فردی که روی صندلی چرخدار نشسته است برای سوار شدن به اتوبوس با شما برابر است؟ آیا ساختار اجرایی جامعه امکانات موردنیازش را برای او ایجاد کرده است؟ آیا معماری و ساختوساز شهری در طراحی اولیه یا اصلاحی در طول زمان به تأمین نیازهای همه افراد جامعه توجه داشته است.
دکتر مهتاب علی نژاد | شهرآرانیوز؛ بیشتر مردم در جامعه بهویژه در ایام سخت کنونی که معیشت، اقتصاد و بقا در مخاطره است، از فقر به عنوان مشکلی اجتماعی نام میبرند. افزایش سرقتها، کاهش احساس امنیت و افزایش فشارهای روانی ناشی از مشکلات معیشتی که امروزه به فقر اقتصادی نسبت داده میشوند، در واقع عاملی ریشهایتر از فقر دارند. درخت فقر بر ریشههای نابرابریهای متعدد اجتماعی استوار است. نابرابریهای اجتماعی نیز امروزه به دلیل شرایط همیشه متغیر جامعه، شدتی بیش از گذشته دارد. ایجاد نابرابری اجتماعی توسط جامعه و ساختار مدیریتی به طور همزمان سبب شده است نابرابریها معمول و اجتنابناپذیر شناخته شوند. در نتیجه، نهتنها اقدامی برای کاهش آن صورت نمیگیرد، روزبهروز بر شدت آن افزوده میشود. آیا این شکاف طبقاتی آسیبزا فقط در زمینه اقتصادی وجود دارد و آیا نابرابریهای اجتماعی تنها در این عرصه است که میتواند برای جامعه صدماتی جبرانناپذیر به دنبال داشته باشد؟
به زندگی روزمره و نحوه و میزان دسترسی خودتان و کسانی که میشناسید به امکانات مختلف نگاهی بیندازید. تا چه اندازه دسترسی به امکانات و منابع برای ساختن یک زندگی معمولی را بین افراد جامعه برابرانه میبینید؟ شما را به یک مشاهده معمولی و ساده در زندگی روزانهتان دعوت میکنم. از لحظهای که برای انجام کاری از منزل خارج میشوید و در جامعه حضور پیدا میکنید تا لحظهای که به خانه بازمیگردید، به آدمهای مختلف با شرایط متفاوت که در کنار شما در اماکن متعدد شهری حضور دارند نگاه کنید و محیط پیرامون خود را از نظر امکانات موجود و محدودیتهای استفاده از امکانات برای افراد مختلف بررسی کنید. در جستوجوی موارد عجیب، نادر یا شگفتآور نباشید. اندیشیدن را از موارد جزئی و زندگی روزمره آغاز کنید.
ابتدا این سؤال را برای خودتان طرح کنید که هنگام استفاده از امکانات شهری در طول روز و برای انجام یک کار ساده و تحرک روزمره از سوی فردی متفاوت از شما (برای نمونه، اگر شما توانمندی کامل فیزیکی دارید، فرد متفاوت از شما فردی دارای معلولیت از هر نوع آن است) به اندازه شما امکانات دارد؟ برای نمونه، فردی که روی صندلی چرخدار نشسته است برای سوار شدن به اتوبوس با شما برابر است؟ آیا ساختار اجرایی جامعه امکانات موردنیازش را برای او ایجاد کرده است؟ آیا معماری و ساختوساز شهری در طراحی اولیه یا اصلاحی در طول زمان به تأمین نیازهای همه افراد جامعه توجه داشته است. برای نمونه، امکانات مورد نیاز برای رفتوآمد ایمن و آسان برای افراد دارای معلولیت در فضاهای شهری و منابع عمومی فراهم است یا جامعه اقلیت افراد دارای معلولیت را در تخصیص امکانات از قلم انداخته است؟
نابرابری اجتماعی از مواردی به همین سادگی و قابل رؤیت در زندگی روزمره تا موارد کلان در زندگی اجتماعی گسترده شده است. ساده گذشتن از کنار نابرابریها و نبود مطالبه تخصیص برابرانهتر امکانات از سوی مردم سبب استمرار نابرابری میشود. در واقع، حجم نابرابری به اندازهای در جامعه زیاد است و خود ما به اندازهای در تولید نابرابریهای اجتماعی، استمرار آنها و اعمال آنها بر دیگران مشارکت کردهایم که امری عادی و از پیش موجود تلقی میشود. به اندازهای با نابرابریها خو گرفتهایم که آنها را ازلی میپنداریم و از مشارکت ناآگاهانه خود در ایجاد شکافهای اجتماعی غافل ماندهایم. حتی نقش سازمانهای سیاستگذار و دستگاههای اجرایی را در تخصیص بودجهها و امکانات و توزیع منابع نقش اساسی نادیده میگیریم.
علت تداوم نابرابریهای اجتماعی در طول تاریخ اجتماعی بشر در جوامع متعدد در واقع همین نکته است که افراد جامعه درباره اینکه نابرابری اجتماعی امری ازلی نیست و به دست جامعه ساخته میشود آگاهی ندارند. ناآگاهی اکثریت جامعه گاهی سبب میشود نابرابری ایجادشده توسط دستگاههای مدیریتی و جامعه از سوی مردم پذیرفته شود و استمرار یابد. ناآگاهی سبب نبود مسئولیتپذیری اجتماعی شده است. بیشتر مردم به دلیل ناآگاهی، نمیتوانند این نکته مهم را درک کنند که تداوم بخشیدن به نابرابریهای اجتماعی چگونه میتواند سراسر جامعه را به سوی مخاطره و چالش جامعه ناسالم سوق دهد.
این ناآگاهی سبب شده است جامعه نتواند به این تشخیص برسد که برای کاهش نابرابریهای اجتماعی باید به سوی برابرتر کردن تقسیم منابع و امکانات جمعی حرکت کند و برای گروههای در حاشیه مانده جامعه که از حقوق و مزایایی یکسان با دیگران برخوردار نیستند، مزایای اجتماعی متناسب با شرایط و نیاز آنان بخواهد: برای نمونه، گروه زنان، گروه کودکان، گروه افراد دارای معلولیت و غیره. توجه نکردن به نیازهای همه افراد جامعه و کمتر دیده شدن برخی گروههای اجتماعی از سوی سیاستگذاران عمومی سبب شده است برخی گروهها در تقسیم منابع و امکانات آنچنان که بتوانند نیازشان را برطرف کنند، مورد توجه قرار نگرفتهاند.
در واقعیت، این اتفاق رخ داده است که گروههای برخوردار جامعه (برای نمونه، افراد سالم به دلیل بهرهمندی از امکانات نسبی و نداشتن تجربه محدودیتهای فیزیکی تحرک ناشی از معلولیت) برای تخصیص امکانات به همه گروههای جامعه متناسب با نیازهایشان برای زیستن سالم و موفقیتآمیز در جامعه به اندازه کافی احساس مسئولیت و مطالبهگری نکنند. نبود مسئولیتپذیری سبب شده است مطالبه جمعی و اکثریتی شکل نگیرد و جامعه نیاز به تغییر بینش و سیاستگذاری در زمینه تخصیص امکانات و الزام تأمین نیازهای همه افراد جامعه را جدی و لازمالاجرا تلقی نکند.
اولین گام در کاهش نابرابریها در مقیاس کوچک و در زندگی روزمره این است که همه خود را در برابر سایر اعضا متعهد و مسئول بدانند. درک لزوم مسئولیتپذیری در برابر دیگری، از طریق ایجاد فرهنگ تعهد اجتماعی به کل جامعه ممکن میشود که به خودی خود مشارکت وسیع نهادهای آموزشی را میطلبد. تلاش برای کاهش نابرابریها یک الزام اجتماعی برای جامعه سالم است.