از تأثیرات منفی شیوع این ویروس در اقتصاد هنر و تعطیلی کلاسها و فعالیتهای هنری که بگذریم، چراغ دورهمیهای دوستانه استادان و هنرجویان نیز خاموش شده است. دراینباره با حمیدرضا گیلانیفر، ابراهیم بهرامی و امین ابراهیمی، از عکاسان مشهدی، گپ کوتاهی زدهایم که در ادامه میخوانید.
سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز - «یکی از هنرجویانم بعد از اینکه به خانه ما آمده بود، همان شب عکسی از حیاط خانه منتشر کرد و نوشت تنها نقطه دنیا که در آنجا نه کسی بر سرم منت گذاشته و نه احساس ناامنی کردم.» این یکی از خاطرههای بهیادماندنی حمیدرضا گیلانیفر از دورهمیهای دوستانهای است که تا چند ماه پیش از شیوع کرونا در منزل شخصیاش برگزار میشد. شاید بارزترین نمونه گردهمایی غیررسمی هنرمندان رشتههای مختلف، بهویژه عکاسی در مشهد در منزل شخصی این مدرس باسابقه عکاسی بود که اکنون تعطیل شده است. همهگیری کرونا در ایران، روی همه ابعاد زندگی انسانها تأثیر گذاشته است؛ از تأثیرات منفی شیوع این ویروس در اقتصاد هنر و تعطیلی کلاسها و فعالیتهای هنری که بگذریم، چراغ دورهمیهای دوستانه استادان و هنرجویان نیز خاموش شده است.
دراینباره با چند تن از عکاسان مشهدی گپ کوتاهی زدهایم که در ادامه میخوانید.
«بنیاد اقدس» معطل پایان کرونا
شاید بد نباشد در این روزهای سخت که باید با فاصلهگذاری اجتماعی و تجویز نسخه اجباری «در خانه بمانید» سپری شود به سراغ هنرمندان پیشکسوت و مدرسان باسابقه برویم و از احوال آنها و تأثیری که کرونا بر همه ابعاد زندگیشان گذاشته بپرسیم. سخن از دورهمی که میآید بیشک نام حمیدرضا گیلانیفر را به دنبال دارد. مدرس عکاسیای که خانهاش پذیرای خیل زیادی از همصنفانش و هنرجویان و استادان رشتههای هنری بوده است.
گیلانیفر که تدریس هنر را از سال ۶۹ شروع کرده است، میگوید: در این سی سال، هیچ وقت بدون برگزاری کلاس درس طی نشده است. در کنار تدریس، مسئولیتهای اجتماعی زیادی نیز داشته ام از جمله مدیرعامل خانه فیلم و مسئول انجمن سینمای جوان بودهام، اما در اوج کارهای اجرایی همیشه فرصت تدریس، حتی در یک کلاس درس را برای خودم نگه میداشتم. در بازهای حتی ۱۶ کلاس درس فقط در مشهد داشتم، اما از سال ۹۱ که مادرم ویلچری شد به دلیل تعلق خاطری که به او داشتم فعالیتهای متفرقه کلاسهایم کم شد و به هنرجویانم میگفتم ازآنجا که به خاطر شرایط مادرم گاهی تا پاسی از شب بیدار هستم میتوانم در زمانهایی که امکانپذیر است در خانه میزبانتان باشم.
او ادامه میدهد: بعد از فوت مادرم به خاطر تألمات روحی، برای اولین بار ششماه تدریس نکردم. احساسم این بود که معلمی یعنی انتقال انرژی مثبت و میخواستم با هنرجویانم صادق باشم برای همین دوشنبهها را تعیین کردم که تا زمان شروع کلاسهایم هر کسی مایل بود به خانهام بیاید. فکر میکردم این یک روز در هفته، فقط تا شروع کلاسهایم است، اما این دورهمیها تا یک سال و ۱۰ ماه بعد از فوت مادرم برپا بود تا شب تاسوعای پارسال که درخواست کردم به احترام آن ایام کسی نیاید.
«هرچند جامعه عکاسان در مشهد گروهها و جزیرههای جدا هستند، اما نسبت به خیلی از هنرمندان، عکاسان مشهدی بیشتر دور هم بودهاند و رمز منسجم ماندن آنها به خاطر دورهمیهایی بوده که داشتهاند.» اینها گفته گیلانیفر است که در ادامهاش از اثرگذاری مثبت دورهمیهایی که دوست دارد آن را با نام «دورهمیهای مادرانه» معرفی کند، اینطور میگوید: خیلی تأثیر مثبتی داشت. بچههای عکاس یا فیلمساز میآمدند. خیلیهایشان برای اولینبار در همین دورهمیها با هم آشنا میشدند و میدیدم از دلِ این آمدوشدها عملا گروههای کاری یا فعالیتهای خاص هنری پدید میآمد. میدیدم که چقدر به این جلسات حضوری نیاز دارند؛ نیاز دارند که همدیگر را ببینند و با هم گپ بزنند. در این دورهم جمع شدنها نکات ریز خیلی زیادی بود، برای همین در کتاب خاطرات خودم و مادرم که در حال نگارش آن هستم یک فصل را به دورهمیها و تأثیرات مثبتی که داشت اختصاص دادهام.
گیلانیفر با یادآوری خاطره آخرین دوشنبهای که در خانهاش میزبان هنرجویانش بوده میگوید: در آخرین شب، ۴۵۰ نفر نه باهم بلکه به صورت گروههای جداگانه به خانهام آمدند. اما سرانجام چند ماه پیش از شیوع کرونا، متوجه شدیم خانه کمی نشست کرده و کارشناسانی که از خانه بازدید کردند توصیه کردند، چون خانه نشست کرده و تحمل بار زیاد را ندارد از آمدن جمعیت زیاد خودداری کنیم. بعد از این موضوع، نه عکاسان که هنرمندان رشتههای مختلف میآمدند و از من درخواست میکردند این دورهمیها حتی در خانه آنها برگزار شود، اما من مایل بودم امور مربوط به راهاندازی بنیاد اقدس (بنیادی به نام مرحوم مادر استاد گیلانیفر) را پیگیری کنم.
او میگوید: منتظر بودم که کارشناسان اعلام کنند خانه قابلیت بازسازی اساسی را دارد یا اگر ندارد دنبال جای جدیدی باشم که متأسفانه به شیوع کرونا و تعطیلی همه فعالیتها برخوردیم.
نتوانستیم عکاسی کنیم
دیگر هنرمندی که به سراغ او رفتهایم ابراهیم بهرامی است. کسی که جامعه هنری در مشهد نام او را با پژوهشگری و مدرسی عکاسی میشناسند. بهرامی از ٣٠سال پیش مدیریت موسسه تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه را بهعهده گرفته است و تا امروز در معتبرترین جشنوارههای بینالمللی، داوری کرده است. اتفاقا او اکنون نیز در گیرودار برگزاری جشنواره مجازی حرکت انسانی است.
این عکاس مشهدی از مُهر تعطیلی اجباریای که کرونا بر همه فعالیتهای هنرمندان زده است ناراحت است و میگوید: معمولا عکاسان عادت دارند سفر بروند یا در موقعیتهای اجتماعی قرار بگیرند، اما در شرایط بحرانی کرونا مشکل بزرگ این بود که نتوانستهایم عکاسی کنیم: هرچند به نظر میرسد کرونا برای هنرمندان فرصتی برای مطالعه و تعمق روی کارهایشان به وجود آورده است، اما این شرایط خیلی مطلوب نیست.
البته او نمیخواهد چشمش را روی تجربههای جدیدی که به وجود آمده ببندد، از این رو بیان میکند: وبینارهایی که برگزار شده هرچند محدود بوده، ولی به شکلی به آموزش از راه دور کمک کرده و توانستهایم با کسانی که به آنها دسترسی نداریم از طریق فضای مجازی ارتباط برقرار کنیم.
این عکاس پیشکسوت مشهدی که این روزها در حال پیگیری امور جشنواره حرکت انسانی است بیان میکند: برگزاری نمایشگاههای عکاسی که جزو اصلیترین کارهای هنرمندان این رشته است به شکل مجازی و خیلی محدود شده است به عنوان مثال اکنون مترصد برگزاری نمایشگاهی درباره حرکت انسانی هستیم که قرار است آن هم به صورت مجازی باشد.
او میگوید: در کل تأثیری که کرونا روی همه افراد جامعه گذاشته روی جامعه عکاسی هم بوده، ولی عکاسان در این زمینه تجربیاتی هم به دست آوردهاند. بهخصوص درباره جشنواره حرکت انسانی، هفتهای یکبار وبینار -یا از طریق اینستاگرام- توانستهایم با هنرمندان ارتباط برقرار کنیم هر کدامش هم با یک مهمان و مجری بوده که هر دو تخصصشان در حوزه عکاسی بوده است. آنها صحبتهایی کردند و از تجربیاتشان در موقعیتهای مختلف برای عکاسان صحبت کردند.
فعالیتهای نمایشگاهیام تعطیل
فرد دیگری که به سراغش رفتهایم جوان، اما برای علاقهمندان به عکاسی و پردازش تصویر نام آشناست. امین ابراهیمی، مدرس عکاسی و پردازش تصویر از شرایط این روزها، گرفتهتر از دیگران به نظر میرسد. او میگوید: همه مباحث و معاشرتهایی که من با هنرجویانم داشته ام در کلاسها و نمایشگاهها بوده که همهشان تقریبا رو به تعطیلی رفته است. بزرگترین تأثیر کرونا برگزار نشدن نمایشگاههاست؛ من تقریبا در طول سال حدود هفت یا هشت نمایشگاه داشتم که نمایشگاهگردان چهار نمایشگاه خودم بودم به علاوه حداقل چهار نمایشگاه مربوط به هنرجویانم در سال برگزار میکردم که از ابتدای شیوع کرونا، دو نمایشگاه کاملا متوقف شد و یکی دیگر نیز که در شرف انجام بود نیز متوقف شده و عملا همه فعالیتهای نمایشگاهیام تعطیل شده است.
این عکاس میگوید: متأسفانه ما نتوانستیم دورههای آموزشی را به صورت مجازی برگزار کنیم، زیرا دورههای پردازش تصویر، مجازی امکانپذیر نبوده است. چون حجم فایلهایی که ما برای کلاسهای پردازش ایجاد میکردیم آنقدر سنگین میشد که نمیتوانستیم کلاسها را مجازی برگزار کنیم، اما به هر حال، آموزش دورهها را چند ماهی با تعداد کمتر و با رعایت کامل دستورالعملهای بهداشتی حضوری شروع کردهایم.