دکتر سیدمحسن اصغرینکاح - عضو گروه روانشناسی، مشاوره و تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد
نگاه به چالشهایی همچون «نهنگ آبی» و «مومو» یا هر چالش دیگر که زاییده آسیب و سوءاستفاده از فضای مجازی است و بهخصوص بر گروه سنی کودک و نوجوانان اثر میگذارد، آنها را بهسوی کارهای خطرآفرین یا اضطراب، وحشت، ترس و ناامنی سوق میدهد، دو سو دارد. یک بخش به مدیریت جهانی و ملی فضای مجازی بازمیگردد و دیگری، مدیریت فضای خانواده و فرزندان. خواسته بنیادی ما این است که مسئله در بعد مدیریت فضای مجازی ریشهیابی و مدیریت شود. گفته شده که مومو از فیسبوک به واتساپ آمده و سوال اینجاست که مگر فیسبوک امکان قطعکردن این زنجیره را نداشت؟ چرا فیسبوک و واتساپ به این اشخاص یا روباتها اجازه فعالیت تهدیدآمیز را میدهد تا بهداشت روان، سلامت روح و حتی جان انسانها به خطر بیفتد؟
این چالش تاکنون آسیبهای زیادی در کشورهای مختلف وارد کرده است و تنها مختص ایران نیست. یک مطالبه این است که خانوادهها، افراد صاحبنظر، مسئولان و اهالی رسانه باید بهدنبال آن باشند که وقتی میشود بسیاری از فعالیتهای مجازی آسیبآفرین را از مبدأ مدیریت کرد، چرا معطل ماندهایم؟ دستکم میتوان از واتساپ شکایت کرد. چرا واتساپ باید اعلام کند کاربران به شماره ناشناس پاسخ ندهند یا آن را بلاک کنند؟ غیرمنطقی است که از یک کودک یا نوجوان چنین انتظاری داشت که خودش این خطرات را تشخیص دهد و پیشگیری کند.
بخش دوم اینکه خانوادهها آگاه باشند در دورهای زندگی میکنند که چنین چالشهایی بهسراغشان خواهد آمد؛ البته این خطرات بیشتر متوجه خانوادههایی است که فرزند کودک و نوجوان آنان دچار خلأ و کمبود عاطفی باشد؛ مثلا اگر کودک یا نوجوانی در زندگی، معنا یا هدف مناسبی نداشته باشد، یا دچار شک و تعارض بوده و چالشهای هیجانی مثبت و مناسبی را تجربه نکرده باشد، آماده است که جذب دستهای از تبلیغات و محرکها شود که به زندگیاش معنا بدهد. نوجوان بهدنبال چالشهایی است که تعارض داشته باشد و این تعارض را در درگیریهای مداوم با والدین هرروز مشاهده میکند.
مهمترین نکته این است که کودکی و نوجوانی باید بهعنوان یک دوره سنی مهم، پذیرفته و در خانواده، فضای امنی برای آنان ایجاد شود. اگر در خانواده، کودک از هیجانهای مثبت سرشار باشد، به او احترام گذاشته شود، فرصت بروز احساسات و گفتگو، بیان اعتراض و هیجان، فرصت کشف و بروز استعدادها را داشته باشد و هرقدر شوخطبعی، بازی و سرگرمیهای مناسب با فرهنگ در خانواده بیشتر و روابط والدین با فرزندان کیفیتر باشد، کودک و نوجوان کمتر بهسراغ چنین چالشها و حتی فضای مجازی میروند.
بخش بعدی فرهنگسازی خانوادگی و عمومی برای استفاده از فضای مجازی است که فرزند بهطور مداوم در این فضا قرار نگیرد، بهویژه الان که بخش عمده آموزش به صورت مجازی است. تعجب میکنم که معلمی در ساعت۱۰ شب به دانشآموزانش پیام میدهد یا ساعت۱۱ شب از آنها تکلیف میخواهد. آموزش باید محدود به ساعت آموزشی و اداری باشد تا دانشآموز، محدودیت زمانی برای حضور در کلاس مجازی را فراگیرد. از سوی دیگر، وقتی رسانه ملی با آموزشوپرورش همکاری میکند و این همکاری خوب مشترک بهشکل تدریس از تلویزیون پخش میشود، معلمان و سیستم آموزشوپرورش باید بخشی از فعالیت آموزشی خود را به مشاهده برنامههای تلویزیون اختصاص دهند تا همه دانشآموزان بهخصوص مقطع ابتدایی، کمتر در فضای مجازی حضور داشته باشند.
برای آموزش مجازی مطلوب و پیشگیری از سوءاستفادههایی مثل مومو، بهترین کار این است که خانوادهمحور باشیم و حضور دانشآموزان در این فضا را هم با خانواده همراه کنیم. چقدر خوب بود که والدین بهعنوان معلمیار به سیستم آموزشی مدرسه کمک میکردند تا کودکان، کمتر درمعرض آسیبهای اینچنینی قرار میگرفتند.
وقتی همه پنجرههای فضای مجازی را باز گذاشتهایم، تهدیدهای مجازی و هوای آلوده بیشتری به خانه میآید. در شرایطی که همه شبکهها و کانالها دراختیار کودک و نوجوان باشد و باز گروههایی را هم خودشان تشکیل داده باشند که اطلاعتشان را به اشتراک بگذارند، کنترل برای والدین بسیار سخت خواهد شد. همنوایی با همسالان، یکی دیگر از علل درگیرشدن نوجوانان با پدیدههایی مثل مومو است. نوجوانان در دوره جوانی با مسئلهای به نام «فشار گروه همسالان» مواجه هستند. حتی کسانی که با مومو آشنا نیستند یا به آن علاقه ندارند، وقتی تعریفهای همسالان خود از مومو را بشنوند، به تجربهکردن آن تمایل پیدا میکنند.
متأسفانه آن سوی ماجرا هم عدهای قرار دارند که با دلایل مهمی همچون اقتصادی، تجاری و فرهنگی، بهدنبال هدایت این گروه سنی هستند.
ورود به چالشهایی مثل مومو ابتدا یک کنجکاوی ساده و هیجانی است که اگر خانواده پیش از آن، هیجانهای مثبت را با سرگرمیهای مناسب، مشاهده فیلم یا بازی، در کودک و نوجوان تخلیه کرده باشد، این کنجکاوی تاحدی تأمین شده است؛ درغیراینصورت نوجوان درگیر این چالش میشود و ترسی را تجربه میکند. این را هم باید بدانید که خود ترس، یک هیجان سوقدهنده است. مردم به شهر بازی میروند و پول خرج میکنند که بترسند. پس ترس، هیجانی است که جذابیت دارد و مومو هم با استفاده از همین هیجان ترس، آنقدر پیش میرود تا کارهایی را القا کند که خطرناک است.
درنهایت اینکه در برخورد با این چالشها، بهداشت روان همه افراد آسیب میبیند، اما کسانی بیشترین آسیب را خواهند دید که خلأ و مشکلات خانوادگی و شخصیتی داشته باشند؛ لذا در خانوادههایی که عواملی همچون حضور زیاد و بدون برنامه و بدون هدف فرزندان در فضای مجازی در آنها بیشتر است و فرزندانی با کنجکاویهای نامعمول و کودکانی با شک و تردید، اضطراب، ترس، افسردگی و مشکلات روانشناختی دارند یا خانوادههایی که تعارض والدین و درگیری خانوادگی و طرد فرزندان در آنها دیده میشود، این آسیب جدی است.
توصیه ما این است که اگر خانوادهای دچار این چالشهاست، همین امروز به مشاور متخصص و متعهد مراجعه کند و سبک زندگی و تفریحاتش را تغییر دهد و مشکلاتش را ریشهای حل کند.