«همین قدر بدان که این زنان بهجز من و تو محرمی ندارند.» این جملهای است که میگویند امامحسین (ع) به حضرت سجاد (ع) فرمود. این هم جواب همه پرسشهایی بود که علیبنحسین (ع) از پدر میپرسید درباره خویشان و یاران. اهل روضه از این فراز برای بیان غربت و تنهایی امام استفاده میکنند. این ماجرا یک روی دیگر هم دارد که کمتر بدان پرداخته شده است و میتوان آن را چنین بازخواند که سیدالشهدا میخواهد جغرافیای ادامه نهضت و سرداران لشکر امام سجاد (ع) را تبیین و معرفی کند، نهضتی که کربلا را به همه پهنه جغرافیایی ترجمه کرد با سردارانی که هیچکدامشان شمشیر نداشتند. در نیام دهانشان، اما زبانی بود برندهتر از شمشیر. گویا اگر ذوالفقار علی (ع) در کربلا به خاک افتاده بود، نهجالبلاغهاش در زبان زینب و امکلثوم و دیگر زنان و حتی کودکان کاروان، رویشی نو یافته بود. اگر مردان ذوالفقار در کربلا گرد حریم حسینی و در رکاب سیدالشهدا زندگی را در شهادت یافتند، زنان و حتی کودکان نهجالبلاغه هم تکلیف را در زیستن بر مدار شهادت ذیل هدایتهای امامسجاد (ع) یافتند و خانوادگیترین نهضت را برای حراست از جهانیترین انقلاب به پیش بردند تا جایی که به رغم همه تلاش خلافت جور و همراهی خلافت باوران ناصواباندیش، حق آشکار شد و رژیم حاکم و همراهان و تریبونداران و شاعران و خطیبانش نتوانستند جای شهید و جلاد را عوض کنند. زلزله در افکار عمومی کوفه و ادامه آن تا شام و وقوع زلزله اصلی در آن دیار، همه و همه، نتیجه نهضتی بود که با هدایت و امامت حضرت سجاد به خانوادگیترین شکل اتفاق افتاد چه اگر در کربلا ما شاهد حماسهآفرینی مردان بزرگی در رکاب حسین هستیم که از هاشمی تا نومسلمان تا حتی گرایش خوارج -که به حق گرویدند- داریم، در حماسه پیامرسانی، جز از اهل بیت سخنی به میان نیامده است. آنچه تاریخ به یاد سپرده است جهاد کلام دختران علی (ع) و اهل حرم حسین (ع) است. بدین نگاه است که میتوان امام سجاد (ع) را راهبر خانوادگیترین جریان تبلیغی و فکری شمرد که آثار و برکات آن نیز از شمار بیرون است.
در این ماجرا، امام یک تن بود، اما به تعداد اهل کاروان، زبان داشت، زبانهایی صریح و صادق که در استخدام واژههای مؤثر چونان سرداران شهید کربلا بودند در بهکارگیری شمشیر و زدن ضرباتی که خصم را در هم میشکست. در هم کوبیدن هژمونی ابنزیاد در کوفه و اقتدار یزید در شام اتفاق بسیار بزرگی بود که حادث شد. به این اضافه کنید در هم شکستن باور مردمان به خلافت، و ضرورت ماندن در بیعت هر خلیفه و جنگ در رکاب او به هر قیمت و نتیجه را که عملا آرمانهای حسینی را محقق کرد. باری، حضرت سجاد (ع) راهبر راهبردساز خانوادگیترین نهضت بود برای تبیین و حراست جهانیترین انقلاب. نتایج این نهضت هم در امتداد کربلا و زنده ماندن قیام و تازه ماندن پیام سیدالشهدا آشکارتر از آن است که به تبیین نیاز داشته باشد.
بیان را باید به بازخوانیاش تبرک بخشید و همه مجالس و محافلی هم که بر پا میشود برای همین تبرک جستن است و الا قیام جهانی حسین (ع) را نهضت خانوادگی پور رشیدش، علیبنالحسین (ع)، با نقشآفرینی بیبدیل شیردخترهای علی (ع) در تاریخ ماندگارترین است. ما خود را با بازخوانی آن احیا میکنیم.
همین!