سورکین را بیشتر سینمادوستان بهعنوان یک فیلمنامهنویس زبردست میشناسند، با اسکاری که برای فیلمنامه «شبکه اجتماعی» گرفت. همین قدرت فیلمنامهنویسی اش هم در «محاکمه شیکاگو ۷» به نقطه قوت اصلی فیلمش تبدیل شد.
مهدی حسینی | شهرآرانیوز - یکی از جذابیتهای هالیوود، استفاده از مناسبتهاست. بهگونهای که هرسال چندین فیلم مخصوص ایام خاص تهیه میشوند. برای نمونه در آستانه سال نو چندین فیلم کریسمسی ساخته میشوند که معمولا مضامینی خانوادگی و اخلاقی دارند. نزدیک تعطیلات هالووین فیلمهای ترسناک راهی پرده سینما میشوند و فصل پاییز هم که فصل عاشقانههای سینمایی است.
یکی دیگر از مناسبتها که هر ۴ سال یکبار تکرار میشود، انتخابات ریاستجمهوری آمریکاست که بستری برای رویارویی تهیهکنندگان طرفدار ۲ جبهه دموکرات و جمهوریخواه است. شاید پرمناقشهترین فیلمی که به این مناسبت ساخته شده است، «تیم آمریکا؛ پلیس جهان» باشد. انیمیشنی خشن که وقتی سیاستهای جنگطلبانه جورج بوش با انتقاد دموکراتها و سلبریتیهایی نظیر الک بالدوین، شان پن، مت دیمون و... همراه شد، همه این جماعت را بهعنوان بازیچههای دست رهبر کرهشمالی معرفی و در فیلم به فجیعترین وجه تکهتکه میکرد.
فیلم کمدی «کمپین» و آثار جدیتری همچون «سگ را بجنبان» و «پانزدهم مارس» هم از فیلمهای جالب توجه در این زمینه هستند. امسال هم به همین مناسبت چند فیلم جالب تولید شده است که ازجمله آنها میتوان به کمدی «لانگ شات» و فیلم «مقاومتناپذیر» اشاره کرد. این آخری از آن بابت مهم است که به انتقاد از کل فرایند انتخابات در آمریکا میپردازد و سوءاستفاده اعضای یک شهر کوچک را از فعالیت پویشهای انتخاباتی به تصویر میکشد. آخرین فیلم از این دسته که این هفته قصد معرفیاش را داریم، «محاکمه شیکاگو۷»، جدیدترین ساخته آرون سورکین، است که بهمراتب ظریفتر از دیگر فیلمهایی است که به این مناسبت تولید شده و یک موضوع تاریخی را دستاویزی برای بررسی اوضاع امروز ایالات متحده قرار میدهد.
کوتاه درباره داستان فیلم
سال ۱۹۶۸ است و آمریکا درگیر جنگ ویتنام. تام هیدن یک فعال سیاسی ضدجنگ، ابی هافمن و جری روبین فعالان اجتماعی معتقد به انقلاب فرهنگی، دیوید دیلینجر، رنی دیویس، جان فروینز، لی واینر و بابی سیل ۸ نفری هستند که با انگیزههای مختلف به شیکاگو میروند تا اعتراضشان به جنگ را در محل برگزاری کنوانسیون ملی دموکراتیک نشان دهند. با دخالت پلیس، تظاهرات مسالمتآمیز این عده و طرفدارانشان به شورشی تبدیل میشود که در آن صدها نفر از معترضان و نیروهای پلیس آسیبهای جدی میبینند. به این ترتیب این ۸ نفر به جرم اقدام سازمانیافته علیه امنیت ملی به دادگاه فراخوانده میشوند. البته دادستانی دعوای خود را علیه بابی سیل در میانه راه پس میگیرد و به این ترتیب مظنونان باقیمانده به «شیکاگو ۷» معروف میشوند. فیلم روایتگر رسیدگی به این پرونده و درگیری آدمهای مرتبط با آن است.
یک فیلم دادگاهی خوب
همانطور که از خلاصه داستان فیلم پیداست، با یک فیلم دادگاهی طرفیم. فیلمهای دادگاهی همانطور که از اسمشان پیداست، در محیط بسته دادگاه میگذرند. آثار جذاب این زیرگونه سینمایی یا مثل «به نام پدر» به موضوعی تاریخی و پروندههای مهم میپردازند یا مثل «هیئتمنصفه فراری» و «دوازده مرد خشمگین» بر هیئتمنصفه که نماینده مردم و افکار عمومی هستند، متمرکز میشوند. به این ترتیب آثار دادگاهی از لوکیشنهای زیاد و تنوع بصری برخوردار نیستند و بیشترین بار مسئولیت برای ملالانگیز نشدن فیلم بر دوش فیلمنامهنویس و تیم بازیگران است. یعنی درست جایی که «محاکمه شیکاگو ۷» در اوج میایستد که جداگانه به بررسی هریک میپردازیم.
فیلمنامه
آرون سورکین بیشک از بهترین فیلمنامهنویسان کنونی جهان است که در این فیلم علاوه بر نوشتن سناریو، برای دومینبار پس از «بازی مالی» در نقش کارگردان هم ظاهر شده است. سینمادوستان سورکین را بیشتر بهدلیل نوشتن فیلمنامه «شبکه اجتماعی» درباره مارک زاکربرگ، خالق فیسبوک، میشناسند. جالب است بدانید فیلمنامه سورکین برای شبکه اجتماعی نزدیک به ۲۰۰ صفحه بود. هرصفحه از فیلمنامه معمولا یک دقیقه در فیلم است. یعنی باید با فیلمی دویستدقیقهای طرف میبودیم، اما دیوید فینچر و استودیو میخواستند زمان فیلم از ۲ ساعت تجاوز نکند. با این حال دلشان نیامد هیچ صحنهای از فیلمنامه را حذف کنند؛ بنابراین بهجای حذف کردن صحنهها تصمیم گرفتند در گزینش بازیگران، کسانی را انتخاب کنند که بتوانند خیلی تند صحبت کنند. به همین دلیل دیالوگگوییهای فیلم در حد رپخوانی سریع است. سورکین برای این فیلم اسکار بهترین فیلمنامه اوریجینال را هم گرفت.
سورکین دوبار دیگر هم برای فیلمنامه «بازی مالی» و «مانی بال» نامزد دریافت اسکار شده است. با وجود این، در ایران فیلمنامهای که او برای استیو جابز به کارگردانی دنی بویل نوشته، برای سینماروها آشناتر است. «چند مرد خوب»، «رئیسجمهور آمریکایی»، «یال غربی» و «جنگ چارلی ویلسون» از دیگر آثار مشهور اوست.
اگر این فیلمها را دیده باشید، میدانید تبحر اصلی آرون سورکین نوشتن بر اساس حوادث واقعی است و او قدرت بسیار بالایی در خلق درام از دل اینگونه موقعیتها دارد و دوم اینکه گفتن دیالوگهای هوشمندانه و ظریف او آرزوی هر بازیگری است.
در «محاکمه شیکاگو ۷» سورکین هردو این مؤلفههای قدرت را در اختیار دارد. یعنی از یک طرف به بهانه نزدیک بودن انتخابات بهسراغ یکی از حوادث تلخ تاریخی در آمریکا رفته که از قضا به سیاست و انتخابات مربوط است و از طرف دیگر، چون در دادگاه از تنوع لوکیشن خبری نیست، جولانگاه بسیار مناسبی برای دیالوگنویس متبحری، چون او پدید آمده است. سورکین در مقام کارگردان هم نسبت به فیلم قبلی پیشرفت چشمگیری داشته و از آنجا که دادگاه محل تصمیمگیری درباره درست و غلط و محل قضاوت است، در چیدن صحنهها موازنه جالبی بین ۲ جبهه مخالف دموکراتها و جمهوریخواهان ایجاد کرده است.
تیم بازیگران
«محاکمه شیکاگو ۷» یکی از پرستارهترین فیلمهای سال ۲۰۲۰ است که در عین حال مقهور آنها نشده و با توجه به ظرفیتهای هریک از بازیگران، به آنها بها داده است. تصور قراردادن ساشا بارون کوهن که احتمالا او را با نقشهای طنزی، چون «بورات» و «علی جی» میشناسید، در نقشی جدی همچون ابی هافمن شاید بسیار دور از ذهن بود، اما حالا که به تماشای فیلم نشستهایم، نمیتوان هیچکس دیگری را بهجای او در این نقش متصور شد. او حتما نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل خواهد شد و از گزینههای جدی برای دریافت آن است. ساشا بارون کوهن با وجود جدیت، نقش زیادی در کاهش تنش فیلم و دادن بار کمیک به صحنه دارد و بخش مهمی از حفظ تعادل فیلم بین یک اثر جدی و اثری مخاطبپسند مرهون بازی اندازه اوست.
مارک رایلنس در نقش وکیل، بهزیبایی بین فرد مظلوم و قانونگرا و انسانی که خونش از بیعدالتی به جوش آمده، نوسان میکند. لحظهای دوستداشتنی و مظلوم است و لحظهای خطرناک و خشمگین، بهگونهای که نمیتوانی جلویش بایستی. جوزف گوردون لویت هم از آن انتخابهای جالب است. دادستانی که هرکس دیگر نقشش را ایفا میکرد، باید موجودی منفور میشد، اما او جنبهای انسانی و واقعی به وی داده است. حضور کوتاه، اما قدرتمند یحیی عبدالمتین و مایکل کیتون هم از نقاط قوت فیلم است.
تدوین
در فیلمی دادگاهی و دیالوگمحور طبیعتا حفظ ریتم واجب است و الا مخاطب خیلی زود خسته و دلزده میشود. نحوه تدوین آلن بامگارتن از این جهت خدمت بسیار زیادی به «محاکمه شیکاگو ۷» کرده است. از همان ابتدای فیلم و معرفی شخصیتها که دیالوگ یکی را گروه مخالفش تکمیل میکند، ضربآهنگ سریع فیلم شکل میگیرد و حتی در ملالانگیزترین صحنهها هم که فقط چندنفر دارند با هم حرف میزنند، با تدوین موازی از وقایعی که دارد دربارهشان صحبت میشود، مخاطب را به دل تنش اصلی و شب حادثه میبرد.
تدوین این فیلم هم از شانسهای اصلی اسکار است. با وجود عقب افتادنهای پیاپی زمان برگزاری مراسم اسکار بهدلیل شیوع کرونا در جهان، مدعیان این عرصه یکبهیک در حال وارد شدن روی پرده نقرهای هستند. تا این لحظه «تنت»، «من در فکر پایان دادن به این اوضاعم»، «مرد نامرئی» و همین «محاکمه شیکاگو ۷» از جدیترین گزینههای اسکار هستند.