در شرایطی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بر طبل پیروزی خود در انتخابات ریاستجمهوری این کشور میکوبد و همچنان قصد پذیرش شکست را ندارد، جو بایدن بیتوجه به اظهارات رقیب انتخاباتیاش، سخت مشغول چینش کابینه دولت خود برای از دستندادن فرصتهاست.
به گزارش شهرآرانیوز؛ بایدن در نخستین اقدام، سراغ دستگاه سیاست خارجی رفته است و مهرههای کلیدی خود در این حوزه را میچیند. رسانههای نزدیک به او خبر دادهاند که بایدن، آنتونی بلینکن را بهعنوان وزیر امور خارجه، جیک سالیوان را بهعنوان مشاور امنیت ملی و لیندا توماس- گرینفیلد را بهعنوان سفیر آمریکا در سازمان ملل در نظر دارد. بلینکن، گرینفیلد و سالیوان همگی در دوره باراک اوباما از مشاوران کاخ سفید بودند و از افراد وفادار به بایدن به حساب میآیند که در سیاست خارجی دیدگاهی میانهرو دارند.
سابقه همکاری بلینکن با بایدن به حدود ۲۰سال پیش بازمی گردد، او قائممقام مشاور امنیت ملی رئیسجمهور بود و بعد هم قائم مقامی وزارت خارجه آمریکا در دولت اوباما را برعهده داشت و بسیاری او را بهعنوان «اوبامای کوچک» میشناسند؛ فردی که یکی از معماران اصلی برجام نیز بود. گرینفیلد یکی از عالی رتبهترین دیپلماتهای زن سیاه پوست در وزارت امور خارجه آمریکاست که سالها در حوزه مسائل آفریقا فعالیت کرده و سالیوان هم از مقامهای پیشین وزارت امور خارجه و دستیار هیلاری کلینتون در گفتگوهای منجر به توافق هستهای سال۲۰۱۵ با ایران است. اما انتخاب این سه تن از جانب بایدن، چه پیامی برای جهانیان و بهویژه ایران دارد؟
سیاست خارجی آمریکا؛ مداخلهگرایی و استثناگرایی
هادی خسروشاهین، کارشناس روابط بینالملل، در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره پیامد انتخابهای اخیر بایدن بهویژه سالیوان و بلینکن گفت: «انتخاب سالیوان و بلینکن از سوی بایدن یعنی بازگشت سیاست خارجی آمریکا به مواضع کلاسیک خود که عبارتاند از مداخلهگرایی و استثناگرایی. نگرش این دو دیپلمات آمریکایی نشان میدهد که آنها قائل به رهبری آمریکا در جهان هستند و سیاست «اول آمریکا» ترامپ را مضر میدانند.» خسروشاهین همچنین درباره تأثیر حضور این دو فرد در رأس دستگاه سیاست خارجی دولت بایدن در مواجهه با ایران افزود: «آمریکا در راستای ترمیم قدرت نرم خود و کنترل ایران در حوزه هستهای تمایل زیادی به بازگشت به برجام دارد، هرچندکه این موضوع با چالشهایی همراه است.
بایدن به برجام باز میگردد، اما بهصورت مشروط، برای رفع تحریمها هم کار آسانی در پیش ندارد، زیرا برخی از حوزههای مهم مانند انرژی ذیل سرفصلهای مختلفی تحریم شدهاند. اگر سنا دست جمهوریخواهان قرار بگیرد کار برای بایدن به مراتب سختتر هم میشود. استراتژی سالیوان و بلینکن نه همانند دوران اوباما ایجاد چند توافق ترتیبی با ایران درباره موضوعات مختلف است و نه همانند دونالد ترامپ ایجاد یک توافق کامل درباره همه مسائل بلکه آنها قصد دارند بهطور همزمان درباره اختلافات با ایران در حوزههای مختلف رایزنی کنند. اصلاح برجام اقدامی است که از نظر آنها پس از تغییر دولت در ایران میتوان برای آن تلاش کرد.»
بایدن در حال تشکیل تیم با ماهیت دیپلماسی- امنیتی است
علی بیگدلی، کارشناس مسائل آمریکا، نیز با اشاره به انتخاب گزینه وزیر خارجه توسط رئیسجمهوری منتخب آمریکا به ایلنا گفت: «اگر بلینکن بهعنوان وزیر خارجه جدید ایالات متحده انتخاب شود، باید به این جمع بندی برسیم که بایدن درحال تشکیل یک تیم نخبه و قوی با ماهیت دیپلماسی- امنیتی است. بلینکن به خانواده کلینتون و اوباما نزدیک است و علاوهبر شناخت دقیق ساختار امنیتی ایالات متحده، بهخوبی ریزهکاریهای سیاست خارجی این کشور را میشناسد.
انتخاب چنین شخصی توسط بایدن این فضا را برای دستگاه دیپلماسی این کشور فراهم میکند تا از کارتهای خود برای انتخاب مهرههای امنیتی و دیپلماسی در جهت پیشبرد اهداف آمریکا استفاده کند. ما شاهد یک دیپلماسی چندوجهی و پیچیده خواهیم بود.» بیگدلی درباره تأثیر چینش مهرههای بایدن بر سیاست خارجی این کشور درقبال ایران نیز گفت: «با نهاییشدن بلینکن بهعنوان گزینه وزارت خارجه، واشنگتن این پیام را به تهران مخابره میکند که کاخ سفید بدون ارتباط و رضایت اسرائیل و اعراب خلیج فارس نمیتواند به ایران نزدیک شوند.
انتصاب احتمالی جک سالیوان بهعنوان مشاور امنیت ملی بایدن هم معنادار است. او یکی از مشاوران بسیار نزدیک هیلاری کلینتون در زمان تصدی وزارت خارجه بوده است و مسئله اینجاست که خاندان سالیوان اساساً از زمان جیمی کارتر تا به امروز در ساختار امنیتی و سیاست خارجی آمریکا حضور دارند و به خوبی ایران و منطقه را میشناسند؛ به گونهای که ویلیام سالیوان هم آخرین سفیر آمریکا بود و عموماً سالیوانها اشراف خوبی بر ایران دارند و بهخوبی خط و ربطهای داخلی ما را میشناسند و همین میتواند تاحدودی به نفع ما باشد.»