صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نقش لشکر خراسان در آزادسازی خرمشهر و عملیاتی که صدام را زخمی به عقب برگرداند

  • کد خبر: ۴۴۶۶۳
  • ۰۶ مهر ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۱
سهمی از آزادسازی خرمشهر مدیون شیرمردان خراسانی است که با تیپ ۳ لشکر ۷۷ خراسان درکنار رزمندگان دیگر لشکر‌ها جنگیدند و مقاومت کردند.
هما سعادتمند | شهرآرانیوز - طی عملیات بیت‌المقدس ۵۰۳۸ کیلومتر مربع از اراضی اشغال‌شده توسط ارتش عراق، ازجمله شهر‌های خرمشهر، هویزه، پادگان حمید و جاده اهواز-خرمشهر توسط نیرو‌های مسلح ایران آزاد و علاوه‌براین شهر‌های اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه ارتش عراق خارج شدند. همچنین ۱۸۰کیلومتر از خط مرزی تأمین شد. طی این عملیات حدود ۱۹هزار نفر از نیرو‌های ارتش عراق به اسارت ایرانیان درآمدند و بالغ‌بر ۱۶هزار نفر از عراقی‌ها نیز کشته یا زخمی شدند.

تعداد شهدای یگان‌های ارتش: ۱۶۲۸ نفر - تعداد مجروحان: ۷۲۹۰ نفر- تعداد مفقودان: ۱۵۳ نفر- تعداد اسرا: ۵۶ نفر
 

 
عراقی‌ها، اسم خرمشهر را گذاشته بودند «مُحَمّره»؛ هر روز کامیون‌کامیون بار از محمره به سمت عراق بارگیری می‌شد. بارشان سر و ته نداشت. هر آنچه دمِ دستشان می‌آمد، می‌ریختند روی هم و می‌بردند؛ اسباب و اثاثیه، لباس، مواد غذایی، حتی در‌ها و پنجره‌ها را؛ اصلا هر چیزی را که می‌شد از کالبد سنگ و گلیِ یک خانه جنگ‌زده برداشت، بر‌داشته، از توی کوچه و خیابان هم موتورسیکلت‌ها، ماشین‌ها، گاو، گوسفند و مرغ و خروس‌ها، حتی منبر مساجد را جمع کرده بودند.

مغازه‌ها با در‌های شکسته و شیشه‌های فروریخته، خالی بود. مثل اینکه کسی یک‌باره به همه‌شان شبیخون زده باشد. نویسنده کتاب «اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی» از زبان شاهدان عینی می‌نویسد: «خیلی از مغازه‌های بصره از اجناس به یغما رفته پر شده بود؛ آن‌قدر که اموال را کنار پیاده‌رو‌ها و خیابان‌های شهر مثل پُشته روی هم انباشته بودند تا هر کسی هرچه می‌خواهد، بردارد. البته عده‌ای از مردم بصره از خریدن این لوازم اکراه داشتند و خرید و فروش آن را حرام می‌دانستند. تعدادی از مومنان عراقی هم از فروشگاه‌های دولتی خرید نمی‌کردند، چون احتمال می‌دادند که ممکن است این اموال متعلق به مردم خرمشهر باشد.»
 
 
 

نیروی بعث برای غارت اموال خانه‌ها و مغازه‌های شهر، ستادی به نام «ستاد غنایم خرمشهر» به فرماندهی سرتیپ اَیاد شعبان تشکیل داده بود. آن‌ها با همکاری شهرداری بصره در کمتر از ۳ ماه تمام مغازه‌های خرمشهر را تخلیه کرده و لوازم گران‌قیمت خانه‌های شهر را به غارت برده بودند. فرماندهان عراقی وسط خیابان‌های خرمشهر می‌ایستادند و رو به دوربین خبرنگاران داخلی و خارجی می‌گفتند: «آمده‌ایم که بمانیم.»

آمدنشان اگرچه ۵۷۸روز به درازا کشید، ماندگار نشدند. تاریخ ثبت‌شده از مقاومت و پایداری آن روزگار، سهمی از این ناماندگاری را مدیون شیرمردان خراسانی می‌داند که با تیپ ۳ لشکر ۷۷ خراسان درکنار رزمندگان دیگر لشکر‌ها جنگیدند و مقاومت کردند.
 
رامین رامین‌نژاد، نویسنده کتاب «تاریخ لشکر خراسان»، آخرین تلاش برای بازپس‌گیری خرمشهر را این‌طور به تصویر می‌کشد: «تقویم اول خرداد را نشان می‌داد که ازطریق ایستگاه‌های شنود و استراق سمع، خبر خوشحال‌کننده‌ای می‌رسد؛ اتومبیل سرهنگ احمد زیدان (فرمانده نیرو‌های عراقی مستقر در خرمشهر) در میان شهر به مین برخورد کرده و آتش گرفته بود. خبر می‌گفت او مرده و جسدش همچنان در میدان مین افتاده است. اگرچه سرهنگ خمیس مخیلف به‌سرعت جانشین احمد زیدان می‌شود، ولی سردرگمی و تضعیف روحیه بعثی‌ها در آن ساعت، فرصتی بود که باید غنیمت شمرده می‌شد.»

همان روز وقتی عقربه‌های ساعت، ۱۰:۳۰دقیقه را نشان می‌داد، رزمنده‌ها سومین مرحله حمله را با رمز «یا محمد بن عبدا... (ص)» شروع کردند و زدند به خاکریز دفاعی دشمن.
 
 
 
 
«قرارگاه فتح» در ساعت ۳:۴۵دقیقه بامداد به جاده آسفالته خرمشهر به شلمچه رسیدند و توانستند دشمن را به عقب برانند، اما پیش پای تعدادی از بچه‌های قرارگاه نصر، میدان متراکم مین نشسته و زمین‌گیرشان کرده بود. با اینکه هرچند دقیقه یک رزمنده، مثل شاخه گلی می‌شکست و روی خاک می‌افتاد، کسی پای پایداری‌اش را پس نکشید؛ همین شد که ۴۵دقیقه بعد، نیرو‌های دشمن در اطراف خرمشهر عقب نشستند. با این عقب‌گرد، عراقی‌ها ۲ دسته شده، ارتباطشان با داخل شهر قطع شد. «قرارگاه فتح» توانست ساعت ۶:۱۵دقیقه صبح، خرمشهر را محاصره کند. «قرارگاه فجر ۳» به منطقه «پل‌نو» رسید و به طرف «شَطّ‌العرب» پیشروی کرد. «قرارگاه فتح» هم به ساحل اروندرود دست یافت.
 
بعد از این، نیرو‌های دشمن که براثر حمله سریع و غافلگیرانه ایران دچار وحشت شدیدی شده بودند، نتوانستند واکنش مناسبی نشان دهند؛ تنها بخشی از نیرو‌های دشمن در تلاش برای شکستن محاصره، هرازگاه از بیرون شهر حمله‌های پراکنده‌ای انجام می‌داد که سرانجامی نداشت. به عنوان مثال یک فروند هلیکوپتر عراقی سعی کرد مهمات و تدارکاتی را به نیرو‌های محاصره‌شده برساند، اما پس از فرود، وقتی قصد داشت از زمین بلند شود به سبب نقص فنی دوباره بر زمین نشست و دقایقی بعد به غنیمت درآمد. صحنه فرود ناقص هلیکوپتر و فریاد تکبیر رزمندگان، تأثیر عمیقی در روحیه متزلزل نیرو‌های عراقی گذاشت.
 
عددِ اسرای دشمن در این روز به ۲ هزارو ۸۳۰ نفر رسید که در میان آن‌ها ۵۶ افسر نیز دیده می‌شدند. به گفته رامین‌نژاد این عملیات آن‌قدر اهمیت داشت که صدام‌حسین خودش برای رهبری عملیات به منطقه آمده بود، اما در گیرودار حمله ۲ طرف، هواپیما‌های عراقی به اشتباه منطقه‌ای را که خود نیرو‌های بعثی در آن استقرار داشتند بمباران کردند؛ در این اتفاق صدام حسین مجروح شد و نظامی‌های تحت فرمانش به‌سختی توانستند او را از آن محدوده خارج کنند و به خاک عراق بازگردانند.
 
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.