در روزهایی که عدهای از ورزشکاران سعی کردند با جمع کردن پول و تقسیم مایحتاج اولیه به افراد نیازمند کمک کنند، پوپک بسامی تنها دختر ملیپوش بود که در خط مقدم مبارزه با کرونا لباس سفید بر تن کرد و کنار مردم ایستاد. ترسید، اما پا پس نکشید.
سعیده فتحی/شهرآرانیوز، هنوز از حال و هوای جهانی شدن بیرون نیامده بود و پیاپی از او به عنوان نخستین زن وزنه بردار ایران در مسابقات جهانی یاد میکردند که سروکله ویروس مرگبار COVID-۱۹ پیدا شد. هیولایی که تمرینات و مسابقات ورزشی را لغو کرد، اما دختر وزنه بردار ایران بیکار ننشست و ترجیح داد این بار در جبههای دیگر مبارزه کند. او که تا دیروز با پولاد سرد دست و پنجه نرم میکرد و وزنههای جهانی را بالای سر میبرد، حالا برای مهار کرونا خودش را گرم میکرد. پوپک بسامی دختر وزنه بردار تیم ملی حالا لباس سفید پوشیده و در نقش پرستار به جنگ ویروس کرونا رفته است. او امروز در گفتگو با ما از سالهای دور که بسکتبالیست بوده تا امروز که وزنهها را پایین آورده و لباس پرستاری برتن کرده صحبت کرد که خواندن آن خالی از لطف نخواهد بود.
روپوش سفید
بسامی پیش از شیوع ویروس COVID-۱۹ در جهان، مشغول پرستاری شد. او درباره زمان حضورش در درمانگاه آزادی میگوید: «از قبل حضور داشتم در واقع من هنوز وارد تیم ملی وزنه برداری نشده بودم و به دلیل تمریناتی که داشتم نمیتوانستم سرکار بروم. همان موقع متوجه شدم که درمانگاه مجموعه ورزشی آزادی نیروی پرستار میخواهد. متوجه شدم این درمانگاه نزدیک محل تمرین من است و از طرف دیگر بخش اصلی کار ما آنجا با ورزشکاران خواهد بود از همین رو برای من موقعیت بسیار خوبی بود و همان زمان مشغول به کار شدم و تا امروز هم در خدمت مردم و ورزشکاران بوده ام.»
بدون تمرین بدون لیگ
حالا با پایان قرنطینه، آغاز سال تحصیلی جدید در ایران و حضور بیگمان شهروندان ایرانی بیش از پیش در معرض ابتلا به ویروس کرونا قرار گرفتهاند. اتفاقی که کار کادر درمانی بیمارستانها و درمانگاه را بیشتر میکند. «من میتوانم درباره اوضاع ورزشکاران مبتلا به کرونا توضیح بدهم. چون همانطور که گفتم ما در مجموعه ورزشی آزادی مستقر هستیم و راجع به کل شهر اطلاعاتی ندارم. »
ترس
او که تنها ورزشکار حرفهای در محل کارش هم هست، مثل هر انسان دیگری، ترسی غریزی از سندروم مرگبار کرونا دارد. این ترس زمانی تشدید میشود که پرستار یا دکتر ورزشکاری فعال و حرفهای در عرصه قهرمانی هم باشد، چون با ابتلا به این بیماری ممکن است عمر ورزشیاش به پایان برسد. پوپک درباره ترس تصریح میکند: «بیگمان من هم خیلی ترسیدم مخصوصا که ورزشکار هم هستم و اگر خدایی نکرده به کرونا مبتلا میشدم، اوضاعم خیلی سخت میشد، برای همین همیشه ترسی ناشناخته مثل سایه همراهم بود و همین الان هم هست! میترسم، اما پا پس نمیکشم. مثل سربازی که پشت خاکریز میدان جنگ و دشمن را میبیند و بوی خاک مرده را حس میکند، اما وظیفهاش را انجام میدهد. فکر میکنم ترس هم در نهاد انسان نوعی فضیلت است.»
اشکها و لبخندها
بخش عمدهای از زندگی ورزشکاران را خاطرات تشکیل میدهند. خاطرات خوب یا خاطرات بد. ورزشکاران شاید از افراد عادی بیشتر در کمند خاطرات گذشته گیر میکنند و در پایان همان خاطرات است که از آنها باقی میماند، اما ملیپوش زن وزنهبرداری ایران هم خاطرات خوب و بدی همراه خود دارد: «وقتی ورزشکاری مشکوک به کرونا به ما مراجعه میکرد و من نگرانی را در چشمهایش میدیدم خیلی ناراحت میشدم. چون خودم ورزشکار بودم و درک میکردم. مخصوصا وقتی هنوز المپیک به تعویق نیفتاده بود و ورزشکاران المپیکی که مشکوک به دلیل میشدم. چون به این فکر میکردیم که اگر کرونا داشته باشند زحمات چند ساله آنها خدایی نکرده نابود میشود. وقتی هم نتایج ورزشکاران منفی میشد از ته دلم شاد میشدم.»
توجه رسانهها
این طبیعی است که یک ورزشکاران مورد توجه رسانهها قرار بگیرد، اما این توجه اغلب به زندگی حرفهای آنها محدود میشود. گاهی هم برخی چهرههای برجسته و جنجالی ورزشی اسیر خبرنگاران پاپارتزی میشوند و پرده از اسرار زندگی خصوصیشان برداشته میشود. شاید کم پیش بیاید که زندگی غیر ورزشی یک ورزشکار زیر ذرهبین رسانهها قرار بگیرد و او نه تنها ناراحت نشود، بلکه بازتاب چنین اخباری به بالابردن محبوبیت او هم کمک کند. اتفاقی که درباره بسامی افتاده است: «راستش هیچ وقت فکرش را نمیکردم تا این اندازه کارم دیده شود و حتی در رسانههای خارجی هم از من تقدیر کردند. با اینکه من در صفحه مجازیام پست یا عکس خاصی نگذاشته بودم، اما کار من دیده شد و برای مردم جالب بود، کلی هم برایم انرژی ثبت فرستادند و باعث خوشحالیام شد البته تعجب هم کردم و هیچ وقت فکر نمیکردم روزی پرستار بودن من برای مردم جالب باشد. میخندد (»
ساعتها
سوژه ما در مقطع بسیار سختی از زندگیاش قرار گرفته است. او باید ساعات زیادی را در درمانگاه بگذراند و گاه قید تعطیلاتش را هم بزند. درست مثل یک پرستار واقعی. بسامی درباره ساعت کاریاش توضیح میدهد: «حدود ۷ ساعت در روز کار میکنم حتی تعطیلات عید نوروز هم در درمانگاه بودم. خانوادهام مخالفتی نکردند، ولی خیلی نگران بودند و هنوز هم هستند مخصوصا مادرم وقتی در اخبار میشنوید که پرسنل بیمارستانها هم مبتلا شده اند خیلی سفارش میکرد که مراقب خودم باشم، اما هیچ وقت نگفتند که کارم را ترک کنم.»
کمک به مردم
حرفه پرستاری بدون شک از کارهای بسیار سخت محسوب میشود. از آن دسته مشاغلی که تا عشق و علاقه نباشد، کمتر کسی ممکن است در آن موفق شود. پوپک هم این را تایید میکند: «شغل پرستاری را به این دلیل انتخاب کردم که مراقبت کردن از دیگران را دوست دارم. وقتی کاری برای یک نفر انجام میدهم حس خوبی به من دست میدهد. وقتی حتی با چند کلمه حرف حال کسی را بهتر میکنم به خودم احساس خوبی دست میدهد.»
از سبدها تا وزنهها
نکته جالبی که درباره بسامی ذهن را مشغول میکند این است که او پیشتر در بالاترین سطح بسکتبال بانوان ایران بازیکن بوده و بسکتبال را با تمام جذابیت و زیبایی و هیجانش رها کرده و به ورزش وزنهبرداری روی آورده است. پاسخش به این موضوع هم جالب است: «بله! من سالها بسکتبال بازی میکردم آنهم در سطح سوپر لیگ! از زمانی که بچه بودم از طریق مادرم با بسکتبال آشنا شدم و در این رشته فعالیت کردم. وقتی هم به وزنه برداری آمدم هنوز بسکتبال بازی میکردم. بسکتبال بازی گروهی و وزنه برداری انفرادی است و من همیشه دوست داشتم یک رشته انفرادی را هم انجام دهم، چون از نظر من در رشتههای انفرادی برد و باخت با خودت است، یعنی اگر زرنگ باشی رشد و پیشرفت میکنی اگر هم نباشی به کسی آسیب نمیزنی و فقط خودت ضرر میکنی. واقعیتش روزهای اول هم به وزنه برداری اصلا علاقه خاصی نداشتم حتی مخالف بودم که یک خانم وزنه برداری کار کند، اما خودم را محک زدم و کم کم با آن آشنا شدم و الان هم به آن علاقمندم.»
شیرینتر از مدال
اولین بودن همیشه به انسان حس خوشایندی میدهد. در مقوله ورزش قهرمانی که بر اصل رقابت مبتنی است این احساس همواره آرزوی بسیاری از شرکتکنندگان در رشتههای مختلف ورزشی بوده، اما اولین بودن فقط در مقام آوردن خلاصه نمیشود. در ورزش زنان ایران این موضوع اهمیت بسیار ویژهای دارد. حتما دوست دارید بدانید بسامی زمانی که به عنوان نخستین زن وزنهبردار ایرانی روی تخته رفت چه حسی داشت: «خب وقتی روی تخته رفتم باید بگویم که حس و حالم عجیب و غریبی داشتم. هم استرس داشتم هم خوشحال بودم. در کل میتوانم بگویم حس خیلی خوبی بود و قابل توصیف نیست. من پیش از مسابقات به وزنه زدن در رقابتهای جهانی فکر کرده بودم، اما واقعیت چیز دیگری بود. خیلی خوشحالم که این لقب را هم به من دادند و باعث شدند دیده شوم و این به من انرژی داد که راهم را خیلی بهتر ادامه دهم، اما اولین بودن برای من مدال نداشت و برد نبود برای همین سعی میکنم تمریناتم را خیلی بهتر انجام دهم تا انشااله به مدالهای خیلی با ارزشی دست پیدا کنم»
تعجب!
با وجود اینکه بسامی چهره موفقی در ورزش ایران است هنوز خیلیها او را نمیشناسند. کسانی که وقتی از او میشنوند وزنهبردار است بهت زده نگاهش میکنند. حرفهای پوپک درباره این موضوع هم شنیدنی است: «وزنه برداری بانوان در ایران یک رشته نوپاست و برای خیلیها هنوز عجیب و غریب است که یک خانم وزنه برداری کار کند. تقریبا به هر کس که میگویم وزنه بردار هستم صددرصد تعجب میکند، ولی بعد از اینکه توضیح میدهم واکنش خوبی نشان میدهند و استقبال میکنند.»
قدرت، سرعت و هوش
وزنهبرداری در نگاه عموم ورزشی مبتنی بر قدرت بالای بدنی است. اگر به آن دقیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم سرعت عمل هم از ویژگیهای وزنهبرداران است. نخستین وزنهبردار زن ایرانی این تعریف را تکمیل میکند: «وزنهبرداری هم قدرت میخواهد هم تکنیک، هم هوش و هم ذهن آزاد! وزنه برداری یک ورزش کامل است. من از بچگی رشتههای مختلف را امتحان کردم، اما وزنه برداری واقعا مجموعه کاملی از قدرت، سرعت، تکنیک و ... است.»
فکر کردن به هیچ!
حتما بارها لحظاتی را که یک وزنه بردار وزنههایی پولادین را بالای سر نگه میدارد و فشار زیادی هم متحمل میشود، دیدهاید، ولی آنها در چنین لحظات سختی به چه چیزی فکر میکنند؟: «من اصلا به هیچ چیز فکر نمیکنم فقط به این فکر میکنم که اگر مثلا ۵ ثانیه وقت دارم تکنیکم را درست اجرا کنم و حرف مربی ام را بشنوم تا بهتر وزنه را مهار کنم.»
خانواده
ساختار فرهنگی_اجتماعی ایران به شکلی است که خانوادهها در تصمیمات فرزندان خود به ویژه دخترانشان تاثیر زیادی دارند. بسیاری از دختران با تصمیمات منطقی والدین خود به موفقیتهای بزرگی میرسند و برخی هم به دلیل باور والدین خود به محدودیتهای اجتماعی و نظام مردسالاری که از دیرباز بر فرهنگ ایرانی سیطره داشته، از آیندهای درخشان محروم شدهاند. خانواده بسامی، اما از گروه اول هستند که او را تشویق هم کردهاند: «خوشبختانه خانوادهام مخالفتی نداشتند و همیشه تشویقم میکردند همین الان هم پدر و مادرم، خواهر و برادرهایم خیلی محکمتر از گدشته حمایت و تشویقم میکنند. فقط مادرم همیشه نگران است و میگوید اول مراقب سلامتی ات باش بعد به وزنه زدن فکر کن.»
بدون تبعیض
بسیاری از فدراسیونهای ورزشی ایران موفقیت تیمها و ورزشکاران در بخش مردان را در اولویت قرار میدهند، اما به گفته بسامی، فدراسیون وزنهبرداری از این نگاه و اعمال تبعیض جنسیتی مبراست: «ما در عرض ۶ ماه هم به مسابقات آسیایی رفتیم و هم جهانی و واقعا فدراسیون برای خانمها سنگ تمام گذاشت. هر چیزی که لازم داشتیم و هر تجهیزاتی را در اختیار ما قرار داد و من تبعیضی ندیدم به. البته در همه فدراسیونها این مرسوم است به کسی که مدال با ارزشی دارد بیشتر از کسی که تازه وارد است اهمیت داده میشود، ولی همین هم در بین ما خیلی کمرنگ بوده است. من خودم حسی را که مثلا به دلیل تبعیض حالم بد شود، خوشبختانه تجربه نکردم.»
بدون درآمد!
ورزشکار حرفهای در همه جهان تعریف مشخصی دارد، اما انگار ورزش بانوان ایران هنوز با مرزهای حرفهای شدن فاصله دارد. پوپک درباره درآمدش از ورزش میگوید: «درآمدی از وزنه برداری ندارم! و متاسفانه برای بانوان لیگی هم برگزار نمیشود، اما به هر حال ما رشتهای نوپا هستیم و انشاالله لیگ هم تشکیل شود. نه برای درآمدش، چون من به شخصه نگاه درآمدی به وزنه برداری ندارم بلکه به دلیل کیفیت و بالا بردن سطح فنی بازیکنان امیدوارم زودتر لیگ برگزار شود.»
کمبود مربیان زن
او درباره مشکلاتش هم توضیح میدهد: «من این را درباره تیم ملی نمیگویم و به نظرم در سطح کشور، مربیان خوب خانم کم داریم. ما مربیانی داریم که خیلی هم زحمتکشند و با جان و دل هم کار میکنند، اما باید قبول کنیم آنطور که باید حرفهای نیستند و این احتیاج به زمان دارد و الان ضعف اصلی به نظرم در بخش مربیان است.»
رویای توکیو
المپیک بزرگترین رویداد ورزشی سراسر جهان است و حضور در آن خود افتخاری بزرگ محسوب میشود. آما آیا نخستین زن وزنهبردار ایران هم به این رویا فکر میکند؟ پاسخش این است: «المپیک به هر حال میدان بزرگی است و نمیشود خیلی مطمئن گفت که بله حتما به المپیک میروم، اما به آن فکر میکنم حتی الان که میگویم به آن فکر میکنم بازهم معذب هستم، چون به نظرم کار بسیار سختی است و نمیشود راجع به آن راحت حرف زد، ولی در آینده اگر برنامه هایم را به خوبی انجام دهم به المپیک هم فکر میکنم.»
رقابت با مردان
وزنهبرداری مردان، اما در ایران رشتهای مدالآور حتی در المپیک بوده و ایران از سالهای دور قهرمانان پرآوازهای در جهان دارد. شاید جالب باشد بدانید نخستین زن وزنهبردار ایرانی دوست دارد با کدامیک از وزنهبرداران مرد کشورش رقابت کند: «در سبک وزن آقای حافظ قشقایی را داریم که قهرمان جهان است و فکر میکنم بهترین گزینه برای رقابت باشد البته اصلا قابل مقایسه با هم نیستیم و ما هنوز خیلی از آنها عقب هستیم.»
آینده
بسامی درباره رقابتهایی که پیشرو دارد و روند آمادهسازی اش در دوران قرنطینه هم میگوید: «واقعا نمیدانم چه مسابقاتی را در پیش داریم، چون رقابتهای ما لغو شده است. به امید خدا بعد از ریشه کن شدن کرونا مسابقات کشوری به هر حال برگزار میشود و من فعلا میخواهم خودم را برای آن مسابقات آماده کنم تا بتوانم رکوردهای خوبی را ثبت کنم و دوباره به عضویت تیم ملی دربیایم.»
ورزش مشترک زنان و مردان
ذهنیتی که از وزنهبرداران برای مردمی که تا کنون فقط وزنهبرداران مرد خود را دیدهاند، پیکری تنومند و عضلانی با طبیعتی خشن است. با این نگاه بسیاری فکر میکنند فیزیک بدنی زنان برای رشتههایی مثل وزنهبرداری مناسب نیست؛ چراکه ممکن است آسیب ببینند و ..، اما پوپک بسامی این را قبول ندارد: «وزنهبرداری زنان با مردان فرقی نمیکند. آسیب اگر قرار باشد اتفاق بیفتد هم برای آقایان است هم برای خانمها. در قسمت زنان ما عجولانه کار نمیکنیم. انتقادات زیادی البته به ما وارد میشود. میگویند چرا رفتید مدال نیاوردید یا چرا سیام شدید. انتقاد زیاد است، اما فدراسیون و کادر فنی ما با یک برنامه منطقی با دختران کار میکند و خدا را شکر تا الان آسیبی در بین دختران نداشتیم. من فکر میکنم اگر برنامه اصولی باشد و بدنسازی درست انجام شود، همانطوری که الان اجرا میشود، آسیبی وارد نمیشود. در عین حال که آسیب هم جزیی از ورزش است. کما اینکه آقایان هم آسیب میبینند و اتفاقا بیشتر هم آسیب میبینند. در نهایت میخواهم این را بگویم که تفاوتی بین مردان و زنان در ورزش نیست و نمیفهمم چرا عدهای میگویند وزنه برداری رشته زنانهای نیست، با چه استدلالی این حرف را میزنند، من نمیدانم.»
فلورانس نایتینگل وطنی!
برخی دوست دارند نخستین بانوی وزنهبردار ایرانی با القابی که دوست دارند خطاب قرار دهند. فلورانس نایتینگل، دختر پولادین و ...، اما بسامی دوست دارد خودش باشد: «فلورانس نایتینگل وطنی و دختر فولادی نیستم. من پوپک بسامیام. یک دختر وزنهبردار ایرانی.»