بنگوئیات، طراحی لوگوتایپ شرکتهای مشهوری چون فورد، بزرگترین شرکت مخابرات تلفن ثابت (AT&T) و همچنین مجلات مشهوری چون نیویورکتایمز و لوک را برعهده داشت و تایپفیسهای (حروفنگاری) او بر پوستر فیلمهایی، چون سوپرفلای (۱۹۷۲) و سیاره میمونها (۱۹۶۸) به چشم میخورد.
ترجمه هدی جاودانی | شهرآرانیوز - «شغل من رتوشکردن حفرههاست. من حفرهها را بیرون میکشم و آنها را از بین میبرم.» این را ادوارد بنگوئیات در مصاحبهای ویدئویی با کلوپ طراحان تایپ (تیدیسی) مطرح میکند. اد بنگوئیات بهدلایل متعددی، چهرهای برجسته در دنیای طراحی بهشمار میآمد. او جزو کسانی بود که به تاسیس انجمن بینالمللی تایپفیس، اولین شرکت مستقل رسمی برای طراحان تایپ، کمک کرد، اما زحمات بسیار او در حوزه طراحی تایپفیسهای جدید و اصلاح تایپفیسهای قدیمی رقم خورده بود؛ کارنامهای پربار که او را به چهرهای شاخص در این حوزه، تبدیل و نگاه عموم مردم را بهسوی آثار او جلب کرد؛ اگرچه بسیاری از این مردم، نقش واقعی او در این آثار را هیچگاه بهدرستی درک نکردند.
بنگوئیات، طراحی لوگوتایپ شرکتهای مشهوری، چون فورد، بزرگترین شرکت مخابرات تلفن ثابت (AT&T) و همچنین مجلات مشهوری، چون نیویورکتایمز (The New York Times) و لوک (Look) را برعهده داشت و تایپفیسهای (حروفنگاری) او بر پوستر فیلمهایی، چون سوپرفلای (Super Fly) (۱۹۷۲) و سیاره میمونها (Planet of the Apes) (۱۹۶۸) به چشم میخورد.
آقای بنگوئیات پیچیدگیهای تایپفیسها را به گونهای درک کرده بود که کابران کامپیوترهای امروزی، با بیشمار فونتی که در اختیار دارند، اغلب از ادراک آن عاجز ماندهاند. او میدانست که یک طراحی موفق، صرفا به ساخت انفرادی حروف خلاصه نمیشود، بلکه جزئیاتی مانند فاصله میان حروف هستند که اهمیت پیدا میکنند. او همچنین بهخوبی میدانست آنچه در صفحه نمایش یک کامپیوتر خوب بهنظر میآید، لزوما در ابعادی بزرگ یا مثلا بر روی یک بیلبورد، ظاهری مناسب نخواهد داشت. او در سال ۲۰۰۱ در مصاحبه با مجله مکورد، میگوید: «در ارتفاع حدودا ۱۰۰ متری، تایپفیسهای سریف ضخامتی حدودا ۵۰ میلیمتری پیدا میکنند، بنابراین کسی باید این تایپفیسها (حروفنگاری) را اصلاح میکرد و از من درخواست شد این کار را انجام بدهم.»
یکی از اصلاحات مشهور بنگوئیات، در سال ۱۹۶۷ برای مجله نیویورکتایمز صورت گرفت. لو سیلوراستاین، مدیر هنری مجله، مسئولیت تغییر لوگوی این مجله مشهور را به بنگوئیات واگذار میکند: «سیلوراستاین بر این باور بود که لوگو باید «تغییر» کند. من به این فکر میکردم که باشد، تغییرش میدهم، اما اگر تغییرش دهیم، هیچکس دیگر لوگو را نمیشناسد. درنتیجه، تمام کاری که انجام دادم، این بود که همان لوگو را اصلاح کنم.»
ادوارد بنگوئیات متولد اکتبر ۱۹۲۷ بود. مادرش راننده صلیبسرخ و پدرش، مدیر طراحی شرکت مشهور پوشاک بلومینگدیلز بود. او اغلب با شیفتگی از دوران کودکیاش و قلمها و قلمموهای پدرش یاد میکرد. ادوارد از زمانی که ۱۰ سال داشت، نوازنده درام بود و با نام مستعار ادی در چندین گروه موسیقی جاز مینواخت. اما رفتهرفته جذابیت نوازندگی برای او رنگ باخت و تصمیم گرفت به طراحی روی بیاورد. یک روز درحال عبور از یک خیابان، مؤسسهای را میبیند که بر سردر آن این جمله نوشته شده است: «من را نقاشی کن.» بنگوئیات نیز به درون ساختمان میرود و در آن مؤسسه ثبتنام میکند؛ جایی که او صفحهآرایی، طراحی، تایپوگرافی و کالیگرافی میآموزد. درواقع، هنر روتوش کردن یا همان اصلاح کردن، آنطور که خود او میگوید، کاملا اتفاقی و برحسب تصادف در او بروز مییابد. مهارتهای بنگوئیات به میزانی افزایش مییابد که او، بهصورت مستقل، درنهایت چیزی درحدود ۴۰۰ تایپفیس طراحی و منتشر میکند.
بنگوئیات برای طراحی یک تایپفیس (حروفنگاری) بهصورت دستی، زمانی حدودا یکساله یا حتی بیشتر اختصاص میداد. او دربرابر ظهور کامپیوترها و تحولی که بهواسطه آنها در جهان گرافیک ایجاد شده بود، موضعی منفی نداشت، اما بر این باور بود که یک طراحی خوب با دستی توانمند به بار مینشیند: «اگر نتوانید طرحی لذتبخش را روی کاغذ ترسیم کنید، چگونه میتوانید همین کار را روی صفحه نمایش انجام دهید؟» یا آنطور که در مصاحبه سال ۱۹۸۹ خود با مجله تایمز گفته بود: «زیباترین چیز در دنیا یک ورق کاغذ سفید است.»
بنگوئیات خود گفته بود که بعدها پیوندی میان فعالیتهای موسیقایی و طراحیهایش در سالهای اخیر کشف کرده است: «موسیقی برای من، جاگذاری اصوات با ترتیبی مناسب است تا درنهایت صدایی دلنشین به گوش مخاطب برسد، فقط همین. طراحی گرافیک چیست؟ جاگذاری چیزها با ترتیبی مناسب، بهگونهایکه در نگاه مخاطب، دلنشین جلوه کند.»
ادوارد بنگوئیات، استاد تایپوگرافی، شانزدهم اکتبر، در نودودوسالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت.
*برگرفته از مقاله Ed Benguiat, a Master of Typography, Is Dead at ۹۲ نوشته Neil Genzlinger منتشرشده در The New York Times