با تشکیل یک گروه نمایشی درواقع موسس نخستین گروه تئاتری در مشهد نیز بود که این گروه بین سالهای ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۷ فعالیت مستمری در مشهد کردهاند.
نمایشهای خیابانی و بازیهای تکنفره
علاقه مردم به نمایش و دسترسی دشوار هنرمندان به سالن برای اجرای برنامه، باعث شد بهمرور نمایشهای تکنفره و اجراهای خیابانی رواج پیدا کند. «شیخرجب» یکی از نخستین بازیگران چنین نمایشهایی در مشهد بوده است. علیاصغر میرخدیوی، از پیشکسوتان نمایشهای روحوضی مشهد، در خاطراتش از او اینطور نوشته است: «ایامی که هوای مشهد برای اجرای نمایشهای خیابانی مناسب بود، شیخرجب در محلههای مختلف شهر بساط خود را پهن میکرد و به اجرای نمایش میپرداخت. پاتوق اصلیاش در «خیابان تهران» و «گاراژ توکلی» بود که اکنون تبدیل به هتل تهران شده است.
کنار هتل تهران فعلی، کوچهای معروف به «پلچوبی» بود که راهی داشت به خندق مشهد. در این محدوده فضای سرسبزی وجود داشت که به «حیطه سبزی» معروف بود، زیرا بیشتر سبزی مصرفی محلههای عیدگاه و سرشور در این محدوده به عمل میآمد. در آن محوطه، یک میدان بزرگ با گنجایش نزدیک به هزار نفر نیز وجود داشت که روزهای جمعه و تعطیل مردم از گوشهوکنار در آن جمع میشدند. بیشتر برنامههای شیخرجب در این حیطه سبزی برپا میشد.
از خصوصیات این فرد اجرای استادانه و بسیار خوب نمایشهای پانتومیم بود. البته او بیآنکه نام این نمایش را بداند، با تسلطی منحصربهفرد بازی در نقشهای متفاوت را ارائه میداد. شیخرجب یک ساعت را بیآنکه کلامی بر زبان بیاورد، بهصورت پانتومیم، اجرا و تماشاگر را غرق در لذت میکرد.
مرحوم «حائری» و «خزین» نیز از دیگر بازیگرانی بودند که راه شیخرجب را دنبال کردند، اما تفاوت اجرای آنها با شیخرجب در باسواد بودن آنان بود. این دو، چون امکان خواندن و حفظ کردن دیالوگها را داشتند، نمایشهایی با متن را حفظ و اجرا میکردند. این افراد که حالا تنها نام و نشانی از آنان باقی مانده، طلایهدار هنرهای نمایشی پیش از ورود صنعت سینما بودند و پس از آمدن سینما نیز در دسته نخستین بازیگران فیلمهای ساختهشده در مشهد قرار گرفتند.»