صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

موقعیت ایران در فضای پسابرجام

  • کد خبر: ۴۶۸۳
  • ۱۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۴:۴۴
علی‌اصغر داوودی عضو هیئت‌ علمی دانشگاه آزاد مشهد


روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و خروج این کشور از برجام، نقطه آغازی شد بر اعمال فشارها و شکل‌گیری ائتلافی بین‌المللی علیه ایران. در عرصه بین‌المللی 2موضوع باعث ائتلاف و اتحاد کشورها با یکدیگر می‌شود؛ یکی «ادراک» آن‌ها از میزان تهدیدها و دیگری تصورشان از منافع مشترک. چنان‌چه دولتی احساس کند که موجودیت و منافعش از سوی دیگر بازیگران با تهدید روبه‌رو است، با تشکیل اتحاد با دیگر بازیگران سعی در ایجاد موازنه و مقابله با تهدید مربوط خواهد نمود. یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر شکل‌گیری ائتلاف کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس به رهبری عربستان سعودی با بازیگرانی چون اسرائیل و آمریکا در فضای پسابرجام، انگاره تهدید مشترک از سوی جمهوری اسلامی ایران بود که هریک از آن‌ها با دلایل خاص خود بدان رسیده بودند. اهمیت این موضوع به حدی بود که آشکارا به چارچوب اصلی سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ شکل داد. احساس این بازیگران از افزایش عوامل قدرت‌ساز ایران در منطقه خاورمیانه در فضای پسابرجام، سبب شد تا آن‌ها برجام را نه عاملی در راستای رفع خطر جنگ و هرج‌ومرج در منطقه خاورمیانه، بلکه آن را عامل تغییر توازن و افزایش بی‌ثباتی در منطقه تلقی نمایند. از نگاه این بازیگران، ایران پس از برجام به فرصت‌ها و مزایایی دست یافت که خواه ناخواه سبب افزایش نفوذ و قدرت آن در منطقه گردید؛ برداشته شدن موانع اقتصادی و موافقت ضمنی با حضور رسمی ایران در بحران‌های منطقه‌ای باعث شد جایگاه و قدرت ایران در منطقه فزونی یابد. ترغیب آمریکا به خروج از برجام که برای ایران برگ برنده‌ای محسوب می‌شد، مهم‌ترین این اقدامات بود.در این میان متغیر دیگری که به عنوان یک کاتالیزور خروج آمریکا از برجام را تسریع نمود، ویژگی‌های شخصیتی ترامپ بود. با ورود ترامپ به کاخ سفید، تحولی در سیاست خارجی آمریکا پدید آمد؛ به گونه‌ای که از دید او همکاری‌های بین‌المللی آمریکا باید کاملا گزینشی و مبتنی بر منافع ملی این کشور طراحی می‌شد و بر این اصل تأکید می‌شد که آمریکا باید حاضر باشد تعاملاتش را با هر کسی و هر کشوری که لازم باشد، قطع کند. درمورد برجام هم هدف او بازنگری و مذاکره مجدد معاهدات در راستای رسیدن به یک توافق بهتر و مطلوب‌تر برای آمریکاست؛ «دکترین خروج!» آمریکا در طول 3سال گذشته یا از قراردادهای مهم بین‌المللی خارج شده یا تهدید کرده که از آن‌ها خارج می‌شود؛ از جمله این پیمان‌ها می‌توان به «پیمان ترنس پاسیفیک»، «توافق‌نامه تغییرات اقلیمی پاریس»، «نفتا»، «یونسکو» و «برجام» اشاره کرد که عمده آن‌ها دستاوردهای دیپلماتیک دوران اوباماست. ترامپ سعی در اثبات این موضوع داشته است که مسیر اوباما در اداره سیاست خارجی کشور اشتباه بوده و او می‌خواهد عملکرد دولت قبلی را با تصمیمات جدید و عمدتا مخالف با آن، اصلاح نماید.
متغیر سومی که در ناکامی برجام تأثیر داشت، عملکرد و رفتار تناقض‌گونه ایران در فضای پسابرجام بود. کشورها معمولا در سیاست خارجی خود ترجیح می‌دهند با بازیگری تعامل داشته باشند که از ثبات رفتاری و هماهنگی لازم در تصمیم‌گیری برخوردار باشد. تعدد مراکز تصمیم‌گیری، ناهماهنگی در بخش‌های مرتبط با سیاست خارجی و تفاوت بین مواضع اعلامی و مواضع اعمالی، سبب سلب اعتماد از طرف مقابل و نوعی سردرگمی در ارتباطات بین‌المللی و در نتیجه افزایش سوءتفاهمات می‌شود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.